چرا اتوکراتها برای ترامپ صف میکشند؟
«ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه از «دونالد ترامپ»، همتای آمریكایی خود حمایت میكند. همچنین صفوفی از اتوكراتها و خودكامگان در سراسر جهان وجود دارند.
روزنامه شرق: «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه از «دونالد ترامپ»، همتای آمریكایی خود حمایت میكند. همچنین صفوفی از اتوكراتها و خودكامگان در سراسر جهان وجود دارند.
رئیسجمهوری ایالات متحده ممكن است دوستان كمی در میان متحدان همیشگی آمریكا داشته باشد، اما در رقابت با «جو بایدن»، رقیب دموكراتش، او از حمایت حاكمان مستبد بیشتری برخوردار است. این دقیقا همان نكتهای است كه نشان میدهد ترامپ چه خسارتی به لیبرالدموکراسی وارد كرده است.
همچنین نمیشود از این نكته غافل شد كه تقریبا تمام رهبران قدرتطلب جهان از انتخاب مجدد فردی حمایت میكنند كه قرار بود جهان آزاد را هدایت كند. وقتی رئیسجمهوری ایالات متحده به «شی جینپینگ»، همتای چینی خود میگوید «او درباره محاصره اویغورها آرامش دارد»، چطور میشود خواهان اجرای دستور بینالمللیای شد كه منطبق بر قانون باشد.
جنگ عراق به ایده غرب مبنی بر حفاظت از آزادی و قانون ضربه ناگواری زد و سقوط مالی سال ۲۰۰۸ میلادی نیز فشار مشابهی را به ایدئولوژی «اجماع واشنگتن» وارد كرد؛ بنابراین سهم آقای ترامپ از جهان این بود كه هرآنچه را از اقتدار اخلاقی آمریكا باقی مانده است، از بین ببرد.
آمریكا نظم پس از جنگ را بر اساس یك سیستم از قوانین بنا كرد، اما اكنون آقای ترامپ میگوید همه باید یك ملیگرای خودخواه باشند. او به رابطه با رهبران تجدیدنظرطلب مانند ولادیمیر پوتین و «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهوری تركیه، افتخار میكند و برای مخفیكردن بیاحترامی به «آنگلا مركل»، صدراعظم آلمان، یا رهبران دیگری كه به دنبال حفظ قوانین هستند، هیچ تلاشی نمیكند.
از دیگر سو، برخی کارشناسان دلیل علاقهمندی تاجر نیویورکی به روسیه را سفرهای کاری متعدد او به این کشور از دهه ۸۰ میلادی و ارتباطات نزدیک او با تجار و سرمایهگذاران روسی عنوان میکنند. علاوه بر این، به نوشته وبسایت پوليتیکو، بسیاری از نزدیکان ترامپ در گذشته روابط کاری گستردهای با روسها داشتهاند. حتی گفته میشود «پال مانافورت»، مدیر کمپین انتخاباتی او، مشاور انتخاباتی «ویکتور یانوکوویچ»، رئیسجمهوری سابق اوکراین بوده است که پس از وقوع انقلاب نارنجی در این کشور، به دلیل نزدیکی با پوتین به روسیه پناهنده شد.
اینكه چرا پوتین مشتاق ریاست ترامپ است نیز احتیاج به توضیح زیادی ندارد. برای پوتین، ترامپ یک هدیه غیرمنتظره است. او که از سوی غرب به خاطر تجاوز نظامی به اوکراین و الحاق کریمه به خاک خود تحت تحریمهای شدید قرار گرفته است، متحد جدیدی را در مقابل خود میبیند که با سیاست انزواگرایانهاش میتواند باعث کاهش دخالت آمریکا در امور اروپا شود.
به گفته «جان بولتون»، مشاور سابق امنیت ملی ایالات متحده، «رهبر روسیه بعد از نشست ۲۰۱۸ در هلسینكی باید بهشدت خندیده باشد؛ دقیقا زمانی كه ترامپ گزارش آژانسهای اطلاعاتی آمریكا را مبنی بر دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ نادیده گرفت و در حقیقت از آن فرار كرد».
بولتون ادامه میدهد بر این تصور است كه آقای پوتین فكر كرده كه میتواند مانند ویولن با ترامپ بازی كند. در اینجا بود كه كرملین از امتیازهای بزرگش پردهبرداری كرد: اجازه آمریكا برای تجدید حیات روسیه در اوكراین، تسلط بر خاورمیانه و عدم حمایت بیچونوچرای واشنگتن از ناتو در قبال تضمین امنیت اروپا.
