چرا بیشتر مردم برای یارانه ثبت نام کردند؟
با پایان یافتن مهلت تعیین شده برای ثبت نام داوطلبان دریافت یارانه نقدی در هفته گذشته که متعاقب آن اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانهها کلید خورد و قیمتهای جدید حاملهای انرژی نیز تعیین و اعلام گردید، کار دشوار دولت که عبارت از وظیفه مهم ایجاد آرامش اقتصادی و کنترل حاشیههای اجرای این طرح ملی و همچنین جلوگیری از گرانی و افزایش تورم خارج از قاعده است، وارد مرحله دشوارتری شد.
در ادامه سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی آمده است: این مرحله از آن جهت دشوارتر مینماید که پیش بینیهای دولتمردان درباره تعداد خانوادههای انصراف دهنده از دریافت یارانه نقدی چندان درست از آب در نیامد و درحالی که پیشبینی میشد حداکثر ۴۰ میلیون نفر برای دریافت یارانه ثبتنام کنند، طبق آمارهای اعلام شده حدود ۷۳ میلیون نفر خواستار دریافت یارانه نقدی شدهاند و تنها کمتر از ۲.۵ میلیون نفر از دریافت یارانه انصراف دادهاند درحالی که تبلیغات فراوانی برای به انصراف کشاندن شهروندان از دریافت یارانه صورت گرفت بطوری که حجم وسیع تبلیغات در پارهای از اوقات به سوژهای برای ارسال پیامکهای طنزآمیز نیز تبدیل گردید، اما این حجم تبلیغات نیز نتوانست در بر آوردن انتظار دولتمردان برای قانع کردن مردم جهت انصراف از دریافت یارانه کمکی نماید.
اینکه چرا اکثریت مردم از دریافت یارانه نقدی انصراف ندادند، دلایل متعددی میتواند داشته باشد که در این جا به برخی از عواملی که میتواند در برآورده نشدن انتظارات دولتمردان برای به انصراف کشاندن مردم از ثبتنام دخیل باشد، اشاره میشود. اما پیش از آنکه به آن دلایل اشاره کنیم لازم است نگاهی اجمالی به برخی تیترهای اخبار طی روزهای اخیر داشته باشیم:
- حدود ۷۳ میلیون نفر برای دریافت یارانه نقدی ثبت نام کردند.
- حدود ۲.۵ میلیون نفر از دریافت یارانه نقدی انصراف دادند
- تنها یک درصد ثبت نام کنندگان یارانه، درآمد بالای ۲.۵ میلیون تومان دارند.
- ۴۰ درصد ثبت نام کنندگان، درآمد خود را زیر ۶۰۰ هزار تومان اعلام کردند.
- وزیر بهداشت میگوید ۵۰ درصد علت مرگها در ایران ناشی از سکتههای قلبی و مغزی است که سوءتغذیه و فشار خون بالا از عوامل مؤثر درآن هستند.
- سرپرست کمیته امداد گفته است ۸ میلیون نفر در ایران به طور مستقیم از خدمات کمیته امداد استفاده میبرند.
- نرخ تورم در ابتدای سال گذشته براساس اعلام بانک مرکزی ۱.۴۱ درصد بوده است.
- معاون اول رئیسجمهور از اختصاص ۱۰ هزار میلیارد تومان به حوزه سلامت خبر داد اما تاکید کرد مشکلات این حوزه فراتر از این ارقام است.
در کنار این تیترها، البته اخبار دیگری مانند کشف ۱۶۰ پرونده تسهیلات غیرمجاز بانکی، کشف ۱۸۱ پرونده اختلاس، رفع تصرف از ۳۸ میلیون متر مربع زمین خواری، بدهی ۳۰ هزار میلیارد تومانی بابک زنجانی بدون برجای گذاشتن رد پایی برای پیگیری و... نیز وجود دارد و مطمئن هستیم مردم از مواردی بیشتر از اینها اطلاع دارند.
به نظر میرسد اگر مقداری در اخبار و تیترهای مورد اشاره تعمق شود، چندان نیازی به ارائه تحلیلهای باصطلاح کارشناسانه برای آنچه عدم توفیق دولت در به انصراف کشاندن مردم از دریافت یارانه هاست نباشد. این اخبار در بطن خود گویای بسیاری از واقعیتها هستند. یکی از این واقعیتها اینست که بخش عمدهای از مردم (لااقل به همان میزان که دولتمردان انتظار داشتند) نیازی به دریافت یارانه نقدی ندارند، اما در عین حال برای دریافت یارانه ثبتنام کردهاند چرا که دریافت یارانه را حق خود میدانند. این تصور از آنجا ناشی میشود که آگاهی از اخبار فوقالذکر، مردم را به نوعی "احساس فقر" دچار کرده است، احساس فقری که ناشی از بیاعتمادی آنان به عملکردها، بخصوص تحولات اقتصادی در آینده است.
