ماجرای طلاق عاطفی بین مردم و مسئولان!
زماني قدرت مشروع معني و مفهوم درست به خود ميگيرد که متناسب با خواست و مطالبات مردم در هر جامعهاي باشد اصولا قدرت براي اعمال شدن است اگر قدرت بهگونهاي اعمال شود که نقش بازدارندگي در حرکت طبيعي جوامع داشته باشد آن قدرت مشروعيت و مقبوليت خود را از دست خواهد داد و تبديل به ابزاري ترسناک براي رشد و توسعه جوامع خواهد شد.
آرمان ملی: زماني قدرت مشروع معني و مفهوم درست به خود ميگيرد که متناسب با خواست و مطالبات مردم در هر جامعهاي باشد اصولا قدرت براي اعمال شدن است اگر قدرت بهگونهاي اعمال شود که نقش بازدارندگي در حرکت طبيعي جوامع داشته باشد آن قدرت مشروعيت و مقبوليت خود را از دست خواهد داد و تبديل به ابزاري ترسناک براي رشد و توسعه جوامع خواهد شد.
به عنوان مثال، اعمال قدرت در کشورهايي مثل کرهشمالي، ونزوئلا، بوليوي، سوريه، عراق، افغانستان و... چه رشد و توسعهاي براي مردمشان آورده است؟! اگر قدرت در راستاي سازندگي جوامع نقش بازي نکند، به ابزار تخريبي تبديل خواهد شد و در برابر چنين قدرتهايي، مقاومتهايي آشکار و پنهان شکل خواهد گرفت و در فرآيند زمان و در نقطهاي به تقابل با هم خواهند رسيد.
اگر بادکنک بيش از اندازه ظرفيتش باد شود، خواهد ترکيد! اگر مسئولان جوامع فهم درستي از قوانين و معادلات فيزيک و رياضي جوامع تحت حکومتشان داشته باشند به همان نسبت نيز درک درستي از قدرت اجبار زمان و دادههايي که جهان امروز به جوامع تزريق ميکند، خواهند داشت!
آنها چه بپذيرند و چه نپذيرند روندهاي جامعهشان متناسب با دادههاي جهاني شکل ميگيرد؛ بنابراين اگر اقتضاي زماني را در اعمال قدرتشان در نظر نگيرند دچار طلاق عاطفي با اکثريت جامعه خواهند شد! اين درست که در زير يک سقف زيست دارند اما به دليل طلاق عاطفي، تعهد و تعلق شهروندي وجود نخواهد داشت و ادامه چنين روندي شکستي دوجانبه خواهد بود!
فناوري و تکنولوژي باعث شده جامعه امروز ايران هم در اتصال با جريان غالب دهکده جهاني قرار بگيرد و بايد پذيرفت نسل نوجوان و جوان ايران امروز، نسل ديجيتال هستند و ناخودآگاه ذائقه و انديشهشان تحتتاثير ادبيات مدرنيته تربيت شده و به نوعي در فضاي قدرت اجبار زمان هضم شدهاند و کسي هم نميتواند جهت ذهني آنان را به عقب بازگرداند!
بايد بين مردم و مسئولان تناسب ذهني و فکري برقرار باشد در غير اينصورت کشمکش جاي خود را به مفاهمه خواهد داد، در فضايي که حکمرانان و مردم نميخواهند شبيه به هم بشوند هرگونه اعمال قدرتي، مقاومتهايي از جنس همان اعمال قدرت توليد ميشود، مديران جوامع هوشمند تصوراتشان از بطن جامعه شکل ميگيرد؛ گاه تصورات از واقعيتهاي جامعه استخراج نميشود و پيوسته چنين مديراني به دنبال نزديک کردن جامعه به تصورات خودشان هستند که اين نزديکي اتفاق نخواهد افتاد و محصولات چنين واقعيتي همواره کشمکش و انباشت خشم و نفرت پنهان و آشکار خواهد شد.
اگر رابطه مردم و مسئولان براساس واقعيتها و داشتههاي عيني شکل نگيرد و فقط براساس انتزاعات ذهني باشد آن رابطه مستحکم نيست و در فرآيند زمان از هم گسستني خواهد شد؛ در پايان اين نکته را يادآور ميشوم که واقعيتهاي پيدا و پنهان جامعه ايران را بپذيريد و متناسب با فهم جديد ملت تغييرات ايجاد کنيد.
امید فراغت- روزنامهنگار
نظر کاربران
شک نکن من که به دلیل دروغگویی وفساد مالی ورانت خوردن ازشون طلاق گرفتم
کو گوش شنوا فکر کنم اکثر مردم مهر طلاق عاطفی مسولان در ذهنشان خورده است شک نکنید