صوفی: اصولگرایان گفتند خوبه که خاتمی را دارید
علی صوفی گفت: از عقلای اصولگرایان شنیده ام که به بنده می گفتند: «خوش به حال شما که خاتمی دارید اما ما فردی مانند خاتمی نداریم» به همین دلیل نمی توانیم به انسجام برسیم." حال همین که نقطه قوت ما است و می بینیم که نقطه قوت ما هدف قرار گرفته برخی مانند کواکبیان یا هر کس دیگری، زبان گویای جریان رقیب شده اند.
برنا نوشت: علی صوفی گفت: از عقلای اصولگرایان شنیده ام که به بنده می گفتند: «خوش به حال شما که خاتمی دارید اما ما فردی مانند خاتمی نداریم» به همین دلیل نمی توانیم به انسجام برسیم." حال همین که نقطه قوت ما است و می بینیم که نقطه قوت ما هدف قرار گرفته برخی مانند کواکبیان یا هر کس دیگری، زبان گویای جریان رقیب شده اند.
اخیرا مصطفی کواکبیان، دبیر کل حزب مردمسالاری و عضو شورای هماهنگی اصلاحات، در گفتگویی با اشاره به اینکه خاتمی نباید «محور» اصلاحطلبان باشد و او «مشاور» است، عنوان کرد: «در حزب مردم سالاری تاکیدمان بر استفاده از عقل جمعی است. ما هم احترام آقای موسویخوئینیها و هم آقای خاتمی را داریم. ولی معتقدیم که نباید فردمحوری کرد و عقل جمعی باید حاکم باشد. باید از بزرگان مشورت بگیریم ولی اینکه بگوییم ۳۰ حزب هیچ نظری ندهند و تابع یک شخص باشند اینگونه نیست، احزاب باید نظرشان را بگویند و از بزرگان نیز مشورت بگیرند. به اعتقاد بنده باید یک جایگاه مشورتی برای آقای خاتمی در نظر بگیریم، حزب برای خودش استقلال دارد و خودش باید تصمیم بگیرد.»
در این ارتباط علی صوفی، وزیر دولت اصلاحات، گفت: حزب کواکبیان از جمله احزابی است که فرد محور است و به نوعی قبیله ای است. برخی از دوستان این قضیه را مطرح می کنند که خاتمی شخصیت فرد محوری است در حالی که، مسائل ظاهر فریب و شعارهای غیردموکراتیکی در کشور وجود دارد که متاسفانه، هیچ طرح عملیاتی در پس آن نیست. بدین معنا که فقط مخالفت با وضع موجود مطرح می شود که جنبه سلبی دارد اما جایگزینی، برای آن مطرح نمی شود.
او افزود: فرض را بر این بگذاریم که فرد محوری را مطرح کنیم همه متوجه میشوند که فرد محوری به خاتمی نسبت داده می شود. مطرح کردن این فرد محوری ممکن است از سوی بعضیها، به نوعی خدمت به جریان مقابل باشد چراکه به هر حال اگر جریان اصلاح طلبی از سال ۷۶ تاکنون توفیقاتی داشته، حول محور خاتمی بوده و این یک نکته است.
صوفی اشاره کرد: خاتمی مدعی رهبری اصلاحات نیست. بنده سخنگوی خاتمی نیستم و تعصبی هم ندارم. خاتمی یا هر کس دیگری ممکن است این گونه باشد مانند امام(ره) که دارای کاریزمایی بود که مردم به سخنان او گوش می دادند. خاتمی هم با روش و منش و اخلاق و با مدیریت اجرایی و خدمت به مردم توانست، اعتباری بین مردم پیدا کند. ما به جای اینکه از این گونه اعتبارها استفاده کنیم و بعد به آن چیزی بیافزاییم تصور می کنیم اگر فلان شخصیت را کنار بگذاریم، موفق شده ایم. اگر در پشت پرده، عده ای می خواهند به نام اصلاح طلب این خدمت را به جریان رقیب کنند و آنهایی که از خاتمی و تاثیرش در صحنه های انتخابات ضربه ها دیده اند اینها می توانند، سربازان آنها باشند و این قابل فهم است.
