مردم اصلاحطلبان را رد نمیكنند؛ به شرط شفافيت
تعارضهای درونگفتمانی جریان اصلاحات را با چشمانداز مبهمی مواجه کرده است.
آرمان ملی: تعارضهای درونگفتمانی جریان اصلاحات را با چشمانداز مبهمی مواجه کرده است.
اگر چه این تعارضهای تئوری اتفاق جدیدی نیست اما با توجه به شرایط خطیر کشور و از دست دادن برخی از فرصتها آینده جریان اصلاحات با سوالات زیادی مواجه شده است.
نکته دیگر اینکه جریان اصلاحات بیش از هر زمان دیگری به بازیابی گفتمانی خود نیاز دارد و امروز گفتمان حداکثری اصلاحات به یک گفتمان حداقلی در جامعه تبدیل شده است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی چالشهای درونی و چشمانداز پیشروی جریان اصلاحات با محمد سلامتی فعال سیاسی اصلاحطلب و وزیر اسبق کشاورزی گفت وگو شده است.
محمد سلامتی معتقد است: « امروز جریان اصلاحات از منظر اعتماد عمومی آسیب دیده است. واقعیت این است که مسبب اصلی این آسیب اصلاحطلبان نیستند. با این وجود این آسیب باعث شده تعارض دیدگاهها در جریان اصلاحات بیشتر نمایان شود.به همین دلیل نیز عدهای به حرکتهای تند و گروهی نیز به حرکتهای کند و مأیوسانه گرایش پیدا میکنند.
این وضعیت طبیعی است. مهم این است که قدرت مدیریت یک جریان سیاسی این دیدگاههای متعارض را کنترل کند.امروز این مدیریت در جبهه هماهنگی جریان اصلاحات وجود دارد.جبهه هماهنگی باید برای این وضعیت تصمیمگیری کند که این اتفاق در نهایت خواهد افتاد و در این زمینه تلاشهایی صورت گرفته است.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
ميراث دولت حسن روحاني براي اصلاحطلبان چه خواهد بود؟ آيا اصلاحطلبان به همان اندازه که در زمينه حمايت از روحاني سرمايهگذاري سياسي کردند به اهداف مطلوب خود دست پيدا کردهاند؟
ميراث آقاي روحاني نتيجه عملکرد ايشان در هشت سال رياستجمهوري است. دولت آقاي روحاني به خصوص در دوره دوم خود با شرايط سختي مواجه شد که ناشي از تحريمهاي بيسابقه بود. اين دولت يا هر دولت ديگري که سرکار بود توانايي مقابله با چنين شرايطي را نداشت.
براي اولين بار بود که يک کشور به اين شکل تحتفشار اقتصادي و سياسي قرار ميگرفت. دولت آقاي روحاني با موفقيتهايي نيز همراه بوده که مهمترين آنها برجام و مقابله با بحران کرونا است. اين موفقيتها نشان ميدهد اگر تمرکز دولت روي يک موضوع خاص وجود داشته باشد در نهايت موفقيت رخ خواهد داد.
اين دو موضوع به شکل برجستهاي در کارنامه آقاي روحاني وجود خواهد داشت. با اين وجود به دليل تحريمهاي بينالمللي بسياري از برنامههاي دولت بهخصوص در زمينه اقتصادي ناکام ماند و پيشرفت قابلتوجهي صورت نگرفت.البته همه مشکلات اقتصادي ناشي از تحريم نيست و ضعف مديريت و عدمبينش مناسب سبب تشديد مشکلات اقتصادي شده است.
اين مسأله مهمي است که کارنامه آقايروحاني را تضعيف ميکند و اجازه نميدهد کارنامه آقاي روحاني براي جامعه مثبت جلوه داده شود. اثرات اين وضعيت نيز متوجه اصلاحطلبان خواهد بود.به همين دليل نيز اصلاحطلبان بايد اين نکته را در نظر داشته باشند که اثرات عملکرد ضعيف دولت آقاي روحاني در برخي زمينهها سبب بياعتمادي نسبت به جريان اصلاحات شده است.
