محمد خاتمی همچنان میتواند اثرگذار باشد؟
روزنامه جهان صنعت، وضعیت جریان اصلاحات را در گفتوگو با محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر خاتمی در دولت اصلاحات بررسی کرده است.
روزنامه جهان صنعت، وضعیت جریان اصلاحات را در گفتوگو با محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر خاتمی در دولت اصلاحات بررسی کرده است.
خانم فائزه هاشمی در مصاحبه با «خبرآنلاین» به این نکته اشاره میکنند که اصلاحطلبان راه را اشتباه رفتند، وضعیت سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان هم این حرف را تایید میکند. شما فکر میکنید اصلاحطلبان دقیقا کجا را اشتباه رفتند که به اینجا رسیدند؟
چند اتفاق دست به دست هم داد تا سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان دچار ریزش شود؛ نخست، فشار حاکمیت به جریان اصلاحطلبی که بعد از ۸۸ به صورت خیلی متمرکز از سطوح بالا تا پایین وارد شد.
دوم، عملکرد دولت آقای روحانی که مورد حمایت اصلاحطلبان قرار داشت و متاسفانه بعد از پیروزی دیگر به آن شکل قبل از انتخابات به تفکر اصلاحطلبی توجه نکرد. عملکرد مجلس دهم نیز عامل دیگری بود. نهایتا اینکه یک موج تبلیغاتی با محور «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» شکل گرفت. این موج با مسوولیت مشترک براندازان بیرونی و افراطیون داخلی با این هدف ایجاد شد که زمینه اجتماعی اصلاحطلبان از بین برود. دلیلش این بود که اصولگرایان که خود پشتوانه اجتماعی نداشتند، نمیخواستند در داخل یک زمینه اجتماعی وجود داشته باشد که بتواند «تکرار» کند.
بنابراین افراطیون داخلی و براندازان بیرونی طی یک حرکت تبلیغاتی متشکل و قدرتمند از ضعفهای اصلاحطلبان استفاده کرده و با ابزارهایی مثل آمدنیوز و… روی این متمرکز شدند که به جریان اصلاحات ضربه بزنند. افراطیون برای اینکه رقیب خود را حذف کنند و براندازان برای اینکه در داخل هیچ زمینه اجتماعی نباشد.در واقع یک موج تبلیغاتی همراه با اتهام، دروغ و استفاده از ضعفها در رسانهها راه افتاد. نسل جدید هم که دوران دوم خرداد را ندیده بود تا بداند ما چه شرایطی را تجربه کرده بودیم، ناامید شد. بر این اساس معتقدیم که حتی در انتخابات آینده رقیب ما اصولگرایان نیستند. رقیب ما از یک سو عدم مشارکت است و از سوی دیگر عملکرد دولت و از سویی هم صافیهای انتخاباتی مثل شورای نگهبان.
برخی معتقدند که مواضع اصلاحطلبان در دو بزنگاه سیاسی دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ نیز در دلسرد کردن مردم از این جریان اثر داشته است، نظر شما چیست؟
تصور من این است که یک جوزدگی و موجی در این دو مقطع خیلیها را گرفت و تصور کردند فردای آن کار حکومت تمام شده و براندازی رخ میدهد بنابراین توقعات از اصلاحطلبان نیز شکل متفاوتی گرفت.
من فکر نمیکنم که یک جریان سیاسی نباید به این توقعات دامن میزد. حتی اگر میزد دیگر نمیشد به آن گفت اصلاحات و نامش میشد براندازی.
جریان اصلاحات بر اساس همین نگاه موضع خود را انتخاب کرد و ضعفهایی که اشاره کردید را هم دارد. با این وضعیت فکر میکنید جریان اصلاحات از پس موقعیت فعلی برمیآید؟
نمیدانم برمیآید یا نه چون همه آن مسائل باقی است. به اضافه اینکه یک قدرت حاکمیتی مطلقی هم در کشور در حال شکلگیری است و افراطیون همه بخشها را گرفتهاند بنابراین شرایط دشواری است. فکر میکنم ما اگر بتوانیم برای از میدان به در کردن رقیب اصلی خود که همان عدم مشارکت است، با استدلال به مردم امید دهیم، میتوان سرمایه اجتماعی اصلاحات را احیا کرد. حتی اگر نتوانیم امید دهیم هم باز سرمایه اجتماعی خود را به دست میآوریم اما جامعه دچار بحران یکدست شدن حکومت خواهد بود.
