تسلیمشدن مقابل آمریکا، سرنوشتی جز لیبی ندارد
برخی در ایران فکر میکنند چون مسیر ایستادگی در مقابل زیادهخواهیهای امریکا مسیری پرمشقت و پر دردسر است پس شاید راههای کوتاه آمدن در مقابل امریکا مثلا هزینه و دردسرهای کمتری داشته باشد و منجر به حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مملکت شود.
روزنامه اعتماد نوشت: برخی در ایران فکر میکنند چون مسیر ایستادگی در مقابل زیادهخواهیهای امریکا مسیری پرمشقت و پر دردسر است پس شاید راههای کوتاه آمدن در مقابل امریکا مثلا هزینه و دردسرهای کمتری داشته باشد و منجر به حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مملکت شود.
در حالی که بررسی نمونههای مختلف در روابط بینالملل صرفا طی سالهای پس از پایان جنگ سرد نشان میدهد که اولا امریکا دنبال حل مشکلات با کشورها و بازیگرانی که آنها را دشمن تعریف کرده نیست ثانیا برخی کشورها و بازیگران بینالمللی چون هزینههای ایستادگی در مقابل امریکا را در مقایسه با کوتاه آمدن و تسلیم شدن مناسبتر یافتهاند در نتیجه چارهای جز انتخاب گزینه ایستادگی و مقاومت در مقابل امریکا نداشتهاند.
راه تسلیم شدن ایران در مقابل امریکا طبق شروط ۱۲ گانه پمپئو کاملا واضح و روشن است؛ دست کشیدن از توانمندی هستهای، دست کشیدن از توانمندیهای دفاعی و گروههای مقاومت در منطقه یا به عبارتی دست کشیدن از تمامی عناصر قدرت و بازدارندگی نظامی ایران در مقابل دشمنان جهانی و منطقهای. متقابلا امتیازاتی هم که قرار است به ایران داده شود کاملا مبهم و نامعلوم است. پمپئو با لحنی بیادبانه در جایی گفته بود، ایران باید صرفا به فکر سیر کردن شکم مردم گرسنه خود باشد نه بیشتر از آن! یعنی ایران نیز شأنی مثل مصر و سودان و دیگر کشورهای آفریقایی دارد و نه بیشتر!
در سالهای پس از فروپاشی شوروی، بوریس یلتسین رییسجمهور روسیه بهترین گزینه قابل تصور برای امریکا و غرب در مسکو بود. یلتسین ضد کمونیسم، مخالف گستره وسیع جغرافیایی روسیه و عمیقا طرفدار لیبرال دموکراسی غرب بود! یلتسین در مقولات نظامی و هستهای نیز کاملا مطیع واشنگتن بود. حرف او فقط این بود: مردم روسیه گرسنهاند! به ما کمک کنید!
کوتاه آمدنهای مکرر و عاطفی یلتسین در مقابل امریکا سبب وخامت اوضاع اقتصادی روسیه، ایجاد صفهای طولانی نان و غذا در مسکو و دیگر شهرها، فروپاشی نظام دفاعی و امنیتی روسیه و حراج دستاوردهای نظامی و هستهای روسیه در مقابل لقمهای نان از غرب شده بود. در چنین فضایی به خصوص متعاقب تحقیر شدن روسیه در جنگهای بالکان(به عنوان حوزه نفوذ امنیتی و فرهنگی قوم روس) که توسط کلینتون و ناتو صورت پذیرفت و در شرایطی که یلتسین با تمام وجود تحقیر شدن را لمس کرده بود، پدیده پوتین در واپسین سالهای دهه ۹۰ میلادی در روسیه ظهور کرد.
پوتین و تمامی موفقیتهای او طی سالهای اخیر صرفا مثالی از گزینه با صرفهتر ایستادگی در مقابل امریکا در مقایسه با تسلیم شدن است چنانکه همین گزینه به تدریج سبب بازسازی دوباره قدرت جهانی روسیه شد. پوتین هم که البته سر ناسازگاری با امریکا و ناتو را نداشت وقتی دید غرب علت همکاری روسیه در شورای امنیت در بحران لیبی ۲۰۱۰ را ناشی از ضعف روسیه تلقی کرده است، مجبور شد در بحران سوریه جلوی امریکا و غرب بایستد که البته این ایستادگی نتایج خوبی برای روسیه و پوتین داشت.
معمر قذافی در سال 2004 رسما در مقابل امریکا و اروپا تسلیم شد. قذافی برای اینکه خیالش بابت غرب راحت شود از کارزار انتخاباتی برلوسکونی و سارکوزی در اروپا حمایت مالی کرد همچنین ماهانه مبلغ هنگفتی به تونی بلر بابت مشاوره پول میداد ولی در سال 2010 هدف حملات نظامی ناتو قرار گرفت و جالب آنکه حتی در آخرین لحظات عمر هنوز امیدش به برلوسکونی و سارکوزی و تونی بلر بود!
نمونه جاری تسلیم شدن در مقابل امریکا کشور سودان است که تاکنون نتیجهای جز تحقیر شدن برای این کشور آفریقایی به دست نیامده است. حکومت البشیر از دهه ۹۰ میلادی راهحل مشکلات مملکت از جمله جنگهای داخلی، تحریم و مشکلات اقتصادی و معیشتی را در واشنگتن جستوجو میکرد ولی نتایج تلاشهای حکومت البشیر برای به دست آوردن دل امریکا و اروپا و دل خوش شدن به وعدههای پوچ آنها برای این حکومت عبارت بود از: تشدید تحریمها، وخامت جنگهای داخلی، جدا شدن جنوب از سرزمین مادری و در نتیجه وخامت روزافزون مشکلات اقتصادی و معیشتی سودان.
البشیر برای نشان دادن حسننیت خود به امریکا با قطع همه جانبه روابط با ایران در سال ۱۳۹۴ و اعزام نفرات پرشمار نظامی به جنگ یمن رسما از محور مقاومت خارج شد ولی با تمام این کارها نه تحریمها علیه سودان رفع شد، نه وعدههای امریکا در بخشودگی میلیاردها دلار بدهی سودان محقق شد، نه گرهی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم باز شد و نه اوضاع امنیتی سودان به خاطر جنگهای داخلی و مطالبات تجزیهطلبانه در این کشور التیام یافت.
پس از وقوع شورش و کودتای نظامی در فروردین ۱۳۹۸ البشیر به عنوان سمبل سیاستهای گذشته سودان در نزدیکی به محور مقاومت به زندان افتاد و مسوولان جدید سودان که غالبا از اپوزیسیون خارجنشین البشیر و از دوستان امریکا و اروپا بودند اینک در مسیر عادیسازی روابط با اسراییل به منظور حل مشکلات اقتصادی و معیشتی قرار گرفتهاند در حالی که فعلا تا اطلاع ثانوی هنوز هیچ خبری از رفع تحریمها علیه سودان، بخشودگی بدهیهای کلان این کشور به غرب و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم سودان نیست. کشور فقیر و ضعیف سودان برای عادیسازی روابط با امریکا و اسراییل بدون دریافت هیچ پولی حتی مجبور به پرداخت ۳۵۰ میلیون دلار غرامت به قربانیان انفجار سفارتخانههای امریکا در کنیا و تانزانیا شد! حادثهای که القاعده مسوول آن بود و هیچ ربطی به سودان نداشت و مردم سودان از دهه ۹۰ میلادی به خاطر اقامت بنلادن در این کشور هم بمباران شده بودند و هم تحریم!
در مقابل گزینه تسلیم ولی کره شمالی به خاطر ایستادگی در مقابل زیادهخواهیهای امریکا اکنون تبدیل به سومین کشور در دنیا شده که قادر به نابودی امریکاست. ایران نیز به توانمندی هستهای درونزا دست یافته و جنبش طالبان در افغانستان نیز از طرف امریکا به عنوان پیروز طولانیترین جنگ تاریخ امریکا شناخته شده است. بدیهی است شرایط فعلی به هیچ وجه انتخاب ایران، طالبان یا کره شمالی نبوده بلکه این شرایط از طرف امریکا به آنها تحمیل شده و بار سنگین ایستادگی در مقابل امریکا نیز بر دوش شهروندان عادی در ایران، افغانستان و کره شمالی بوده است.
