نگاهی به دو ادعا درباره گفتگوهای وین
مذاکرات وین تقریبا از بعد تعطیلات نوروز در ایران کلید خورده و تا امروز، یعنی حدودا یک ماه بعد، هنوز در جریان هستند. البته، هیئتهای حاضر در وین تمام این مدت را در اتریش مشغول مذاکره نبودهاند اما بازگشتهای آنها به پایتختهایشان هم تنها برای بررسی و رایزنی با مقامات درباره روند مذاکرات و گزینههای پیشرو و احتمالا برداشتن لباسهای تمیز جدید برای سفر بعدی بوده است.
شرق: مذاکرات وین تقریبا از بعد تعطیلات نوروز در ایران کلید خورده و تا امروز، یعنی حدودا یک ماه بعد، هنوز در جریان هستند. البته، هیئتهای حاضر در وین تمام این مدت را در اتریش مشغول مذاکره نبودهاند اما بازگشتهای آنها به پایتختهایشان هم تنها برای بررسی و رایزنی با مقامات درباره روند مذاکرات و گزینههای پیشرو و احتمالا برداشتن لباسهای تمیز جدید برای سفر بعدی بوده است.
گفتوگوها با فشردگی و سرعت کمسابقهای در جریان هستند. این سرعت هم البته بیدلیل نیست، توافق سهماهه روبهاتمام ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، فشار تحریمها علیه ایران و مزاحمت آنها برای روند مقابله با بحران جهانی کووید ۱۹ و نیز نزدیکی انتخابات ریاستجمهوری در ایران که ممکن است دولت ایران را برای چند ماهی در برزخ انتقال دولت قرار دهد، از جمله دلایل این سرعت هستند.
اما با وجود این سرعت، اطلاعات چندانی بهطور مستقیم از روند گفتوگوها در دسترس نیست. مقامات حاضر و درگیر در گفتوگوهای برجامی، اغلب حرفی بیش از این نمیزنند که گفتوگوها در جریان است، طرفین در پیگیری مذاکرات جدی هستند و راه سخت و طولانی تا رسیدن به توافق در پیش است. در این خلأ خبری، ایدهها، شایعات و گمانهزنیهایی مطرح شدهاند که غیرعلنیبودن محتوای مذاکرات تعیین تکلیف آنها را دشوار کرده است. در این میان، دو مسئله بین ناظران ماجرای وین و نیز مردم پیگیر آنها در ابهام باقیمانده که در این نوشته قصد داریم، تلاشی برای روشنتر کردن آنها کنیم.
۱. داستان گزارش المیادین از چه قرار بود؟
یکشنبهشب این هفته، روز پرخبر و پرحاشیهای در صحنه سیاست خارجی ایران بود. یکی از این اخبار، گزارشی از شبکه لبنانی المیادین بود که نزدیک به حزبالله لبنان تصور میشود. این گزارش به توافقهایی جدید بین ایران و آمریکا از یکسو و ایران و بریتانیا از سوی دیگر میپرداخت که مدعی شده بود در مجموع پنج زندانی دوتابعیتی از ایران و چهار زندانی ایران از آمریکا آزاد شدهاند و هفتمیلیارد دلار و ۴۰۰ میلیون پوند منابع ایران از پروندههای جداگانه، به ایران تحویل داده میشود.
در ساعات پس از انتشار این خبر، آمریکا، بریتانیا و ایران به تکذیب یا دستکم تأییدنکردن این توافق پرداختند و درمجموع شکلگیری این توافق را رد کردند؛ اما آیا واقعا این خبر، از اساس بیپایه بود؟ داستان چه بود؟ از اینجا ناچاریم وارد صحنه حدس و گمان آگاهانه شویم. المیادین، رسانه بیارتباطی نیست، گزارشی که مطرح شده، اتفاق غریبی نیست که رخدادن آن در طول یا در حاشیه گفتوگوهای وین بعید به نظر برسد اما بههرحال توافقی که المیادین مدعی آن شد، الان درحال اجرا نیست.
