اصلاحطلبان و دو دغدغهی سیاسی - اجتماعی
تأیید صلاحیت و از دست رفتن حمایت آرای خاکستری این روزها دغدغه جدی جریان اصلاحطلبی است. در حالی که اصولگرایان در حال تشکیل ستاد انتخاباتی و فعالیت زیرپوستی تبلیغات با استفاده از تریبونهای رسمی هستند، اما جناح رقیب آنان یعنی حامیان دولت و اصلاحطلبان فعلا در حال بحث و بررسی درباره جایگاه خود هستند.
روزنامه همدلی نوشت: تأیید صلاحیت و از دست رفتن حمایت آرای خاکستری این روزها دغدغه جدی جریان اصلاحطلبی است. در حالی که اصولگرایان در حال تشکیل ستاد انتخاباتی و فعالیت زیرپوستی تبلیغات با استفاده از تریبونهای رسمی هستند، اما جناح رقیب آنان یعنی حامیان دولت و اصلاحطلبان فعلا در حال بحث و بررسی درباره جایگاه خود هستند.
سخن مشترک آنان نیز این است که از یک طرف حمایت آرای خاکستری را از دست دادهاند و از طرف دیگر دغدغه این را دارند که آیا میتوانند در ۱۴۰۰ کاندیدایی کاملا اصلاحطلب داشته باشند یا خیر؟ هرچند میگویند که استراتژی آنان از حالا معلوم است، ولی به نظر میرسد که در این باره اختلاف نظرهای متعددی دارند. از یک سو عدهای از فعالان سیاسی این جریان میگویند چون که کاندیداهای اصلاحطلب تأیید صلاحیت نمیشوند، پس بهتر است وقت تلف نکنند و با چهرههای اعتدالگرایی همچون علی لاریجانی وارد انتخابات بشوند.
بیشتر از همه احزابی مانند اعتدال و توسعه روی این موضوع تأکید دارند. ولی در عین حال برخی دیگر از احزاب میگویند که نباید تصمیمات گذشته را تکرار کرد و از معیارهای اصلاحطلبی عدول شود. آنان میگویند چناچه اصلاحطلبان نتوانند تأیید صلاحیت بگیرند بهتر است انتخابات را تحریم نکنند، ولی کاندیدایی هم نداشته باشند.
فاصله با مردم
با این وجود فعلا بازار بحث و بررسی شرایط اصلاحطلبان داغ است. احمد حکیمیپور دبیرکل حزب اتحاد ملت دیروز به ایرنا گفته: «به نظر میرسد اصلاحطلبان از بطن جامعه فاصله گرفته و سمت و سوی جریان روشنفکری به خود گرفتهاند به طوری که جنبههای آکادمیک و نظریهپردازی در این جریان پررنگتر شده، که این عمدتا دغدغه طبقات بالا و متوسط به بالای جامعه است.» اشاره او به نارضایتیهای عمومی است که طی یکی دو سال اخیر در کشور بخصوص در حوزه اقتصاد زیاد شده و دولت حسن روحانی به عنوان یک دولت مورد حمایت اصلاحطلبان نتوانست به مطالبات عمومی به درستی پاسخ دهد.
حکیمیپور با بیان اینکه بین چیزی که ما دوست داریم و واقعیتهای موجود همیشه فاصله وجود دارد، اظهار کرده: «خیلی از مولفهها قابل پیشبینی و کنترل نیست لذا باید برای رسیدن به حداکثرها تلاش کنیم و به حداقلها برسیم. اینکه چقدر میتوانیم جلو برویم باید دید که تحولات به چه سمتی پیش خواهد رفت و شرایط به چه صورت خواهد بود. لازمه برون رفت از این شرایط، وارد کردن ضربههایی به دیوار مشکلات برای باز کردن گرهها ولو بهشکل حداقلی است.
در جایی مشکل ما مربوط به قانون انتخابات و احزاب است، در جای دیگر مربوط به بنبستهای سیاسی و مسائل فرهنگی است. لذا تکانههای کوچک و حساب شده میتواند قفلهای دوره گذار را باز کند. اصلاحطلبی تنها مربوط به این دوره و آینده نیست بلکه مسئلهای مفهومی است که در بستر تاریخی وجود داشته و ادامه خواهد داشت که در این دوره از تاریخ به وسیله جریان اصلاحات نمود پیدا کرده است. تمام مواردی که اصلاحطلبان از گذشته تاکنون، از جمله همین مانیفست اخیر که در آن بر اصلاحات در قانون اساسی، آزادیهای اجتماعی و رفع دیگر گرهها اشاره شده است، همه در تراز قانون اساسی موجود درخواست شده است.»
