پرونده حسن رعیت، تمام واقعیت یا نوک کوه یخ؟
آغاز رسیدگی به پرونده حسن رعیت چهره یک مفسد دیگر که در لباس ارزشها و انقلاب پنهان شده بود را آشکار کرده.
اسکاننیوز: آغاز رسیدگی به پرونده حسن رعیت چهره یک مفسد دیگر که در لباس ارزشها و انقلاب پنهان شده بود را آشکار کرده. هر چند برخورد با او و امثال او تا همینجا هم قابل تحسین است اما از جهاتی باید گفت که آنچه تا کنون عیان شده تنها نوک کوه یخ پرونده این باند فساد است و هنر قوه قضائیه باید این باشد که بخش بزرگتر این کوه یخ را از آب بیرون کشیده و برای آن در سطح مقدورات خود چارهای بکند.
نکته اول این است که به گواه سخنان نماینده دادستان، اموال حسن رعیت از روشهایی نامشروع کسب شده بوده. بر همین مبنا تمام هدیههایی که وی در رد و بدل شدن آنها یک طرف ماجرا بوده و به گواه اظهارات نماینده دادستان، هدیههای سنگینی هم بودند شامل همین حکم شده و اموال نامشروع محسوب میشوند.
بنابراین دادگاه باید به بازستاندن این هدیهها و بازگردان آنها به اموال عمومی اقدام کرده و البته طرف مقابل این هدیهها را هم روشن کند. به عبارتی باید روشن شود که در فرایند تبادل این هدیههای نامشروع و فاسد، چه کسانی طرف مقابل حسن رعیت بودهاند و از این مناسبات سود بردهاند.
نکته دیگر اینکه درباره بخشی از اقدامات آقای رعیت نباید خود را به گمراهی بزنیم و همه چیز را به اکبر طبری ختم کنیم. واقعیت این است که بخشی از این اقدامات نیاز به دستور مستقیم رئیس قوه قضائیه داشتهاند. از جمله اعمال ماده ١٨ که گفته میشود وی یکی از کارچاقکنهای آن بوده.
حتی اگر بپذیریم که اکبر طبری در مقام رئیس حوزه ریاست دستگاه قضایی طوری عمل میکرده که آقای آملی لاریجانی شکی به او نداشته اما این هم چیزی از مسئولیت رئیس سابق قوه قضائیه در این خصوص کم نمیکند.
نکته بعدی اینکه این حلقه مفسدین قطعا هم شامل افرادی به مراتب بیشتر از طبری و قاسمزاده و امثال هم در دستگاه قضایی میشده و هم اینکه به طور قطع نفوذ قابل توجهی در دستگاهها و قوای دیگر هم داشتهاند که توانستهاند این حجم عظیم از فساد را ایجاد کنند.
بنابراین همچنان یک سوال اساسی این است که باقی این شبکه اولا چه کسانی هستند؟ ثانیا در کدام قوا و نهادها نفوذ داشتهاند؟
ثالثا زمینه این نفوذ را چگونه و از چه مسیری به دست آورده بودند؟ و رابعاً اینکه چه کسانی حامی آنها بودند؟
در نهایت باز هم به یاد بیاوریم زمانی که امثال طبری و رعیت، سفره فساد خود را در قوه قضائیه بر پا کرده بودند و با ظاهری انقلابی مشغول چپاول بیتالمال بودند و در مقابل هیچ کسی جرات کوچکترین انتقادی به دستگاه قضایی و این جماعت انقلابی نما نداشت و به محض اندکی موضعگیری متهم به عناد و محکوم به انواع برخوردها و مجازاتها میشد.
کار امروز دستگاه قضایی در رسیدگی به این پرونده قابل تحسین است. لیکن زمانی میتوان گفت که این برخورد به درستی و به شکل کامل صورت گرفته که اولا تمام ابعاد این پرونده با تمام بانیان و حامیان و طرفهای آن افشا شود و ثانیا همزمان قوه قضائیه زمینه آزادیهای مشروع برای نثطرح نقدها و اعتراضات به عملکرد تمام نهادها را فراهم آورد و منتقدان برای بیان نقدهای خود احساس امنیت داشته باشند.
چرا که در نبود این شاخصها، هر فضایی میتواند تبدیل به بستر گسترش فساد شود، فارغ از اینکه با چه شعاری آرایش شده است.
ش
ارسال نظر