المیادین نیز البته این خبر را به نقل از منابع آگاه منتشر کرد و نه به نقل از منبعی مشخص. به نظر میرسد آنچه این رسانه مدعی آن شد و بلافاصله در رسانههای مختلف جهان بازتاب یافت، احتمالا در عالم واقع از جمله مسائلی بوده که روز یکشنبه، درباره آن گفتوگو شده است.
حتی این احتمال وجود دارد که این پنج اقدام، مسائلی باشند که دو طرف واقعا درباره آنها بهنوعی توافق رسیدهاند، به این معنا که در پایان مذاکرات و در صورت دستیابی به توافق، بازگشت آمریکا به برجام و بازگشت ایران به اجرای کامل تعهدات برجامیاش، این اقدامات از جمله اقداماتی باشند که طرفهای گفتوگو قرار است انجام دهند؛ اما جمله معروفی درباره گفتوگوهای برجامی در دوران پیش از توافق هستهای تکرار میشد که اکنون نیز کارایی دارد: تا وقتی درباره همهچیز توافق نشده، درباره هیچچیز توافق نشده است.
به این معنا که تا وقتی همه اقداماتی که باید انجام شوند و نقطه هدف نهایی بازیگران برجام مشخص نشود، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. در نتیجه، حتی اگر بحث درباره این موضوعات خاص به پایان رسیده باشد، تا وقتی که احیای برجام بهطورکامل مورد توافق قرار نگرفته، هیچکدام عملی نخواهند شد. اینکه چرا این خبر در این شرایط به رسانهها رسیده، خود موضوع سؤال و بحث دیگری است.
۲. آیا گفتوگوهای وین باعث گفتوگوهای بغداد شدهاند؟
این ادعا بلافاصله بعد از انتشار اولین شایعه تأییدنشده درباره گفتوگوهای تهران - ریاض مطرح شد. آنچه باعث شده است ریاض تصمیم به تعامل با ایران بگیرد، روند پیگیری احیای برجام و حرکت آمریکا به سمت تعامل برجامی و دیپلماسی با ایران در دولت جدید این کشور است. مشخصا تغییر رویکرد ایالات متحده در قبال عربستان، از چک سفید دونالد ترامپ به نگاه سرد جو بایدن، در تصمیم ریاض مؤثر بوده است اما تحولات در منطقه را بیتوجه به تغییرات منطقه نمیتوان تحلیل کرد.
مسئله یمن، موضوع مهم اختلاف ایران و عربستان، به زیان عربستان پیش رفته است و سعودیها عملا در کارزار خود در یمن شکست خوردهاند. پرونده سوریه عملا از فاز ابهام پیشین خارج شده و بشار اسد سقوط نکرده است. امارات متحده عربی، مهمترین متحد منطقهای عربستان، چند ماهی است که دیگر حاضر به نقشآفرینی در چالشهای سعودی نیست. عراق، قطر و دیگران از ادامه چالش تهران - ریاض ناراضیاند.
اتفاقات تازهای در حوزه افغانستان و ترکیه نیز درحال رخدادن هستند. در کنار همه اینها مدتهاست خبر میرسد بقیه بازیگران خانواده سعودی، رویکرد تقابلی محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی با ایران را نمیپسندند و درحال اعمال فشار بر او در این زمینه بودهاند. ریاض تنها با از دستدادن حمایت بیچون و چرای بزرگترین متحدش مواجه نیست. اتفاقات روی زمین به سمتی حرکت کردهاند که هزینه تقابل با ایران برای سعودیها بالاست و چشمانداز منفعت در آنها به صفر میل میکند.
به نفع ریاض است که چالشهای خود با تهران را پایان دهد یا لااقل به گفتوگویی با تهران تن دهد و پیگیر مدیریت مسائل شود. این تصمیم محمد بنسلمان که حتی از سوی بایدن بهعنوان حاکم دوفاکتوی عربستان جدی گرفته نشده است، فقط به خاطر رفتار بایدن نیست. ریاض در چالش با تهران به فرسایشی بیحاصل رسیده و حالا وقت آن شده است که گفتوگو با تهران را بپذیرد.
ارسال نظر