چهره سیاسی اصلاح طلب اضافه کرد: در شورای هماهنگی اصلاحات چیزی وجود ندارد. پارلمان اصلاحات را مطرح کرده اند که هیچ کس نپذیرفت یعنی در درون شورا، فقط این موضوع دست به دست می شود و هیچ حاصلی نداشت. در حال حاضر هیچ چیز جایگزینی، وجود دارد متاسفانه از نظر ایجابی نظری تاثیرگذار ارائه نکرده ایم. جریان رقیب از تاثیرگذاری خاتمی در انتخابات عاصی شده اند؛ در واقع همه انسجامی که بین اصلاح طلبان وجود دارد حاصل محوریت خاتمی است. یعنی اگر این محوریت بین اصلاح طلبان وجود نداشت ما هم مانند اصولگرایان می شدیم. اصولگرایان به حال اصلاح طلبان غبطه می خورند؛ بسیار عجیب است. از عقلای اصولگرایان شنیده ام که به بنده می گفتند: «خوش به حال شما که خاتمی دارید اما ما فردی مانند خاتمی نداریم» به همین دلیل نمی توانیم به انسجام برسیم." حال همین که نقطه قوت ما است و می بینیم که نقطه قوت ما هدف قرار گرفته برخی مانند کواکبیان یا هر کس دیگری، زبان گویای جریان رقیب شده اند.
دبیرکل پیشرو اصلاحات تصریح کرد: به هر حال کسی که سخنی را مطرح می کند باید یک موضوع ایجابی در کنار گفته هایش داشته باشد، در غیر این صورت می بینیم که از همین گونه نظرات امثال کواکبیان، ممکن است اصلاح طلبان آسیب ببینند، همچنین انسجامی که در استانها وجود دارد یقینا آسیب خواهند دید. گاهی شورای هماهنگی را علیه شورای عالی سیاستگذاری عَلم می کنند گاهی پارلمان اصلاحات را علیه خاتمی عَلم می کنند اما بعد می گویند که خاتمی و ریاستش را قبول داریم و نباید برای مسائل دیگر، هزینه شوند یعنی قداست خاتمی بالاتر از این هاست مانند قرآن که باید روی طاقچه بماند.
شورای نگهبان در تعیین صلاحیتها تغییر رفتار داشته باشد
اشرف بروجردی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو حضور اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ داشت: هر گروه سیاسی که وارد کُنش سیاسی میشود، قاعدتا برای خود یکسری آرمان و هدفهایی در نظر میگیرد. به همین دلیل مثلا برای شرکت در انتخابات اگر موانعی پیش روی خود میبیند، باید دنبال راهحلی برای بروز و ظهور در عرصه رقابت باشد و راههای جایگزین پیدا کند.
رییس کتابخانه ملی در ادامه سخنانش گفت: در راستای تحقق مشارکت جدی، احزاب اصلاحطلب با همنشینی راههای حضور در انتخابات را بررسی میکنند که هماکنون به چند نتیجه مشخص رسیدهاند. اولین دستاورد جلسات هماندیشی این است که روی گزینهها به اشتراک رای برسیم و اینطور نباشد که هر دستهای نامزد مختص خود را معرفی کند. چون در آن حالت با پدیدهای به نام ریزش رای روبرو خواهیم شد.
او تصریح کرد: مساله دیگر هم چیزی جز این نیست که بستر لازم را برای کاندیدای خودمان فراهم کنیم و با رایزنی با نهادها و دستگاههایی که هر کدام به نوعی به امر انتخابات ربط دارند، شرایط را برای کاندیداتوری در فضای مناسب شکل دهیم. امیدواریم بتوانیم این ۲ نکته مهم را محقق کنیم تا کاندیدای جریان اصلاحات بتواند با کمترین دغدغه در رقابت حاضر شود.
وی توضیح داد: متاسفانه جریان اصلاحات همیشه دغدغه رد صلاحیت دارد و در هر انتخاباتی چهرههای شاخص اصلاحطلب نتوانستهاند مجوز حضور در انتخابات را به دست بیاورند. اما الان شرایط متفاوت شده و به همین دلیل این احتمال وجود دارد که روند تعیین صلاحیتها هم تغییر کرده باشد. متاسفانه کشور شرایط بسیار بدی دارد و روز به روز گرفتاریهای مردم غیرقابل حل میشود. به همین دلیل امیدواریم شورای نگهبان به خاطر گرفتاریها، در تعیین صلاحیتها تغییر رفتار داشته باشد و اصلاحطلبان بتوانند انتخابات را در فضایی رقابتی و برابر با رقیب تجربه کنند.
اشرف بروجردی در پایان گفت: تفکر اصلاحطلبی در طول سالیان گذشته با مانعتراشیهای زیادی مواجه و به همین دلیل از امکان تاثیرگذاری محروم شده است. این تهدیدها در شرایطی است که تجربه تاریخی نشان میدهد، اصلاحطلبان با راه و چاه مدیریتی آشنایی دارند و میتوانند کشور را از این بزنگاه بغرنج نجات بدهند. در پایان لازم به توضیح میدانم که محدود کردن اصلاحات برای منافع ملی هزینهساز است.
ارسال نظر