عدم تأیید کاندیدای اصلاحطلب
در عین حال برخی بدون توجه به شرایط اجتماعی اصلاحطلبان بر وضعیت سیاسی آنان تأکید دارند. دیروز ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاحطلب در این باره به برنا گفت:«برای اصلاحطلبان در هر صورت و در هر شرایطی، ترسی وجود ندارد چراکه اصلاحطلبان، در دو دوره اخیر هم کاندیدا نداشتند.
باید دید کدام کاندیدا بهتر است و وضع کشور را بهتر خواهد کرد قطعا اصلاحطلبان از کاندیدایی حمایت میکنند که بتواند، اعتماد مردم را برای حضور پای صندوقهای رای جلب کند. پیش بینی من این است که در نهایت گزینههای اصلاحطلب مورد تایید قرار نمیگیرند، مگر افرادی چون محمدرضا عارف که شاید نسبت به بقیه اصلاحطلبان، مشی معتدلتری دارد.»
با این حال به نظر میرسد که اصلاحطلبان قصد ندارند مسیر سابق خود را در حوزه انتخابات تکرار کنند. چنانکه دیروز علی صوفی یکی از چهرههای سیاسی اصلاحطلبان در این باره به ایرنا توضیح داده:«استراتژی اصلاحطلبان مثل سالهای۹۲، ۹۴ و ۹۶ نخواهد بود که بدون هیچ شرطی در انتخابات وارد شدند و از نامزد حمایت کردند. در دورههای گذشته نیروهای اصلی اصلاحطلبان ردصلاحیت میشدند ولی باز پافشاری و سماجت میکردیم و یا نامزدهایی را پیدا کرده و در لیست خود قرار دادیم.
به عنوان مثال در انتخابات ۹۴ مجلس، با علم به اینکه افراد انتخاب شده کمترین نسبتی با جریان اصلاحات دارند، مجبور شدیم به نحوی لیست را ببندیم که اصلاحات به زندگی سیاسی خود ادامه دهد.» صوفی معتقد است که همین استراتژی باعث شد تا سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان از بین برود. او گفته: «با شرایط پیش آمده در انتخابات اسفند ۹۸ و فاصلهای که میان بدنه اجتماعی و اصلاحطلبان افتاد، اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که تصمیماتی که تاکنون اتخاذ کردهاند اشتباه بوده و خسارت سنگینی متوجه جریان اصلاحات شده است. جریان اصلاحات هم پایگاه رای خود را از دست داده و هیچ دفاعی هم نمیتوانست از خود بکند و مردم هم اصلاحطلبان را مقصر میدانستند. چون در هر سه دوره گذشته به خاطر اصلاحطلبان و شخص رییس دولت اصلاحات پای صندوق رای آمدند.»
در عین حال صوفی تأکید کرده: «با راه افتادن موج انتخابات نرخ مشارکت زیاد میشود و شانس پیروزی اصلاحطلبان بالا میرود. ما نگران پایگاه رای خود بوده و هستیم ولی بیشتر از آن نگران کیفیت احراز صلاحیتها هستیم. اگر نامزدهای اصلی جریان اصلاحات تایید شوند و بتوانیم روی یک نامزد شاخص به اجماع برسیم، مردم استقبال خواهند کرد.»
در این باره هنوز اصلاحطلبان به نظر قطعی نرسیدهاند. آنان احتمالا منتظر این هستند تا ساختار جدیدی را که شورای هماهنگی برای اجماعسازی پیشنهاد داده تشکیل دهند و در نهایت همین ساختار نیز در این باره نظر قطعی را اعلام میکند. در عین حال نیز نظر سیدمحمد خاتمی ملاک مهمی برای اصلاحطلبان است. البته او ثابت کرده که هیچ گاه قصد ندارد انتخابات را تحریم کند و در انتخاباتهای ریاست جمهوری نیز تلاش کرده که اصلاحطلبان یک کاندیدایی را معرفی میکنند. بر این اساس باید تا روزهای پایانی انتخابات و بررسی صلاحیت نامزدها منتظر ماند.
ارسال نظر