ادامه شکاف پسا احمدینژادیِ اصولگرایان
احمد کریمیاصفهانی، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری، مدعی شده که بعد از مسئله احمدینژاد، شکافی بین اصولگرایان ایجاد شده که تا امروز ادامه دارد...
شرق: احمد کریمیاصفهانی، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری، مدعی شده که بعد از مسئله احمدینژاد، شکافی بین اصولگرایان ایجاد شده که تا امروز ادامه دارد و همین باعث شده وحدت ۳۰ساله اصولگرایی با محوریت جامعتین مخدوش شود؛ اگرچه او فراموش کرده به نقش شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در کنارزدن جامعتین اشاره کند؛
شورایی که سال ۸۴ و پیش از رویکارآمدن احمدینژاد با محوریت ناطقنوری تشکیل شد، اما به شکست انجامید. یکی از دلایل شکاف بین اصولگرایان همین بود که ناطق سعی کرد نقشی را که تا پیش از آن بر عهده جامعتین بود، شخصا بر عهده بگیرد. او بعد از ناکامی ۷۶، عهد کرده بود که به پشت صحنه سیاست اصولگرایی برود و نقش راهبری و انتقال تجربه را ایفا کند.
یکی از دلایل اختلاف بین او و جامعتین که چهار سال بعد به قهرش از این نهاد روحانی منجر شد، فراتر از اختلافهای او با احمدینژاد، همین مسئله شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بود. جامعه روحانیت مبارز معتقد بود نقش سنتی این نهاد در وحدتبخشی و محوریت انتخابات باید حفظ شود و ناطق نمیتواند بهعنوان یک عضو این جامعه رأسا اقدام کند.
بااینحال، کریمیاصفهانی مدعی شده احمدینژاد تقریبا شکافی بین اصولگرایان ایجاد کرد و به بیانی مأمور این شکاف بین اصولگرایان بود که موجب شد وضعیت اصولگرایان از حالت اصلی خودش که حدود ۳۰ سال فعالیت بود، خارج شود و طیفهای مختلفی را در جریان اصولگرایی ایجاد کرد.
او درباره اختلاف بین شورای وحدت با محوریت جامعه روحانیت و شورای ائتلاف با محوریت حدادعادل گفته است: دفعه قبلی (انتخابات مجلس) هم جامعه روحانیت به تعبیری خودش پا پس کشید؛ بهصورتیکه شایعههایی در جامعه بهعنوان پدرسالاری و... مطرح شد و دیگرانی هم آمدند که در بزرگی و شیخوخیتی که داشتند، ضابطه را فدای رابطه کردند.
بهجای اینکه ضابطه حاکم شود، رابطه حاکم شد و مشکلات زیادی برای تشکلها و جناحهای مختلف به وجود آمد که با آن ضعفی که دفعه قبل بهخصوص در انتخابات مجلس به وجود آمد، یکی، دو شب قبل از انتخابات، همه سازوکارها به هم ریخت و رابطه جایگزین ضابطه شد و یک دلخوری برای اکثر افراد به وجود آمد. او با اشاره به اینکه جامعه روحانیت این بار گفته قصد ندارد دنبالهرو باشد، گفته است: به نظر میرسد جامعه روحانیت با عزمی وارد میدان شده و مصمم است تقریبا کارها را دنبال کند.
با توجه به این مسئله هم در فراخوانی که به بخش احزاب داده شد، حدود ۴۷ حزب از دعوت جامعه روحانیت مبارز استقبال کردند و پای کار آمدند. همه اصولگرایان هم اعلام کردند محوریت جامعه روحانیت مبارز را میپذیرند؛ منتها با سازوکار مشخصی که در همان جلسه با حضور احزاب و جامعه روحانیت تنظیم شد که طبق آن هر هشت حزب بتوانند یک نماینده داشته باشند که یک نماینده باید پاسخگوی همه احزاب باشد.
کریمیاصفهانی درباره شورای ائتلاف نیز عنوان کرد: شورای ائتلافی شاید دو، سه ماه جلسات متعددی داشت. آخرین جلسه آنها نیز با موحدیکرمانی بود و گفته بودند بیایند تا با یکدیگر به وحدت برسیم و کار کنیم؛ اما شورایائتلافیها هم به دلایل متعددی نتوانستند. در نهایت نتیجه این شد که جامعه روحانیت مبارز سه نفر را بهعنوان نماینده برگزیند و انتخاب از طریق جامعه روحانیت مبارز باشد.
شورای ائتلاف معتقد بود ما خودمان باید نفراتی را معرفی کنیم. باز هم چینشی مطرح شد که نتیجه آن بیهویتکردن جامعه روحانیت مبارز بود. در ادامه جامعه روحانیت مبارز نظر شورای ائتلاف را نپذیرفت. مجموع شورای سیاستگذاری، تقریبا ۱۷ نفر بود. مطلبی که قبلا در جبهه متحد بود، در اینجا در سازوکار قرار شد اینگونه نباشد و این بود که به صورت شخصیت حقیقی در این جلسات حضور نداشته باشند. بههرحال ظرفیتها در شورای سیاستگذاری مهم بود که تقریبا انجام شد.
او در پایان گفت: به دلیل تجربیات و سوابق خوبی که جامعه روحانیت مبارز دارد، میتواند بهعنوان شیخوخیت جریان اصولگرایی نقش ایفا کند و محور قرار بگیرد. بههرحال زمانی که ما به سخنان امام و رهبری رجوع میکنیم، گفتهاند هر کجا به مشکل برمیخورید، به جامعه مدرسین رجوع کنید. اگر ما معتقد به خط امام هستیم، باید بدانیم که روحانیت محور باشد.
نظر کاربران
اختلاف روزگار همه را سیاه خواهد کرد