شرایط «باران»، بچه شامپانزه تهران چگونه است؟
كاوه فيضاللهي، جانورشناس، شرايط بچه شامپانزه تهران و راهكارها را بررسي ميكند.
روزنامه اعتماد: كاوه فيضاللهي، جانورشناس، شرايط بچه شامپانزه تهران و راهكارها را بررسي ميكند.
نظر شما در مورد جايگاه كنوني كه به باران بچه شامپانزه اختصاص داده شده، چيست؟
نگهداري جانوران وحشي در باغوحشها برخلاف تصور معمول بسيار دشوار و به نوبه خود يك چالش بزرگ است. جانوران وحشي با نيازهاي زيستگاهي، تغذيهاي و رفتاري گوناگون از نقاط گوناگون جهان در يك مكان گرد هم آورده ميشوند؛ بنابراين طبيعي است كه نگهداري يك جانور گرمسيري مانند شامپانزه با يك جانور سردسيري مانند فك در فاصله حداكثر چند صد متر از همديگر و تامين شرايط مطلوب براي آنها در يك باغوحش شهري آن هم در منطقهاي نيمه گرمسيري كار سادهاي نيست. اين را هم در نظر داشته باشيد كه برخي از اين حيوانات وحشي مهاجرتهاي فصلي داشته و بهطور طبيعي به قلمرو وسيعي نياز دارند در نتيجه اغلب آنها نسبت به انواع بيماريها آسيبپذير هستند. سالهاست كه كارشناسان و متخصصان بسياري در بزرگترين باغوحشهاي دنيا گرد هم آمدهاند تا بتوانند براساس حجم عظيمي از دانش براي نگهداري از پستانداران، پرندگان، خزندگان و گروههاي ديگر تصميمگيري درست كنند حتي براي تربيت متخصص در اين زمينه دورههاي دانشگاهي در نظر گرفته شده اما كشور ما در اين زمينه تازهكار است و دانش مديريت باغوحش و نگهداري از گونههاي جانوري مختلف در ايران وجود ندارد.
چرا نگهداري از حيوانات وحشي تا اين اندازه اهميت دارد كه عدهاي بخواهند براي آن سالها مطالعه و تحقيق كنند؟
اصل اين موضوع به مهمترين كاركرد باغوحشهاي استاندارد برميگردد كه عبارت است از آموزش عمومي و كمك به برنامههاي تكثير در اسارت و احياي جمعيتهاي منقرض شده يا در خطر انقراض. در نتيجه اغراق نيست اگر بگوييم كه باغوحشهاي بزرگ دنيا نقش برجستهاي در حفاظت از گونههاي جانوري بازي ميكنند.
صحبتهايي كه در مورد باغوحشهاي استاندارد در ايران مطرح ميشود، چقدر با واقعيت فاصله دارد؟
ما در ايران رشتهاي دانشگاهي براي رفتارشناسي جانوري نداريم و دامپزشكان ما نيز درباره جانوران خارجي (exotic) و حياتوحش آموزش نميبينند. از طرف ديگر باغوحشها كارايي لازم را هم ندارند، چراكه نه در بخش آموزش موفق هستند و نه در پشتيباني از برنامههاي تكثير در اسارت (نمونه مشهور آن هم تلف شدن ببر نري از زيرگونه در خطر انقراض ببر سيبري در باغوحش تهران به دليل تغذيه با گوشت آلوده به مشمشه در سال ۱۳۸۹بود.) متاسفانه وضعيت ناگوار جانوران در اغلب باغوحشها بسياري از فعالان را به اين نتيجه رسانده كه شايد تعطيلي آنها در شرايط حاضر گزينه بهتري باشد.
پيششرط نگهداري از شامپانزهها در باغوحشها چيست؟
در مورد نگهداري جانوري همچون شامپانزه در شرايط باغوحش وضع به مراتب بغرنجتر است. شامپانزهها در ميان تمام جانوران به لحاظ ژنتيكي بيشترين شباهت را به انسان دارند (۹۹ درصد) و به لحاظ قواي شناختي بيهمتا هستند، آنها ابزار ميسازند، براي مردگانشان سوگواري ميكنند و زبان انسان را به شكل زبان اشاره ميآموزند. شامپانزهها كمابيش همچون ما داراي شخصيت فردي، عواطف و هيجانات هستند و نگهداري آنها در شرايط غيرطبيعي نيازمند مراقبتهاي ويژه و حتي شخصي است.
