۱۱۰۰۶۴۴
۶ نظر
۵۰۲۰
۶ نظر
۵۰۲۰
پ

سرگذشت تلخ گوشی قاپ ۱۱ساله

کودک ۱۱ ساله‌ که به همراه دوست ۱۰ ساله اش به اتهام ربودن تلفن همراه به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد هدایت شده بود، درباره سرگذشت خود به کارشناس و مشاور کلانتری توضیحاتی ارائه داد.

خراسان: کودک ۱۱ ساله‌ که به همراه دوست ۱۰ ساله اش به اتهام ربودن تلفن همراه به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد هدایت شده بود، درباره سرگذشت خود به کارشناس و مشاور کلانتری توضیحاتی ارائه داد...

از این که پدر و مادرم طلاق گرفته بودند نزد دوستانم احساس حقارت می‌کردم. آن‌ها مانند یک آدم بدبخت به من نگاه می‌کردند و من از این موضوع ناراحت بودم، به همین دلیل همیشه می‌خواستم طوری رفتار کنم که یک سر و گردن از آن‌ها بالاتر باشم تا به من توجه کنند چرا که ...

کودک ۱۱ ساله‌ای که به همراه دوست ۱۰ ساله اش به اتهام ربودن تلفن همراه به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد هدایت شده بود، در حالی که به شدت اشک می‌ریخت و تلاش می‌کرد خود را بی گناه جلوه دهد، به کارشناس و مشاور کلانتری گفت: مادرم به خاطر اعتیاد پدرم از او طلاق گرفت و من هم نزد مادرم ماندم، ولی از این که دیگر پدر نداشتم، خیلی ناراحت بودم.

مادرم که از قبل خیاط بود، در یکی از کارگاه‌های تولیدی مشغول کار شد تا خرج و مخارج زندگی ما را تامین کند. من هم که به خاطر تعطیلی مدارس در خانه حوصله ام سر می‌رفت، سعی می‌کردم با دوستانم در کوچه بازی کنم چرا که مادرم تا شب سر کار بود و من به تنهایی نمی‌توانستم خودم را سرگرم کنم. در این میان با «سعید» که در همسایگی ما زندگی می‌کرد بیشتر دوست بودم و با او برای بازی با دیگر دوستان‌مان به پارک می‌رفتیم. پدر و مادر سعید با یکدیگر اختلاف داشتند. آن‌ها همیشه با هم دعوا می‌کردند و کاری به سعید نداشتند. به همین دلیل من و سعید خیلی با هم صمیمی بودیم تا این که دو روز قبل سعید دنبال من آمد تا با هم بازی کنیم. من هم لباس پوشیدم و به اتفاق دو نفر دیگر از دوستان‌مان به پارک رفتیم تا سرسره بازی کنیم. هادی هم گوشی لمسی خودش را به پارک آورده بود و آهنگ پخش می‌کرد. وقتی هادی کاپشن اش را از تنش بیرون آورد، سعید به او گفت گوشی تلفنت را در جایی مطمئن بگذار تا کسی آن را ندزدد.

در حالی که همه ما سرگرم بازی بودیم، سعید به بهانه آب خوردن از ما جدا شد. چند دقیقه بعد هم مرا به گوشه‌ای کشید و در گوشم گفت که گوشی تلفن هادی را برداشته است. او گفت: جایی را سراغ داری که بتوانیم گوشی را بفروشیم؟! به او گفتم: منطقه معروف به دزدبازار پشت خانه خاله ام است که در آن جا گوشی دزدی می‌فروشند، ولی هادی دوست ماست و آن گوشی را پدرش برای شرکت در کلاس‌های آنلاین مدرسه خریده است! ولی سعید مرا قانع کرد که باید گوشی را بفروشیم. بعد از آن به دزدبازار رفتیم و گوشی را به مردی جوان به مبلغ ۱۸۰ هزار تومان و مموری آن را نیز ۲۰ هزار تومان فروختیم. پول‌ها دست من بود که به همراه سعید به محله خودمان بازگشتیم.

برای خیلی از بچه‌های محله خوراکی‌های مختلف خریدیم و کلی هم در گیم نت بازی کردیم. اما شب، پدر هادی به در منزل ما آمد و من فهمیدم که او از ما شکایت کرده است. روز بعد، از کلانتری تماس گرفتند و من و سعید به این جا آمدیم و بقیه پول‌ها را هم با خودمان آوردیم، ولی ما نمی‌خواستیم گوشی هادی را سرقت کنیم، فقط در برابر وسوسه‌ای قرار گرفتیم که خودمان را به دیگر دوستان‌مان نشان بدهیم و ...

شایان ذکر است، با دستور سرگرد مهدی کسروی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) پدر و مادر دو کودک به کلانتری دعوت شدند و پس از آن که پدر هادی نیز از گناه دوستان فرزندش اعلام گذشت کرد، آن‌ها در دایره مددکاری اجتماعی تحت مشاوره‌های کارشناسی درباره مهارت‌های رفتاری با فرزندان قرار گرفتند.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • راجوخان هندوستانی،

    ماشاالله مشهدس مقدس،چ خبره این همه خلافکار داره.....!!!!!!!

  • بدون نام

    باید این جانوران کوچولو رو فرستاد حبس ابد

    پاسخ ها

    • دکتر

      این ها که خودشون اعتراف کردند اما جانور آنهایی هستند که هر خلافی می‌کنند و از مجازات فرار می کنند وکیل و رابطه دارند پول و سند و وثیقه دارند و به لطف اینها یا تبرئه می‌شوند یا مجازاتی نمی شوند

  • حرف حق

    واقعا جای تعجبه چرا بیشتر خبر حوادث مربوط به مشهد هست اونجا که قاعدتا باید مردم نسبت به سایر شهرها با خداتر باشن؟!

  • بدون نام

    ادن.ها را.دست.هاشن.راقت.ورهایشانکند

  • بدون نام

    کاش گذشت میکردن و شکایت نمیکردن فقط بچگی کردن همین

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج