با آمدن بایدن، بازگشت به برجام کلید میخورد؟
آمریکا رئیس جمهور آینده خود را شناخت و فارغ از همه ادعاها، ایران را هم از نتیجه نهایی انتخابات خود، شادمان کرد. این خرسندی را میشود با گذر از عدم شفافیت سیاست این روزهای جهان و چند لایگی آن و رجوع به نشانههای بیپرواترین و شفافترین علم دنیا، یعنی اقتصاد جستوجو کرد.
روزنامه همدلی: آمریکا رئیس جمهور آینده خود را شناخت و فارغ از همه ادعاها، ایران را هم از نتیجه نهایی انتخابات خود، شادمان کرد. این خرسندی را میشود با گذر از عدم شفافیت سیاست این روزهای جهان و چند لایگی آن و رجوع به نشانههای بیپرواترین و شفافترین علم دنیا، یعنی اقتصاد جستوجو کرد.
اکنون با عبور از آبی و قرمز شدن ایالتهای آمریکا، چشمها تنها به تاریخهایی مهم دوخته شده است؛ اول بهمن ماه ۱۳۹۹ و تکیه زدن بایدن بر صندلی اتاق بیضی کاخ سفید و ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ روز انتخاب رئیس جمهور ایران؛ ۴ماه بسیار مهم در پایان دوره ریاست جمهوری حسن روحانی که میتوان آن را مهمترین بخش دوره ۸ ساله او بر مسند قدرت اجرایی ایران دانست.اگر چه اینگونه به نظر میرسد که با شروع حکمرانی بایدن، بازگشت به برجام و شکلگیری دوباره میز مذاکره، بار دیگر کلید خواهد خورد، اما نباید فراموش کرد که دولت جدید در آمریکا، بهدقت تغییر قدرت در ایران را زیر نظر داشته و برای کمتر کردن هزینهها در پی آن است تا برای شکلگیری یک توافق احتمالی، دولت جدید ایران را بر سر میز مذاکره ببیند.
از طرفی دیگر در ایران نیز اصولگرایان، که در حال حاضر اکثریت مجلس را در دست دارند، به دنبال آن هستند که گشایش احتمالی در این زمینه را تا زمان انتخاب ریاست جمهور آینده - که برای آن برنامهریزی گستردهای کردهاند - به تاخیر اندازند. این در حالی است که حال و روز امروزین دولت روحانی نیز بیشتر نمایانگر دولتی خسته و بدون برنامه است که خود بیتابانه ثانیه شمار پایان دوره حضور خود را در دست داشته و عزمی جدی در جهت رویارویی با موانع احتمالی ایجاد شده در مسیر برقراری مذاکره، از سوی آن دیده نمیشود.ا
ز این منظر نمیتوان در آیندهای نزدیک به ایجاد تغییرات مهم در ارتباط بین ایران و آمریکا، دل خوش داشت. این در حالی است که در حال حاضر، تمامی مشکلات مهم ایران در رابطه با چالشهای ایجاد شده از سوی آمریکا خود را نشان میدهد، اما برای ایالات متحده آمریکا، مسائل مهم تنها در حوزه ایران تعریف نشده و مجموعه بسیار گستردهای از مسائل مختلف را در عرصه بینالملل شامل میشود؛ باز تعریف روابط آمریکا با چین و روسیه، ارتباطات گسترده با اروپا، بازگشت به معاهدات بینالمللی نقض شده از سوی ترامپ و تغییر رویکرد در سیاستهای داخلی از مواردی است که میتواند حجم وسیعی از برنامههای سیاست خارجی این دوره ۴ ماهه بایدن را به خود اختصاص دهد. بنابراین دور از ذهن نخواهد بود که نقشه راه آمریکا در حوزه ایران و در این بازه کوتاه، تنها در حد تجزیه و تحلیلهای ابتدایی باقی مانده و در بالاترین حد خود، مجموعهای از نقطه نظرات کلامی در نطقها و پیامهای توئیتری را به خود اختصاص دهد.در این زمینه باید به اکثریت جمهوریخواه کنگره و سنا نیز توجه داشت. بایدن و تیم او با وجود نزدیک بودن انتقال قدرت در ایران، ریسک چانهزنی با کنگره را بر دولت خود تحمیل نخواهند کرد و تنها با اعمال نظرهای مختلف، سعی خواهند کرد تا از پیش، دولت آینده ایران را از شرایط جدید آمریکا در جهت شکلگیری میز مشترک مذاکره، آگاه کنند.
در نگاهی دیگر، بیتوجهی حامیان اصلاحات در ایران نسبت به صندوقهای رای در انتخابات اخیر مجلس، به رویهای قابل تکرار در مورد انتخابات ریاست جمهوری نیز تبدیل خواهد شد و از این منظر شانس اصولگرایان برای تسخیر پاستور دور از انتظار نخواهد بود. با یک چنین پیشبینی احتمالی و با توجه به رصد دقیق وضعیت سیاسی ایران توسط آمریکا، دولت دموکرات جدید در کاخ سفید نیز در پی آن خواهد بود تا انرژی و توان خود برای بازگشت به یک مذاکره احتمالی را در برابر یک نگرش واحد و مشترک از سوی دولت و مجلس ایران صرف کند و از این منظر، ایجاد تحولی قابل توجه در روابط بین دو کشور، در دوره باقیمانده از دولت تدبیر و امید، غیر محتمل خواهد بود.
نظر کاربران
آره . امضای آقای جو ضمانت صحت مذاکرات خواهد بود