جــريان اصلاحات در دولت حسن روحاني از يک جريان حداکثري به يک جريان حداقلي تبديل شد. اين جريان حداقلي که از بــرخي از آرمانهاي مهم خود براي منافع کشور گــذشت تا کشور داراي يک مديريت عقلايي باشد پــس از حسن روحاني چه سرنوشتي پيدا خواهد کرد؟
در شرايط کنوني وجهه اصلاحطلبان در انظار عمومي جامعه خدشهدار شده است.به همين دليل اين وضعيت بايد ترميم و اصلاح شود.اصلاحطلبان بايد براي مردم توضيح بدهند که چه ميزان از مشکلات کنوني جامعه به اصلاحطلبان ارتباط دارد و چه ميزان متوجه دولت آقاي روحاني است و ربطي به اصلاح طلبان ندارد.
از سوي ديگر بايد مشخص شود که چه ميزان از کارهاي انجام نشده در دولت آقاي روحاني به دليل چالشهاي دروني دولت بوده و چه ميزان از اين مشکلات ناشي از فشارهاي بيروني بوده که اجازه نداده برنامههاي دولت به نتيجه برسد. در چنين شرايطي وظايف اصلاحطلبان اين است که اين مسائل را براي افکار عمومي جامعه روشن و تببين کنند.ا صلاحطلبان نماينده قشر وسيعي از جامعه اعم از طبقه متوسط و پايين جامعه هستند.
به همين دليل هنگامي که اتفاقاتي رخ ميدهد که وجهه اصلاحطلبان در بين مردم دچار خدشه ميشود بايد براي مردم دلايل آن را تببين کنند. اصلاحطلبان به دنبال اين نيستند که صرفأ به دنبال قدرت باشند؛ بلکه به دنبال آن هستند که از طريق کسب قدرت به مردم نفع برسانند. اصلاحطلبان دنبال حل مشکلات اقتصادي، توسعه سياسي و توسعه فرهنگي هستند و همه تلاش خود را در اين زمينه انجام ميدهند. به همين دليل اگر در يک مقطع زماني به اعتبار اصلاحطلبان خدشه وارد ميشود اصلاحطلبان بايد درباره دلايل آن به مردم توضيح بدهند. در چنين شرايطي مردم دست رد به سينه اصلاحطلبان نخواهند زد.
در شرايط کنوني موضوع «در قدرت» يا «برقدرت» بودن در جريان اصلاحات به يک موضوع جدي تبديل شده است.از ديدگاه شما گفتمان اصلاحات در آينده سياسي خود در قدرت خواهد بود يا بيرون از قدرت؟
اينگونه اختلافنظرها در جريان اصلاحات جديد نيست و در گذشته نيز وجود داشته است. به عنوان مثال در انتخابات پنجمين دوره مجلس شوراي اسلامي تضادي مانند تضاد امروز در بين جبهه پيروان خط امام وجود داشت.در چنين شرايطي نيز عدهاي معتقد بودند نبايد در انتخابات شرکت کرد و در مقابل گروه ديگري وجود داشتند که براين باور بودند که بايد در انتخابات شرکت کرد.امروز نيز اين وضعيت در حال تکرار شدن است.
در نتيجه جريان اصلاحات با يک پديده جديد و غيرقابل حل مواجه نشده است.ديدگاههاي متضاد به صورت طبيعي در بحثهاي درونجريان تعديل ميشود و در نهايت به يک جمعبندي خواهد رسيد.اين جمعبندي نيز با توافق اکثريت صورت ميگيرد و ملاک عمل قرار خواهد گرفت.اين ديدگاههاي متضاد و متفاوت در درون يک تشکيلات نيز ممکن است وجود داشته باشد.ماهيت اصلاحات از نام آن مشخص است. اصلاحطلبان ساختار موجود کشور را پذيرفتهاند و معتقدند در درون همين ساختار بايد اصلاحات صورت بگيرد.
به همين دليل نيز هر حرکتي که انجام ميدهد براي اصلاح امور و کشاندن مسير کشور به قانون اساسي است. در اين مسير نيز فراز و نشيبهاي زيادي وجود دارد. در برخي مقاطع ممکن است اصلاحطلبان به دليل برخي اتفاقات سرخورده و مأيوس شوند.البته اين وضعيت براي همه اصلاحطلبان وجود ندارد و شرايط به شکلي نيست که همه اصلاحطلبان سرخورده شوند.
به صورت طبيعي در مسير حرکت جريان اصلاحات هم ديدگاه تفريطي وجود دارد، هم ديدگاه افراطي و هم ديدگاه معتدل. هر سه اين ديدگاه براي حرکت لازم است. گاهي ممکن است تضارب آرا و تکانههاي شديدي در يک جريان فکري و سياسي رخ بدهد که تحرک آن جريان را افزايش دهد.
