در حاشیه احضار متقابل سفرای ترکیه و ایران
تهران و آنکارا هفته گذشته سفرای یکدیگر را احضار کردند...
شرق: تهران و آنکارا هفته گذشته سفرای یکدیگر را احضار کردند. پس از آنکه ایرج مسجدی، سفیر ایران در ترکیه، در گفتوگو با یک شبکه تلویزیونی محلی در کردستان عراق، حضور نظامی ترکیه در سنجار عراق را رد و بر حفظ احترام حاکمیت ملی عراق تأکید کرد، ترکیه با احضار سفیر ایران در ترکیه، در قبال موضوعگیری مسجدی اعتراض خود را به ایران ابلاغ و اعلام کرد انتظار دارد تهران در مبارزه با تروریسم در کنار ترکیه باشد نه در مقابل آن!
وزارت امور خارجه کشورمان نیز با احضار سفیر ترکیه در تهران، اعتراض رسمی خود را نسبت به سخنان وزیر کشور ترکیه، به طرف ترکیهای ابلاغ کرد. پیش از این، سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه، گفته بود پنج هزار نفر از اعضای پکک در عراق و ایران حضور دارند. لازم به ذکر است در ۲۱ آذرماه گذشته، تهران سفیر ترکیه را به دلیل شعرخوانی رئیسجمهوری ترکیه در باکو احضار کرده بود.
۱- همزمان با استقرار حزب عدالت و توسعه در قدرت در ترکیه در سال ۲۰۰۲، تهران از بهقدرترسیدن این جریان اسلامگرا در ترکیه استقبال کرده و به تدریج روابط دو طرف توسعه یافت. در ابتدای بهقدرترسیدن این حزب، مبنای سیاست خارجی ترکیه بر کاهش تنش با همسایگان بر مبنای تنش صفر پایهریزی شد و اقداماتی برای ترمیم روابط ترکیه با ارمنستان، یونان، عراق و دیگر کشورها صورت گرفت؛ اما پیشبرد این سیاست دیری نپایید و همزمان با آغاز تحولات در جهان عرب و خاورمیانه، موسوم به بهار عربی، ترکیه به شکل بیسابقهای اقدام به دخالت در امور داخلی مصر، لیبی، عراق، سوریه و دیگر کشورهای بحرانزده کرد.
دعوت از مخالفان و اپوزیسیون این کشورها برای استقرار در ترکیه، یکی از نشانههای این چرخش آشکار در سیاست خارجی آنکارا بود. البته این چرخش مواضع، بیهزینه هم نبود و نهتنها موجب توسعه عمق استراتژیک ترکیه در مصر، لیبی، سوریه و عراق نشد، بلکه افزایش ابعاد بیثباتی در سوریه، موجب ورود میلیونها آواره به ترکیه و البته شکلگیری سه کانتون کُردی در سوریه شد که به صورت مستقیم به رویارویی دولت ترکیه با این جریان اقماری پکک در سوریه منجر شد. ترکیه در مصر نیز دستاوردی نداشت و با کودتای السیسی، عملا روابط قاهره با ترکیه بحرانی شد. لیبی هم به کانون تنش میان طرفهای رقیب مبدل شده است.
2- پس از آن، سیاستهای توسعهطلبانه ترکیه به تدریج وارد مرحله تازهای شد. حمایت آشکار و علنی از قطر در برابر عربستان، حمایت از جمهوری آذربایجان در بحران اخیر قفقاز و توسعه روابط با پاکستان و افغانستان از دیگر برنامههای ترکیه در ماههای گذشته بوده است که سویه دیگری از سیاست خارجی تهاجمی ترکیه را هویدا میکند. ترکیه در سالهای اخیر نشان داده برای توسعه عمق راهبردی خود در منطقه، برنامهریزی درخور توجه و سرمایهگذاری چشمگیری انجام داده است.
3- با وجود توسعه روابط اقتصادی میان ترکیه و ایران، روابط دو کشور در برخی موارد با رقابت جدی همراه بوده است. عراق، سوریه و قفقاز ازجمله حوزههایی است که دو کشور درگیر رقابت آشکار و نهانی شدهاند.
4- پکک و شعبه ایرانی آن، یعنی پژاک، با ابعاد متفاوت تهدید امنیتی، یکی از تهدیدات امنیتی مشترک علیه ترکیه و ایران است. طرف ترکیهای در سالهای گذشته بدون آنکه سندی ارائه کند، مدعی شده عناصر پکک در ایران تردد میکنند! همزمان دولت ترکیه با دعوت از گروهی از عناصر تجزیهطلب و ضدایرانی دارای گرایشهای پانترکی برای حضور در ترکیه و حتی اجازه تأسیس مؤسسات و نیز بهکارگیری گروهی از این افراد در رسانههای جمعی و سایر نهادهای ترکیهای، عملا مکان امنی برای فعالیتهای ضدایرانی و تجزیهطلبانه این عناصر علیه ایران در ترکیه مهیا کرده است.
حضور این افراد، ضمن آنکه به خودی خود تأثیر مخربی بر روابط میان ایران و ترکیه میگذارد، فضاسازی این عناصر ضدایرانی در بخش ایران رسانههای ترکیه نیز موجب تشدید فضای بیاعتمادی میان طرفین میشود! استمرار این وضعیت ممکن است تهران را به سمت اقدمات تلافیجویانه متمایل کند!
پدیدهای که گسترش آن، یعنی حمایت از عناصر تجزیهطلب دو طرف، به نفع منافع طرفین نیست و مدیریت فوری آن نیازمند اقدامات عاجل است. تهدیدات مشترک دیگری نیز ترکیه و ایران را تحت تأثیر خود قرار داده است؛ تشدید رقابت با عربستان ازجمله این تهدیدات مشترک است.
5- در دوره جدید حیات سیاسی ترکیه یعنی از 1923 میلادی تا آغاز قرن بیستویکم، میان ایران و ترکیه دورهای طولانی از ثبات و حسن همجواری و توسعه روابط برقرار بود. ورود عناصر ایدئولوژیک به سیاست خارجی، تحولات منطقه و برخی دیگر از عوامل موجب شد تا برخلاف سنت امیدوارکننده پیشین که به پیمان سعدآباد و سنتو و مانند آن منجر شد، روابط دو کشور تحت تأثیر ملاحظات دیگری قرار گیرد.
استمرار این وضعیت میتواند هزینههای درخورتوجهی بر امنیت، ثبات و توسعه دو کشور و همچنین کل منطقه وارد کند. عقل و منطق سیاسی ایجاب میکند با تدبیر و دوراندیشی، مسائلی را که موجب نگرانی دو طرف شده است، از سوی مسئولان دو کشور مورد بازبینی و بررسی قرار داد.
استمرار این وضعیت، ضمن آنکه هزینههای شایان توجهی به هر دو کشور وارد میکند، موجب گسترش بیثباتی در منطقه نیز خواهد شد. راه صلح و ثبات منطقهای از دریچه گفتوگو و دیپلماسی است؛ هر راه دیگری بهجز واردکردن خسارات درخورتوجه، دستاورد دیگری برای ملتهای منطقه در پی نخواهد داشت. دیپلماسی کلید حل مسائل موجود میان ایران و ترکیه است تا با استفاده از تجارب صد سال گذشته، دریچههای تازهای از حسن همجواری گشوده شود.
احسان هوشمند- پژوهشگر
ارسال نظر