بديهي است كه نگهداري چنين جانوري در محيطي مصنوعي نياز به تسهيلات ويژه و تمهيدات خاص دارد و داشتن چند قفس و گذاشتن چند شاخه و حلقه همراه با وعده روزانه ميوه در آنها به هيچوجه كافي نيست. در واقع استانداردهاي نگهداري از شامپانزه همچون فضاي كافي در جزيرهاي بزرگ با خندقي كه آن را احاطه كرده، فضاي جنگلي و علفزار، با محوطههاي زمستانه و تابستانه، خوابگاه، بخشهاي ايزوله، پزشك، جراح، متخصص بيهوشي و تغذيه، گروه دستياران و پژوهشگران و مراقبان براي نظارت تماموقت، برجهاي ديدباني و دوربينهاي مداربسته، فقط در باغوحشهاي انگشتشماري در جهان وجود دارد. تنها در چنين شرايطي ممكن است بتوان گروهي از شامپانزهها را در وضعيت نزديك به وضعيت طبيعي نگهداري كرد، اگرچه بازسازي كامل شرايط طبيعي در اسارت هم تقريبا غيرممكن است.
و آيا اين شرايط را هماكنون در باغوحش تهران مهيا ميبينيد؟
مشخص است كه وضعيت نگهداري گروه شامپانزهها در باغوحش ارم تهران چه فاصلهاي با كمترين استانداردهاي بينالمللي دارد و جاي تعجب نيست كه اعضاي باقيمانده اين گروه در تنش شديد رواني به سر ميبرند. انتظار داريم تماشاي فلاكت اين شامپانزهها چه تاثيري بر بازديدكنندگان باغوحش بگذارد؟
از سوي ديگر، در نقاط مختلف جهان براي نگهداري از شامپانزههايي كه سالها در آزمايشگاههاي تحقيقات پزشكي به كار رفتهاند و اكنون ديگر به اصطلاح «بازنشسته» شدهاند، يا شامپانزههايي كه به عنوان حيوان خانگي در خانهها بزرگ شدهاند، يا در سيركها به خدمت گرفته شدهاند و فاقد مهارتهاي اجتماعي براي زندگي در كنار شامپانزههاي ديگر هستند، مناطقي با عنوان پناهگاه (sanctuary) يا آسايشگاه (haven) شامپانزهها ساخته شده است.
و در مورد بچه شامپانزه موسوم به باران نظر شما چيست؟
اين بچه شامپانزه كه از نوزادي به تنهايي و بدون ارتباط با شامپانزههاي ديگر بزرگ شده، قبل از هر چيز بايد پناهگاه و آسايشگاه مناسب داشته باشد. معرفي آن به كلني پرتنشي از شامپانزههاي باغوحشي كه از پيش در شرايط نامساعدي به سر ميبرد و هيچ شامپانزه مادر يا اساسا هيچ شامپانزه زير ۲۰ سالي در آن وجود ندارد، راهكار صحيحي نيست. در مورد بچه شامپانزههايي كه هنوز به سن استقلال و بلوغ نرسيدهاند، وضعيت كمي پيچيدهتر است و نيازمند معرفي به گروه مادهها و پيدا كردن حامياني كه از او در برابر حملههاي احتمالي افراد ديگر مراقبت كنند، هستند. به گفته فرانس دوال، نخستين جانورشناس مشهور هلندي- امريكايي، «شامپانزهها زير سايهاي از خشونت بالقوه زندگي ميكنند و بچهكشي يكي از دلايل اصلي مرگ و مير آنها هم در باغوحشها و هم در طبيعت است.» از آنجا كه شامپانزههاي ماده معمولا با تمام نرهاي برتر گروه جفتگيري ميكنند، هيچ نري دقيقا نميداند كه پدر يك بچه شامپانزه خاص هست يا نه بنابراين اگر نر آلفا اطمينان داشته باشد كه بچهاي به او تعلق ندارد براي كشتنش اقدام خواهد كرد.
در شرايط فعلي به نظر ميرسد كه هيچكدام از اعضاي گروه شامپانزههاي ارم، باران را به عنوان عضوي از گروه خود به ياد نميآورند، ضمن اينكه نگهداري او همراه ديگران ميتواند براي او خطر جاني به همراه داشته باشد. ضمن آنكه هيچ كدام از مادههاي گروه نيز پيوندي با او ندارند و به مراقبت از او متعهد نيستند.
