کُنشهای انتخاباتی در غیاب نهادی اجماعساز
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بعد از انتخابات مجلس تاکنون حتی یکبار هم تشکیل جلسه نداده است و عملا در محور تصمیمگیریها نهتنها نقش محوری و تعیینکننده ندارد بلکه از دایره آن خارج شده است.
روزنامه شرق: شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بعد از انتخابات مجلس تاکنون حتی یکبار هم تشکیل جلسه نداده است و عملا در محور تصمیمگیریها نهتنها نقش محوری و تعیینکننده ندارد بلکه از دایره آن خارج شده است.
شورای عالی در انتخابات مجلس نقش محوری داشت و حتی نوع مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات این شورا را تعیین کرد؛ چنانکه عدم ارائه لیست به دلیل ردصلاحیت نامزدهای سرشناس اصلاحطلب برآمده از نظر آن بود. البته اختلافنظرهایی هم در شورای عالی سیاستگذاری وجود داشت؛ برای مثال یکی از ایراداتی که گرفته میشد آن بود که چرا افراد حقیقی همان حق رأیی را در شورای عالی دارند که احزاب دارند یا گفته میشد احزاب عضو در این شورا هموزن نیستند.
از سوی دیگر برخی احزاب مانند کارگزاران سازندگی هم با ریاست شورا یعنی محمدرضا عارف کم اختلافنظر نداشتند و در مقاطع مختلف چه به بهانه شورای عالی و چه عملکرد فراکسیون امید در مجلس به شخص عارف و نزدیکان او انتقادهای تندی مطرح میکردند.
چنین شرایطی وقتی با استعفای عارف و لاری بهعنوان رئیس و نایبرئیس شورای عالی بعد از انتخابات مجلس همراه شد، عملا زمینهای را فراهم کرد که همه این تصور را کنند که دیگر شورای عالی سیاستگذاری در عمل وجود ندارد و باید بهدنبال جایگزین آن بود و حتی در این مدت شورای هماهنگی تقریبا همان نقشی را که شورای عالی داشت، ایفا میکرد.
اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی، چندماه پیش درباره این موضوع گفته بود: «هر نهاد جایگزین نباید معایب شورای عالی سیاستگذاری را داشته باشد. یکی از این معایب حضور افراد حقیقی در شورای عالی بود. افراد باید یا عضو احزاب باشند یا اگر به عضویت احزاب درنمیآیند، انتظار نداشته باشند که در نهادهای بالادستی عضو شوند.
من عضو حقیقی شورای عالی سیاستگذاری بودم اما نسبت به حضور افراد حقیقی انتقاد داشتم. ایراد دیگر شورای عالی، هموزن نبودن احزاب در آن بود. اگر این ایرادات برطرف شود، نهاد جایگزین مفید خواهد بود». این سخن گرامیمقدم چنین به ذهن متبادر میکند که دیگر شورای عالی وجود ندارد و امیدی به احیای آن نیست؛ چنین فرضیهای وقتی تقویت شد که مجمع روحانیون مبارز بهعنوان قدیمیترین تشکل اصلاحطلبی با محوریت سیدمحمد خاتمی بهطوررسمی وارد عرصه انتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۰ شد و در جلساتی کمیتههای ویژه انتخابات هم تعیین کردند؛
از سوی دیگر احزاب هم بهطورمستقل فعالیتهای انتخاباتی خود را کلید زدهاند و گاهگاهی نامهایی بهعنوان نامزدهای حزبی هم به گوش میرسد که این شائبه که دیگر قرار نیست محوریت اصلاحطلبان شورای عالی باشد، تقویت شد و گویا شورای عالی اصلاحطلبان که در ایام انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ متولد شد، حالا پایان راهش است. اما در بین همه این خبرها و تحلیلها یکی از معدود کسانی که هنوز باور دارد شورای عالی تمام نشده و بازهم میتواند نقش تعیینکننده در انتخابات داشته باشد، علی صوفی است.
او روز گذشته در گفتوگو با خبرگزاری برنا گفت: «فعلا اصلاحطلبان به انتخابات ورود نکردهاند؛ منظور من از اصلاحطلبان شورای عالی سیاستگذاری است که بههرحال بعد از انتخابات اسفند سال گذشته در فضای کرونایی که پیش آمد و با استعفا عارف و موسویلاری، عملا شورای عالی سیاستگذاری تشکیل نشد.
