صدای شکستن استخوانِ اقتصاد ایران را بشنوید!
روزنامه «جهانصنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان صدای شکستن استخوانهای اقتصاد ایران را بشنوید نوشت: خبر سیلی زدن یک عضو مجلس قانونگذاری ایران به سربازی که میخواست سد راه این عضو مجلس یازدهم در اقدام به یک کار غیرقانونی شود، دیروز هم در شبکههای اجتماعی فارسیزبان فضای خبری را لبریز کرد و چشمها و گوشها را برای خواندن و شنیدن برخی خبرهای بسیار ناراحتکننده اقتصاد کلان کشور بست و مسدود کرد.
روزنامه «جهانصنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان صدای شکستن استخوانهای اقتصاد ایران را بشنوید نوشت: خبر سیلی زدن یک عضو مجلس قانونگذاری ایران به سربازی که میخواست سد راه این عضو مجلس یازدهم در اقدام به یک کار غیرقانونی شود، دیروز هم در شبکههای اجتماعی فارسیزبان فضای خبری را لبریز کرد و چشمها و گوشها را برای خواندن و شنیدن برخی خبرهای بسیار ناراحتکننده اقتصاد کلان کشور بست و مسدود کرد.
خبرهایی که مسعود خوانساری از وضعیت اقتصاد ایران ارائه کرد و رییس مجلس قانونگذاری آنها را دید و شنید، به اندازهای ترسناک هستند که دلسوزان به پایداری این مرز و بوم کهن را به هراس میاندازد. رییس اتاق بازرگانی تهران در نمودارهایی که به اعضای هیات نمایندگان در اتاق ایران نشان داد، روند نزولی سرمایهگذاری واقعی در ایران در سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۸ را یادآوری کرد و گفت در سال ۱۳۹۸ برابر ۹۸ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در کشور ثبت شده که طی ۱۵ سال اخیر، کمترین رقم بوده است. وی همچنین به میانگین رشد منفی شش درصدی سالانه سرمایهگذاری بخشخصوصی طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ اشاره کرد.
روند رشد موجودی سرمایه از دیگر شاخصهایی بود که رییس اتاق تهران در ادامه به آن اشاره کرد. به گفته وی، در سال ۱۳۹۸ استهلاک از انباشت سرمایهگذاری سبقت گرفت و برای اولین بار در اقتصاد کشور، رشد موجودی سرمایه، منفی شد. به گفته خوانساری، کشور در زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی نیز توفیقی نداشته و بر اساس آمارها، طی سال ۲۰۱۹ میلادی، پایینترین میزان جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران رقم خورد. وی سپس به وضعیت تراز حساب سرمایه اشاره کرد و یادآور شد که طی سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸، حدود ۹۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است.
او سیاههای از شاخصهای کلان را نیز یادآوری کرد، اما متاسفانه ضعف در اطلاعرسانی نهاد خصوصی موجب شد درصد اندکی از ایرانیان این اعداد را حتی بشنوند چه برسد به اینکه بتوانند آن را تفسیر کنند و به پیامدهای ویرانگر آن بر آینده این سرزمین بیندیشند. فروافتادن متغیر سرمایهگذاری در هر کشور در یک دور طولانی یک دههای معنایش این است که آن سرزمین زایش و رویش آتی در تولید را از دست داده و باید در آینده از جیب بخورد. خروج ۹۰ میلیارد دلار از کشور به معنای این است که خارجکنندگان سرمایه از ایران چشمانداز روشنی از آینده را پیشروی خود نمیبینند و ترجیح میدهند سرمایههایشان را به بیرون از مرزها برده و سرزمینهای دیگر را آباد کنند.
رشد منفی شش درصدی سالانه بخش خصوصی ایران به این معناست که آنها به هر دلیل ترجیح میدهند ماشینآلات و تجهیزات کارخانهای یا داراییهای مالی که دارند به مرور فرسوده شده و اندازه بنگاهشان نیز تغییر نکند تا روزی برسد که راهی جز تعطیلی بنگاه پیش رویشان نباشد. نکته بهتآور این است که هیچکس هم چیزی نمیگوید و آقای رییسجمهور نیز از آینده امیدوارکننده اقتصاد میگوید و هر کس را که به این حرف او با استناد به همین آمارها نقد کند در صف منتقدان سیاسی قرار داده و حقیقت را اینگونه قربانی میکند. فرسوده و از دور خارج شدن یک سرزمین و یک کشور را میشود از همین آمارها استخراج کرد و هر چه جز این گفته شود، شعار است و امیدوارسازی بیهوده. صدای شکستن استخوانهای اقتصاد ایران در تکتک این عددها پنهان شده و تنها با دقت میتوان ناله دردناک را شنید.
ارسال نظر