خاطره «مهناز افشار» از روز معلم
مهناز افشار گفت: هنوز بوی مدرسه، مهر، اردیبهشتی که روز معلم دارد...، همه این روزها مرا وسوسه میکند، مرا با یک آه به یک حسرت همیشگی میرساند، که کاش میشد به مدرسه و روزهای خوب آن برگردم.
برای نسل من، مدرسه همهچیز بود. مدرسه جدی بود، رقابت داشت، احترام و عشق را در همان چارچوب و از همان معلمهایی یاد گرفتیم که امروز به نامشان است. آنها «یاد گرفتن» را یاد ما دادند. مسیر زندگی، من و هر کدام از همشاگردیهایم را به جایی برد، شاید دورتر از آنچه آن روز فکر میکردیم در مسیر آنیم.
همه مادرها و پدرهای ما میخواستند آن دخترهای روپوش مشکی و مقنعه سرمهیی را روزی با روپوش سفید دکتری و کلاه زرد ایمنی مهندسی ببینند و این شد که من هم تجربی خواندم.
در تئاتر مدرسه وقتی پای صحنه رفتم چنان مضطرب بودم که گفتم هیچوقت بازیگر نمیشوم، اما شدم. همهچیز جوری دیگری رقم خورد، اما برای همه ما مدرسه و معلم خاطرهیی شد با یک حسرت دایم؛ حسرت اینکه که کاش میشد برگردیم.
ارسال نظر