گاهي تحرک بيش از اندازه نياز به کنترل دارد. در چنين شرايطي ديدگاه معتدل بايد از حرکت دو ديدگاه ديگر در جهت يک حرکت قوي و منسجم استفاده کند.اين رويکرد لازمه تحرک در هر جرياني به خصوص در جريان اصلاحات است. خوشبختانه اين وضعيت در جريان اصلاحات وجود داشته است. اگر در برخي مقاطع جريان اصلاحات با خدشههايي مواجه بوده اين خدشهها اساسي و ضربه کاري نبوده است. اين خدشه ميتواند به عنوان يک هشدار براي جريان اصلاحات قلمداد شود که جريان اصلاحات بايد از اين هشدار به سود خود استفاده کند.
ديــدگاههاي متعارض امروز در جريان اصلاحات چگونه بــه تــحرک و تعديل در مواضع تبديل خواهد شد؟آيا ظرفيت امروز جريان اصلاحات اين توانايي را دارد که بين ديدگاههاي متعارض به يک جمعبندي نهايي برسد؟
امروز جريان اصلاحات از منظر اعتماد عمومي آسيب ديده است. واقعيت اين است که مسبب اصلي اين آسيب اصلاحطلبان نيستند. با اين وجود اين آسيب باعث شده تعارض ديدگاهها در جريان اصلاحات بيشتر نمايان شود. به همين دليل نيز عدهاي به حرکتهاي تند و گروهي نيز به حرکتهاي کند و مأيوسانه گرايش پيدا ميکنند.
اين وضعيت طبيعي است.مهم اين است که قدرت مديريت يک جريان سياسي اين ديدگاههاي متعارض را کنترل کند. امروز اين مديريت در جبهه هماهنگي جريان اصلاحات وجود دارد.جبهه هماهنگي بايد براي اين وضعيت تصميمگيري کند که اين اتفاق در نهايت خواهد افتاد و در اين زمينه تلاشهايي صورت گرفته است.
در اين زمينه از ظرفيت شخصيتهاي برجسته جريان اصلاحات نيز استفاده خواهد شد. در نتيجه نبايد به تعارض ديدگاهها در جريان اصلاحات به عنوان يک موضوع غيرقابل حل نگاه کرد.نکاتي که بنده عنوان کردم بيش از آنکه جنبه تئوريک داشته باشد مبتني بر تجربه است.جريان پيرو خط امام و پس از آن دوم خرداد تجربههاي متفاوتي را در مقاطع تاريخي خود طي کرده تا در نهايت به نقطه کنوني رسيده است.
جريان اصلاحات چــه تــعريفي از قدرت دارد؟آيا جريان اصلاحات در درون قدرت تعريف ميشود و بايد حتمأ در قدرت حضور داشته باشد تا تأثيرگذار باشد يا اينکه فاصله با قدرت به جريان اصلاحات معنا و مفهوم ميدهد؟
واقعيت اين است که در شرايط کنوني جامعه نياز به کار دارد و به جنبههاي تئوريک و فلسفي قضيه نياز ندارد يا به ميزان کمي نياز دارد. در شرايط کنوني مهمترين مسأله جامعه ايران مشکلات اقتصادي است، در مرحله دوم توسعه سياسي وجود دارد و در مراحل بعدي توسعه فرهنگي و آزادي مورد توجه است.
به همين دليل زمان آن نيست که مشکلات جامعه به صورت روشنفکري و دانشگاه مورد بررسي قرار بگيرد.امروز جامعه به دنبال اين است که مشکلات اقتصادي خود را حل کند. امروز ديدگاههاي تئوري و فلسفهبافي براي آحاد جامعه داراي اهميت نيست. ممکن اين مسائل داراي اهميت باشد اما در يک بازه زماني خاص.
به همين دليل نيز اگر اصلاحطلبان به دنبال ارتباط تنگاتنگ با جامعه هستند بايد به دنبال حل کردن مشکلات مردم باشند.اصلاحطلبان بايد بخشي از قدرت را در اختيار داشته باشند تا بتوانند با ابزار قدرت مشکلات را حل کنند. در نتيجه اگر اصلاحطلبان به دنبال رياستجمهوري، مجلس و شوراي شهر نباشند و به جاي آن تلاش کنند به صورت تئوريک با جامعه سخن بگويند کاربردي نيست و به درد جامعه نميخورد.
