عباس یاری: دستور دادند به خدمتشان برویم!
پس از جدا شدن هوشنگ گلمکانی و عباس یاری از مجله سینمایی «فیلم» و جایگزینی پویا مهرابی فرزند مسعود مهرابی به عنوان وارث مجله، صبح جمعه بیانیهای از سوی گلمکانی و یاری منتشر شد، پس از آن پویا مهرابی نیز در واکنش به این بیانیه یادداشتی را منتشر کرد، حال این بار علی یاری در واکنش به موضوعات پیش آمده یادداشتی را منتشر کرده است.
خبرگزاری صبا: پس از جدا شدن هوشنگ گلمکانی و عباس یاری از مجله سینمایی «فیلم» و جایگزینی پویا مهرابی فرزند مسعود مهرابی به عنوان وارث مجله، صبح جمعه بیانیهای از سوی گلمکانی و یاری منتشر شد، پس از آن پویا مهرابی نیز در واکنش به این بیانیه یادداشتی را منتشر کرد، حال این بار علی یاری در واکنش به موضوعات پیش آمده یادداشتی را منتشر کرده است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
«امروز(جمعه) در صفحه زندهیاد مسعود مهرابی و فرزندشان جناب پویا متنی با عنوان «بیانیه ماهنامه فیلم»! منتشر شد که برایم بسیار جذاب، پندآموز و خواندنی بود؛ خدای نکرده قصد بیاحترامی به کسی را ندارم، اما اگر کسی در غالب بیانیه برای رسیدن به اهدافی، بخواهد چیزهایی را که از جنس من نیست به من الصاق کند و گروهی از آدمهای تنگنظر و ناراحت که حیاتشان در گروی کینه و دشمنی و نفاق است و در هر قوم و قبیلهای به وفور حضور دارند از آن بهرهبرداری کنند! نکاتی را یادآوری میکنم:
نوشته شده که اینجانب و مسعود مهرابی بشدت دارای اختلاف بودهایم و لابد پدر از غصهٔ این اختلاف ها دق کرده و مرحوم شده اند!
(۱)حالا متوجه میشوم چرا آقا پویا چند روز بعد از مرگ پدر، از پستی که نشانهای از رفاقت و همدلی در زمان حضور پدرشان در مجله بوده، ناراحت شد و با حالت تحکم اصرار به حذف داشتند!
(۲) حالا متوجه میشوم چرا با کلنجار، اصرار داشتند عکس سه نفری ما و شعار «کشتی به راهش… » از روی جلد شماره ویژه حذف شود!
(۳)حالا متوجه میشوم چرا روی سنگ قبر مسعود نوشته اند:«بنیانگذار مجله فیلم»
(۴) چون مسعود چند ماه آخر عمر را بخاطر کرونا و بیماری در منزل بودند، برایشان پیام فرستادم که میخواهم چکی به منزلتان ارسال کنم، پیام داده اند:«پویا را «احضار» کن و به او بده…» معلوم است که رابطهٔ من و رفیقم، از رابطهٔ این پدر و پسرِ متوهم صمیمانهتر بوده است!
(۵) روز سه شنبه که قرار گفتوگو برای تعیین تکلیف این شماره داشتیم به منشی و مدیر داخلی مجله میگویند:
- به آقایان بگوئید «بیایند اتاق من!»
منشی میپرسند: «زشت نیست؟»
بمنشی میگویند: «باید سلسله مراتب رعایت شود!»
درخواست کردم مثل همیشه جلسه در اتاق من تشکیل شود، به رویشان هم نیاوردم، همان جا هم گفتم که تو مثل پسر من هستی و دلم میخواهد کمک کنم مجله با همان اعتبار منتشر شود، حتی به آقای گلمکانی هم نگفتم دستور دادید ما بیائم خدمتتان! سه ساعت حرف زدیم به نظر قانع شدند.
روز بعد داخل اتوبوس برای هفتمین روز درگذشت مادر همسرم راهی اراک بودم که خبر دادند جنجال به پا کرده و در غیاب من حکم به اخراج ما و بچههای تحریریه داده است، روز بعد از طریق سامانه سنای قوه قضائیه احضاریهای را برایمان فرستاد که درخواست کرده اند کسی دست به اموال مجله نزند و چکی صادر نشود و…
سه روز پیش جلسهای در دفتر آقای نورایی، نویسنده و حقوقدان، به عنوان وکیل قانونی مجله گذاشته بودیم که جناب آقای ذرقانی (مدیر محترم مجله صنعت حمل ونقل) هم به عنوان شاهد حضور داشتند اما ایشان نیامدند!»
ارسال نظر