سارقان مسلح در نقش مأمور پلیس ظاهر شدند
دو عضو باندی که با معرفی خود بهعنوان مأمور، دست به سرقت زدهاند، دستگیر شدند و تلاش برای بهدامانداختن عضو سوم این گروه ادامه دارد.
شرق: دو عضو باندی که با معرفی خود بهعنوان مأمور، دست به سرقت زدهاند، دستگیر شدند و تلاش برای بهدامانداختن عضو سوم این گروه ادامه دارد.
به گزارش خبرنگار ما، اوایل دیماه پروندهای با موضوع سرقت مسلحانه تحت عنوان مأمور از کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس به دستور بازپرس پرونده به اداره یکم پلیس آگاهی تهران ارجاع و تحقیقات پلیسی برای شناسایی و دستگیری متهمان آغاز شد.
شاکی پرونده که مرد جوانی بود، گفت: ساعت هفت عصر در میدان کتاب منطقه سعادتآباد بودم که خودروی پژو۴۰۵ سفیدرنگی با سه سرنشین که لباس سبزرنگ به تن داشتند و مجهز به تجهیزات نظامی از قبیل دستبند و اسلحه بودند، جلوی من را گرفتند و گفتند به من مظنون هستند و باید سوار خودرویشان شوم.
این مردان ابتدا به دستانم دستبند زدند و سپس داخل خودرو همه مدارک، مبلغ شش میلیون تومان پول نقد که همراهم بود و ساعت مچیام را گرفتند و سپس به بهانه بررسی اینکه آیا کارتهای بانکی متعلق به خودم است، کارتها را در دستگاه کارتخوانی که در دست داشتند، کشیدند و رمز آنها را از من پرسیدند.
شاکی افزود: این مردان پس از دقایقی دستبند را باز و من را از خودرو پیاده کردند و گفتند هر زمان که تماس بگیرند باید خودم را به کلانتری برسانم. پس از پیادهشدن از خودروی آنان، بلافاصله سراغ دستگاه خودپرداز رفتم و متوجه شدم آنها از حسابم پول برداشت کردهاند.
کارآگاهان در بررسی ابتدایی توانستند شمارهحسابی را که وجوه شاکی به آن واریز شده بود، شناسایی کنند و در ادامه مشخصات صاحب حساب به نام اسد را به دست آوردند. سپس اسد دستگیر شد و درحالیکه تصویرش از سوی شاکی پرونده شناسایی شده بود، اصرار بر بیگناهی میکرد.
او ادعا کرد دستگاه کارتخوان را در اختیار برادر همسرش که حامد نام دارد، قرار داده و از سرقت اموال شاکی بیاطلاع است. در ادامه، حامد دستگیر و منکر ادعای اسد شد، اما در نهایت به ارتکاب جرم با همکاری اسد اعتراف کرد. در نهایت اسد و حامد به دستور بازپرس ناحیه ۳۴ با قرار وثیقه روانه زندان شدند و تحقیقات برای شناسایی متهم دیگر پرونده و کشف جرائم احتمالی سارقان مأمورنما ادامه دارد.
نظر کاربران
راست گویی
اگر آنها مامور نبودن چرا عکس سارقان را منتشر نکردین؟
دیدی حالا خخخخخخخخخخخ
اسد تو دیگه چرا، ازت انتظار نداشتم