بنده حتي معتقدم در شرايط کنوني اتخاذ چنين رويکردي نوعي انحراف است و يک رويکرد انحرافي به شمار ميرود. امروز که مردم با مشکلات جدي معيشتي مواجه هستند بايد به دنبال ارائه راهکار و برنامه براي حل مشکلات مردم بود. مردم نيز به دنبال اين هستند که نخبگان جريان اصلاحات با ارائه برنامه عملي مشکلات آنها را حل کنند.بنده معتقدم براي تأثيرگذاري در مناسبات اجتماعي و سياسي و حل کردن مشکلات مردم بايد به دنبال کسب قدرت بود.
اين کسب قدرت نيز ميتواند در زمينههاي مختلف اعم از رياستجمهوري، مجلس و شوراي شهر باشد. ضعفمديريت و بينش موجب حرکتهاي انفعالي خواهد شد.کساني که برنامه مشخصي ندارند يا به برنامهريزي اعتقاد ندارند پس از برخي شکستها مأيوس ميشوند و به همين دليل به دنبال کسب قدرت نخواهند بود.جرياني که مدعي نمايندگي طبقه متوسط و پايين جامعه است نميتواند نسبت به قدرت بيتفاوت باشد و تنها به کارهاي تئوريک و فلسفهبافي بپردازد.
اصلاحطلبـان تصمــيم گــرفتهاند در انتخابات رياستجمهوري آيــنــده با يک گزينه صددرصد اصلاحطلب در انتخابات حضور پيدا کنند.در شرايطي که به هر دليلي اين امکان بــراي اصــلاحطلبان فراهم نباشد جريان اصلاحات چه تصميمي خواهد گرفت؟
جريان اصلاحات با يک گزينه صددرصد اصلاحطلب وارد انتخابات رياستجمهوري خواهد شد. در انتخابات گذشته ضرورتهايي ايجاب ميکرد که اصلاحطلبان از کانديدايي غيراصلاحطلب نيز حمايت کنند. اين در حالي است که در شرايط کنوني آن ضرورتها فلسفه وجودي خود را از دست داده است.
البته از قبل پيشبيني ميشد که حمايت اصلاحطلبان از برخي اصولگرايان ضررهاي خاص خود را نيز به همراه خواهد داشت. اصلاحطلبان تنها به دليل اينکه تندروها در مجلس و دولت حضور نداشته باشند تصميم گرفتهاند از برخي اصولگرايان حمايت کنند. اين تصميم در آن مقطع زماني تصميم صحيحي بود.
اين در حالي است که شرايط امروز تغيير کرده و ديگر نياز نيست اصلاحطلبان از فردي غير از گفتمان خود حمايت کنند. البته شرايط به شکلي نبوده که اصلاحطلبان از حمايت از اصولگرايان معتدل به صورت مطلق ضرر کرده باشند؛ بلکه سود اندکي نصيب آنها شده است. نکته اينجاست که اين مسأله براي جامعه قابل هضم نيست. به همين دليل نيز بايد تحليلهاي لازم در اين زمينه به افکار عمومي ارائه شود. در انتخابات آينده اصلاحطلبان با گزينه اصلاحطلب حضور پيدا خواهند کرد. اگر موفقيت حاصل شد که بحثي وجود ندارد. با اين وجود اگر اين اتفاق به هر دليلي رخ نداد عذر اصلاحطلبان در مقابل مردم موجه خواهد بود.
نظر کاربران
اتفاقا به هیچ جناحی رای نخواهیم داد
پاسخ ها
خودش اصلاح طلب هست توقع داری خودش رو رد کنه معلومه از طرف مردم دروغ میگن
تئوریسین های دو زاری که معلوم نیس آخرین بار کی اومده تو بازار بین مردم
عشقیاینقدرخودشیفتهنباشید....
بهتره هر دو جناح گورشون رو گم کنند ...و یک فرد که به فکر مردم باشه مخصوصا قشر اسیب پذیر و کارگر وبرای خدا گام بردارد
بهتره همشون برن به جهنم ....
تا حدودی حق دارند اینقدر طلبکار و وقیح باشند چون مردمی داریم که بارها گزیده شوند ولی باز با یک طعمه فریب می خورند وبه اینها رای می دهند