امروز تلاش میشود در درجه اول شورای عالی سیاستگذاری بهعنوان نهادی اجماعساز که در سه دوره در جهت انسجامبخشی و اجماعسازی اصلاحطلبان نقشآفرینی کرده است، به روال قبل بازگردد...، درواقع نماینده اصلاحطلبان در عرصه انتخابات شورای عالی بود که اکنون هم منتظر هستیم جلسهای تشکیل بدهد، در فضای کنونی جو انتخاباتی به شکل سابق مطرح نیست».
او با اشاره به انتخابات اسفند۹۸ و عملکرد اصلاحطلبان در آن برهه زمانی گفت: «آنچه در انتخابات مجلس ۹۸ رخ داد در واقع در راستای راهبردی بود که در شورای عالی سیاستگذاری تصویب شده بود؛ یعنی چرخش رویکرد نسبت به گذشته و چرخش از مشارکت در انتخابات بدون قیدوشرط به سمت مشارکت با شروط و قیودی که یکی از آنها مشی اصلاحطلبی کاندیداها است...
مشکل اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ عدم ارائه لیست بود. من نه از موضع اصلاحطلبان بلکه از موضع خودم میگویم که فکر نمیکنم در انتخابات آینده اتفاقات خاصی رخ بدهد؛ البته انتخابات شوراها وسیع و گسترده است و طبعا آنجا سعی میشود، اجماعی بهوجود بیاید. باتوجه به وجود شورای اصلاحطلبان استانها که در سال گذشته شکل گرفت با فعالشدن شورای سیاستگذاری، همه آنها نیز فعال میشوند.
ریاستجمهوری تصمیمی ملی است و تصمیمات لازم در شورای سیاستگذاری مرکز گرفته میشود تا اجماعی بر یک فرد بهوجود بیاید، این نکته قابلپیشبینی است. بعید است در انتخابات ریاستجمهوری، شورای عالی سیاستگذاری بر یک فرد اجماع کند و تفرقهای بهوجود بیاید اما اگر اصلاحطلبان نتوانند در انتخابات ریاستجمهوری بر روی یک فرد متمرکز شوند، قطعا احزاب دستبهکار میشوند و هرکدام به سمتی میروند و شاید ما به نام اصلاحطلبان، تعدد کاندیداهایی داشته باشیم که مورد قبول همه اصلاحطلبان نیست».
البته این سخن صوفی که باید شورای عالی احیا شود در شرایط کنونی قدری سخت به نظر میرسد زیرا هریک از احزاب عضو درحالحاضر بهصورت مستقل مشغول فعالیت هستند و شخصیتهای حقیقی تأثیرگذار مانند عارف که ریاست آن را برعهده داشت هم گویا میخواهد در انتخابات نامزد شود.
او چندی پیش در گفتوگویی گفت: «من اگر باید بیایم به میدان، راحت میآیم و اگر نباید بیایم تا براساس خرد جمعی شخص بهتری بیاید، نمیآیم. من همیشه در ذهنم این بوده که اگر فردی مناسبتر از خودم پیدا کردم، کنار بکشم؛ بنابراین من از حالا نمیتوانم بگویم که برای ۹ ماه دیگر چه کار میخواهم بکنم. من برای خودم در هر دوره از انتخابات یک راهبردی را مشخص کردهام و به نظرم مهمترین راهبرد همه جریانهای سیاسی کشور برای انتخابات آتی ریاست جمهوری مسئله مشارکت در انتخابات است».
علاوه بر این برخی استعفای موسویلاری را هم نشانه دیگری بر پایان شورای عالی تصور کردند؛ چنانکه احمد شریف، دبیرکل یکی از احزاب اصلاحطلب چندوقت پیش در گفتوگویی با خبرگزاری دانشجو گفته بود: «بعد از استعفای آقایان عارف و موسویلاری که به ترتیب رئیس و نایبرئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بودند، این شورا پایانیافته تلقی شد».
با همه اینها باید دید که اصلاحطلبان برای اجماعسازی میان خود چه سازوکاری را پیش میگیرند و آیا نهاد اجماعسازی ایشان شورای عالی خواهد بود یا تشکلی جایگزین را ایجاد میکنند یا آنکه تا لحظات پایانی انتخابات بهصورت حزبی عمل میکنند و در آخر با یک اجماع ناگهانی وارد انتخابات میشوند؟
ارسال نظر