مردم نمیدانند در آینده قرار است چه اتفاقی بیافتد و نوسانات اقتصادی به چه نحوی پیش خواهد رفت. از طرفی احساس فقر و بیاعتمادی ناشی از عدم شفافیت در عملکرد دولتمردان گذشته، بیتوجهی به قوانین کشور، باندبازیها و جناحبندیها، دعواهای سیاسی که هر کدام برای به هم ریختن اعصاب مردم کافی هستند، ثروتاندوزی عدهای سودجو و فرصت طلب از رویکردهای انحصارطلبانه و بسیاری از موضعگیریهای غیرمنصفانه علیه دلسوزان کشور و انقلاب، منجر به اعتمادسوزی در میان آحاد مردم گردیده که البته در این زمینه هشدارهای فراوانی داده شد اما گوش شنوایی وجود نداشت.
اکنون نتیجه آن اعتمادسوزیها در ثبت نام دریافت یارانه نقدی تنها به عنوان یک نمونه خود را نشان داده است. مردم با آنکه همواره پشتیبان انقلاب و نظام اسلامی بودهاند و هستند و خواهند بود و این مهم را در صحنههای حساس به کرات نشان دادهاند، اما در عین حال بیاعتمادی خود به برنامههای دولتها را نیز به دلیل مشاهده عملکردهای گذشته پنهان نمیکنند و پیام خود را از طرق مختلف به گوش مسئولان میرسانند. عدم انصراف از دریافت یارانه نیز نمونهای از این پیامرسانیهاست.
در ماجرای تبلیغات برای منصرف کردن مردم از دریافت یارانه، حتی پای مراجع عظام تقلید و علمای مورد قبول آحاد مردم نیز به صحنه کشانده شد، اما با اینکه مردم از مراجع عظام و علمای دینی به دلیل آنکه آنها را پرچمداران شریعت اسلامی میدانند حرف شنوی دارند و همواره آنها را مورد احترام و تعظیم و تکریم قرار میدهند، اما در این مورد خاص موضعگیری آن بزرگواران نیز مؤثر واقع نشد و نتوانست بر تعداد انصراف دهندگان طبق انتظار دولت بیافزاید. دقیقاً به همین دلیل است که همواره تذکر داده شده نباید از اعتبار بزرگان دین به هر بهانهای بهرهبرداری کرد.
هر چند در تدین ملت ایران اسلامی هیچ تردیدی وجود ندارد اما احساس فقری که اکنون در میان عامه مردم رسوخ پیدا کرده، هر چقدر هم که با واقعیتها منطبق نباشد و فقر عمومی تلقی نگردد که قطعاً هم اینگونه نیست، با این حال، پدیدهای است که سرمایه اجتماعی را با خطر مواجه کرده است. تردیدی وجود ندارد که از دست دادن سرمایه اجتماعی در کشور میتواند فاجعهبارتر از هزاران معضل و مشکل اقتصادی باشد. مردم با مشاهده خبرهایی که از کشف روزانه انواع اختلاسها و حیف و میلها و ثروتاندوزیهای یک شبه به گوششان میرسد در کنار انبوه مشکلات اقتصادی که با آن مواجه هستند، حتی اگر بخش عمدهای از آنها نیازی به دریافت یارانه هم نداشته باشند، خود را محق دریافت یارانه ارزیابی میکنند، چون میراث بر جای مانده از عملکردهای گذشته آنها را به سوی "احساس نگران کننده فقر" سوق داده است و این همان احساسی است که میتواند سرمایه اجتماعی کشور را لگدمال کند.
اینکه گفته شد دولتمردان در اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانهها، وارد مرحله دشوارتری شدهاند، پیش از آنکه به جنبه اقتصادی آن توجه شود که البته این جنبه هم از اهمیت بسزایی برخوردار است، باید برگرداندن سرمایه عظیم اجتماعی را مورد توجه قرار داد و این کار جز از طریق جلب اعتماد مردم و از بین بردن "احساس نگران کننده فقر" در میان آنان امکانپذیر نخواهد بود. احساسی که بدون تردید دولتمردان دولتهای نهم و دهم در ایجاد آن نقش اساسی داشتند و اکنون از دولت یازدهم انتظار میرود این احساس غیرواقعی را درمان نماید.
ارسال نظر