در این فرآیند امید دادن به جامعه عوامل بیرونی و بینالمللی چه نقشی دارد؟ جریان اصلاحات چقدر روی آن حساب کرده است؟
من اسمش را عوامل بیرونی نمیگذارم. ارتباطات خارجی اما حتما تاثیرگذار است چون بحران اصلی ما ناشی از تحریم است و کسی نمیتواند انکار کند و بگوید ارتباط با جهان در این شرایط مساله کماهمیتی است. ارتباط با جهان مساله مهمی است و به خصوص در حوزه اقتصاد اثرگذار است.
ضمن اینکه ارتباط با خارج یک امر یکطرفه نیست که هر جریانی از داخل تصمیم بگیرد، یک پاسخ از بیرون بشنود. تنشزدایی یک جریان دوطرفه است و باید ظرفیت آن نیز در جهان وجود داشته باشد.
جریان اصلاحطلب یک بار دیگر هم در انتخابات ۹۲ و ۹۶ از ظرفیت «تعاملات خارجی» استفاده کرده است. این موضوع باز هم جای کار دارد؟
حتما. شرایط الان، شرایطی است که فشار بیش از همیشه برای جامعه ملموس شده و همه هم دنبال این هستند که این گام مهم را خودشان بردارند و این نشاندهنده اهمیت مساله است. اما تاکید من این است که هر کسی به یک میزان موفقیت در سطح بینالمللی داشته باشد.
در این فرآیند احیای سرمایه اجتماعی و احیای اصلاحطلبان، بزرگان این جریان چه نقشی دارند؟ مشخصا آقای خاتمی میتواند اثرگذاری جدی داشته باشد؟ چون برخی معتقدند که محبوبت او هم افول کرده است.
احتمال دارد افول کرده باشد اما اگر دوباره فضایی ایجاد شود که آقای خاتمی یا دوستان او و اندیشههای آقای خاتمی بتوانند خودشان را به این نسلی که ارتباط آن با گذشته قطع است، عرضه کنند، میتوانند دوباره اثرگذار باشند.
من فکر میکنم ما در دوران اصلاحات مسیرهایی را جلو رفتم که حتی الان ورود به آن آرزوی نسل جدید است در حالی که ما آن زمان اقدام کرده بودیم. به خصوص اینکه الان دیگر تقریبا همه پذیرفتهاند که بهترین دوره حکومتی تاریخ بعد از انقلاب، دوران خاتمی است. بنابراین اگر فضایی برای روشن کردن این مسائل باشد، علاقهمندی بازگشت خواهد کرد.
میفرمایید اگر فضایی ایجاد شود، خودتان به ایجاد چنین فضایی امیدوار هستید؟
شخصا خیلی امیدوار نیستم.
نظر کاربران
خیر
اصلاح چرایی واصلاحگرایی برای همیشه در تاریخ ایران مرد
پاسخ ها
فکر نکنم .
تحلیلهای ابدوغ خیاری
مردم دیگه گول نمی خورن ...دروغ گویی بسه
پاسخ ها
آره گل گفتی راستی اون محله دارن چلو کباب نذری میدن . الو الو فک و فامیل و در و همسایه قابلمه ها را بر دارید و بدوید تا نذری تموم نشده
ملت همه را شناخته دیگر به هیچ کسی امید نیست.
انتخابات کلا تحریم است
مردم توبه نصوح کردند که دیگه به شما اعتماد نکنن. اصلاح طلبی دیگه تموم شد چون تاریخ مصرف امریکا داره تموم میشه