سیاست امریکا در مقابل قربانیانش سیاست «سرکوفت زدن به قربانی» یا blame the victim است. امریکا نشان داده در مقابل دشمنانی که مردانه ایستادگی میکنند، مجبور است کوتاه بیاید(مثل جنگ ویتنام) ولی عادت دارد به دشمنان ضعیف دایما سرکوفت بزند! در حالی که در فاصله زمانی پایان جنگ جهانی دوم تا پایان نظام دو قطبی، امریکا مجبور بود به خاطر خطر کمونیسم برخی امتیازات از جمله کمکهای اقتصادی به کشورهای شکستخورده مثل ژاپن، کره جنوبی یا آلمان اعطا کند ولی امریکا طی سالهای پس از فروپاشی شوروی در هیچ نقطه از دنیا عامل رونق و شکوفایی اقتصادی نبوده است.
نظر کاربران
از این روزنامه این تحلیل خیلی بعیدو جالبه ظاهرا دارن یه چیزایی میفهمن
پاسخ ها
چرا ژاپن را مثال نمیزنید و از لیبی نام میبرید .
چرا کره جنوبی ،ژاپن ،تایوان ،ویتنام و...رو مثال نمیزنین ،ما نمیفهمیم ولی نه به این اندازه
آره داره میشه مثل کیهان فهیم!
اینهمه مملکت داریم که رابطه داره با امریکا چرا چسبیذیذ به لیبی ؟
پاسخ ها
چند کشوری که صرفا به خاطر رابطه با آمریکا و نه چیز دیگری خوشبخت شدند رو نام ببرید لطفا.
لیبی هم با آمریکا رابطه داره ، اما از رابطه داشتن با آمریکا به بهشت شدن نرسیده هیچ بلکه وضعش رو مشاهده میکنید. نویسنده به دنبال این بود که این توهم رو از ذهن خیلی از افراد بیرون کنه که ظاهرا هنوز موفق نشده.
حالا که مقاومت کردیم چی بدستمون اومد جز اینکه زمان رو هدر دادیم جز اینکه منابع رو نابود کردیم،جز اینکه هیچ اینده ای برای نسل بعد باقی نگذاشتیم و...
کی گفت تسلیم بشید، ولی باید در مذاکره با کل ممالک و مجامع بین المللی باز باشه اینجوری بهتر میتوان منافع ملی را تامین کرد
تفکر چرت و پرتی هست
دنیا داره پيشرفت میکنه تعامل و ارتباط دارن ما گوشه نشین شدیم
خدا را شکر که همه دارن ماهیت استکبار جهانی رو میشناسند،
چرا شما همش نیمه پر لیوان میبنید برو ببین کشورهایی که با آمریکا مذاکره کردن چی شدن جز اینکه پیشرفت کردن وضعیت اقتصادیشون بهتر شد مثل کشورهای اروپایی
کی گفته مذاکره و حل مشکلات فی مابین یعنی تسلیم شدن.
این چه ادبیاتی است که ۴۰ ساله مسولین ما دارند.
چرا اینهمه دارند فرصت سوزی می کنند؟
اگر بشییم بتر از لیبی باز هم بهتر ازاین وضع.....
به عراق لبنان فلسطین یمن وکشورهای دیگرعربی باج دادن خوبه پس
پاسخ ها
بیسواد.بدتر
آهان.پس شما ناراحت باج آمریکایی؟ میگی به آمریکا باج بدیم. مشکلی با خود باج دادن نداری فقط نگران سهم آمریکایی.
چه کسانی در خودشون احساس شجاعت نظر میکنند در علم تخصصی سیاست
مردم صلح میخوان . 5درصدیها نمیتونن برای مردم تصمیم گیری کنن
چرا همه اونهایی که با آمریکا دوست هستن پیشرفت میکنن .مثل ژاپن کره جنوبی استرالیا کرواسی وخیلی جاهای دیگه . چرامابایدبافلسطین لیبی عراق و افغانستان مقایسه بشیم.
...
صدام که تسلیم نشد رو مثال بزن اونم خوبه
رسیدید به آخر خط و حق انتخاب ندارید پوتین باید انتخاب کند که کره شمالی باشید یا عراق یا سوریه یا لیبی !
چرا ایرانو با لیبی مقایسه مکنید ژاپن کره جنوبی و دها کشور دیگه
دلیل قرار گرفتن ایران در این شرایط آمریکا که نیست خودمان هستیم که چهل ساله بدنبال ایجاد آشوب و هرج و مرج در منطقه بوده ایم و تاوان آنرا هم داریم میدهیم و خواهیم داد