نگهداري باران در شرايط انزوا نيز پيامدهاي ديگري دارد. شامپانزهها در طبيعت در گروههاي كوچك سياري در قالب گروهي بزرگتر از افراد خويشاوند زندگي ميكنند. نبايد فراموش كرد كه زندگي گروهي براي اين جانور اجتماعي اهميت تعيينكنندهاي دارد.
بنابراين شما شرايط كنوني و نگهداري از باران را در وضعيت انفرادي هم صحيح نميدانيد؟
نگهداري شامپانزهها در سلول انفرادي به نشانگاني منجر ميشود كه در اصطلاح اختلال استرسي پس از آسيب رواني يا اختلال تنشزاي پس از رويداد (PTSD) ناميده ميشود و نشانههاي آن عبارت است از خشونت، آسيبزدن به خود، جيغ كشيدن و اضطراب شديد. شامپانزههايي كه در شرايط نامساعد اجتماعي و محيطي نگهداري ميشوند، ناهنجاريهاي رفتاري بسياري نشان ميدهند كه در شامپانزههاي عادي كه توسط مادرشان يا مراقب انساني بزرگ شدهاند، ديده نميشود. رفتارهايي كه معمولا از اين شامپانزههاي محروميتكشيده ديده ميشود، عبارتند از: جنبيدن دايمي و تكان دادن شديد سر كه اصطلاحا «هد زدن» ناميده ميشود. اين نكته را هم اشاره كنم كه محدوديتهاي محيطي شامپانزهها را از مهارتهاي فكري، جنسي، اجتماعي و والديني محروم ميكند.
پيشنهاد شما در شرايط فعلي چيست؟
مراجعه به متخصصان بينالمللي، چراكه در ايران چنين متخصصاني وجود ندارد. از آنجايي كه در ايران اصلا شامپانزه نداريم، نهتنها شامپانزه اصلا هيچ نوع ميموني بهطور كلي در حيات وحش خودمان نداريم، طبيعتا متخصص اين گونه هم در ايران وجود ندارد. پيشنهاد ميكنم كه با جستوجو چند متخصص اين رشته را در سطح دنيا پيدا كنند و سوالات سنجيده در رابطه نگهداري از بچه شامپانزه يتيم را از آنها جويا شوند.تا آنجا كه مطلع هستم در حال حاضر غير از امريكاييها و اروپاييها كه در باغوحشها روي شامپانزهها بسيار مطالعه انجام دادهاند، دانشمندان ژاپني هم بسيار مطلع هستند. در امريكا دانشگاه اموري در ايالت جورجيا روي اين موضوع كار كردند، همينطور در اروپا و در ژاپن هم دانشمندان از دهه ۴۰ ميلادي روي شامپانزهها مطالعه و پژوهشهاي وسيع دارند و مراجعه به اين متخصصان بهترين راهكار براي اين بچه شامپانزه است.
نظر کاربران
کل ایران زیر فشار دارن جون میدن بعد باید به فکر یه میمون باشیم
پاسخ ها
اولا چرا اسم باران برای یک شامپانزه گذاشتید توهین به کسانی است که اسمشان باران هست دوما کودکانی هستند که در فقر و بی خانه ای رنج میبرند
این چه طرز فکریه که شماها دارید؟این حیوانات هم ایرانی هستن و باید ازشون مراقبت بشه......مگه فقط تو مهمی؟بخدا ی چیزایی میشنویم که تعجب میکنم احساسات دارید یا نه....
جای تأسف داره طرز فکرتون و تفکر حیوان ستیزیتون،حیوانات هم مثل ما حق حیات دارند،
این شانپانز چه یکی نمیگ حال ملت چه جور هرماه چهار پنج بار درباره این حیوان مینویسن
نحوه نگهداری اینها تخصص جهانگیری هست
الحق که باید نگران یه انتر باشیم
یه وقت خاطرش آزرده نشه
با یه لگد بندازینش بیرون که تا آمازون فرار کنه
پاسخ ها
دمت گرم کوکا
ای جان
واقعا جای تأسف داره طرز تفکر بعضی ها در اینجا که خودشان رو انسان میدونن،خدایا چه بر سر مردم این سرزمین اومده که اینقدر حیوان ستیز هستند،کسانی که اینگونه نظر میدین یادتون باشه اگر خیر و برکت تو این کشور نیست به خاطر همین ظلم هایی است که در حق حیوانات مظلوم خدا شده است،
اینقدر که به فکر این میمون هستید اگر نصف این و به فکر مردم بودید الآن اینقدر بدبختی نداشتیم