اگر فیلترینگ منسوخ شود...
اگر روزی فیلترینگ در ایران منسوخ شود جامعه ونسل جوان با پوزخندی زهرآلود به ما خواهد گفت خسته نباشید؛ این هم مانند ممنوعیت دستگاه ویدئو و بالارفتن از پشت بامها برای جمع آوری دیشهای ماهواره و شرق و غربی که به ما میخندید؛ آن زمان چه کسی پاسخگوی این همه وقت وهزینهای است که در مملکت به خاطر سیاست فیلترینگ شده است.
سجاد بهزادی در عصر ایران نوشت: وزیر ارتباطات اخیرا در رابطه با اینترنت ماهواره ای و احتمال فیلترینگ آن در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود " توسعه تکنولوژی و سربرآوردن بلاکچین واینترنت ماهوارهای و.. باعث منسوخ شدن فیلترینگ خواهد شد.اصولا باید فیلترینگ فراموش شود و اگر فناوری جدیدی در راه است، در فکر فیلترینگ آن نباشیم." حالا پرسش اساسي اينست،اگر يك روز كه بنظر مي رسد خيلي هم دور نباشد؛ گفته وزير جوان تحقق پيدا كرد و فيلترينگ منسوخ شد چه كسانی پاسخگوي مصيبت هاي خسارت بار سالهاي فيلترينگ در ايران خواهند بود؟
اگر روزي فيلترينگ منسوخ شود كدام دستگاه مي خواهد مسئوليت سالها سايه شوم فيلترينگ بر فضاي اينترنت ايران وخسارت هايي كه بر جامعه وارد كرده است را برعهده بگيرد؟
آيا نزد كساني كه به فيلترينگ اعتقاد دارند اين درك وجود دارد كه قانون گريزي تنها يك محصول فيلترينگ در ايران بوده و اين امر براي جامعه مدني بسيار خطرناك است؟محصول فیلترینگ فضاي اينترنت و برخي شبكه هاي اجتماعي در ايران ؛ تنها به زحمت انداختن مضاعف كاربران آن نبوده است. بسیاری از كاربران در عصر جهاني شدن و فناوري هرگز تابع اين سياست فيلترينگ نخواهند بود. تنها يك نتیجه طبیعی فیلترینگ، قانونگریزی کاربران و استفاده از فیلترشکن برای دور زدن فیلترینگ است.چه كسي و چه نهادي در اين سالها ؛ خواسته و يا ناخواسته كاربران را به سمت قانون گزيزي هدايت و ترغيب كرده است؟
اگر آنگونه كه وزير ارتباطات اعتقاد دارد "اینترنت ملی، جعلی است و هيچگاه يك انديشكده با ظرفيت ۸۰ ميليون فكر از يك انديشكده با ظرفيت ۸ ميليارد فكر برتر نيست و كسي كه دنبال اين برود، خيانت به مردم است..." آيا فرداي امروز گفته نمی شود كساني كه به دنبال فيلترينگ در ايران بودند نیز، کارشان جز خسران برای جامعه چیزی به همراه نداشته است؟
اگر روزي فيلترينگ در ايران منسوخ شود جامعه ونسل جوان با پوزخندي زهرآلود به ما خواهد گفت خسته نباشيد ؛ اين هم مانند ممنوعيت دستگاه ويدئو و بالارفتن از پشت بام ها برای جمع آوری دیش های ماهواره و شرق و غربی که به ما می خندید؛ آن زمان چه كسي پاسخگوي اين همه وقت وهزينه اي است كه در مملكت به خاطر سياست فيلترينگ شده است.
آنقدر كه بر سياست فيلترينگ تمركز شده اگر بر روي سواد رسانهای کاربران وقدرت تجزيه و تحليل آنها در شبكه هاي اجتماعي تمركز وهزينه مي شد آيا بهتر نبود؟
دستگاه ها و افرادي كه مدام بر سیاست فيلترينگ فضاي مجازي اصرار دارند مي بايست توضيح دهند كه با این رویکرد كدام شكاف بين نسلي و كدام آسيب اجتماعي مرتفع شده است و حاصل آن چه بوده است.
اگرآن گونه كه يكي از نماینده گان مجلس انقلابي اذعان كرده درست باشد كه " پژوهشها نشان میدهد بیش از دو سوم کاربران فضای مجازی صرفا از محتوای نامناسب استفاده میکنند.." پس چرا فيلترينگ دراين زمينه موثر عمل نکرده و مانع استفاده کاربران از محتوای نامناسب فضای مجازی نشده است!؟
حالا که بر اساس آمارها، جمعیت قابل توجهی از کاربران شبکه های اجتماعی فیلترشده، ایرانی ها هستند؛ باید این واقعیت را پذیرفت که سیاست مسئولان در حمایت از پیامرسانهای داخلی وفيلترينگ چندان موفق نبوده است.با این حال هنوز سیاست فیلترینگ در ایران پابرجاست بدون اینکه به هزینه های آن فکر شود.
ارسال نظر