البته اگر ترامپ از سوی كنگره تحت فشار نبود، بدون شك امتیازات بیشتری را به طرف روس تقدیم میكرد. به تركیه و برخی از كشورهای خاورمیانه نیز مصونیتهای مشابهی داده شد. ترامپ پس از شروع دشوار، با اخراج نیروهای كُرد از شمال سوریه و اعزام نیروهای نظامی به لیبی، به اردوغان دستخوش خوبی داد. در اینجا بود كه تركیه با اتخاذ سیاست تهاجمی، پایگاه قدرت خود را در شرق مدیترانه گسترش داد. آنكارا بهعنوان عضوی از ناتو، تجهیزات پیشرفته روسی خریداری كرد، آنهم بدون آنكه از سوی واشنگتن تحریم شود.
در خلیج فارس تنها نگرانی آقای ترامپ حفظ مواضع تندش علیه ایران است. او به همین دلیل نقش «محمد بنسلمان»، ولیعهد سعودی را در قتل «جمال خاشقجی»، روزنامهنگار سعودی واشنگتنپست، نادیده گرفت و از سوی دیگر به ریاض برای حمله به شبهنظامیان در یمن اختیار كامل داد. به همین ترتیب، امارات متحده عربی نیز بدون هیچ محدودیتی در جنگ لیبی مداخله كرد.
بنابراین میتوان گفت كه اساس سیاست خارجی ترامپ بر روابط شخصی و معاملات تجاری استوار است. رویكرد معاملاتی او، فضایی برای استراتژیهای بزرگ نمیگذارد، چه رسد به ارزشها. همین طرز فكر نشان میدهد چرا او روابط گرمی با ملیگرایان تندرو مانند «نارندرا مودی» دارد؛ رئیسجمهوری هند كه از سوی ترامپ بهعنوان «رهبر بزرگ و دوست وفادار» مورد ستایش قرار گرفته است. با همین رویكرد و به نوبه خود از «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل كه خود را قدرتمند میداند، حمایت میكند تا هرآنچه در چارچوب تشكیل دولت فلسطینی انجام شده، از بین برود.
در نتیجه در میان رهبران تنها آقای شی باقی میماند كه ممكن است یک استثنا باشد. رهبر چین از آن سو علاقهای به «جو بایدن» دموكرات هم ندارد. حزب دموكرات به اندازه جمهوریخواهان در مورد تجارت و فناوری مواضع سختگیرانه دارند؛ این در حالی است كه آژانسهای اطلاعاتی بر این باورند که پكن به هركسی به غیر از ترامپ فكر میكند. رئیسجمهوری چین یك بار از سوی آقای ترامپ بهعنوان مردی كه میتواند با او معامله كند، مورد ستایش قرار گرفته است؛
البته این نگاه تا زمانی ادامه داشت كه رئیسجمهوری آمریكا بر این باور بود كه میتواند زیانهای پكن را جبران كند. از آن زمان تاكنون، ترامپ خود را در رأس دشمنان پكن در واشنگتن قرار داده است. تشدید تحریمها، تلاش برای فلجكردن شركتهای چینی و هچنین نامیدن «كرونا» بهعنوان «ویروس چینی» نیز در همین راستا انجام شده است.
این در حالی است که در یك قاعده كلی، رهبران چین همواره همكاری با جمهوریخواهان را به دموكراتها ترجیح میدهند؛ زیرا آنان معمولا مذاكرات دوجانبه را با موارد گستردهتری مانند حقوق بشر پیوند نمیزنند؛ هرچند پكن برای رسیدن به آرزوهای بزرگش به ثبات اقتصادی بیش از هر چیز دیگری نیاز دارد.
شی جینپینگ باید تصمیم بگیرد بین رابطه سخت با بایدن و رابطه بدون ثبات با ترامپ كدامیك را ترجیح میدهد. «ویلیام اوانینا»، رئیس مركز ضدجاسوسی و امنیتی ایالات متحده دراینباره میگوید: «پكن ترجیح میدهد ترامپ كه او را غیر قابل پیشبینی میداند، بار دیگر در انتخابات پیروز نشود و در مقابل ارزیابی ما این است كه مسكو از ابزارهای وسیعی برای بدنامكردن معاوناول سابق آمریكا استفاده میكند».
این محاسبات خوب هرچه باشد -ما هنوز منتظر شنیدن سخنان «كیم جونگ اون» رهبر كرهشمالی هستیم- روشن است كه نتیجه انتخابات سوم ماه نوامبر تأثیر شگرفی بر رقابت بین دموكراسی و استبداد خواهد داشت. اما در حال حاضر دموكراسی دستهای خود را بستهتر از هر زمان دیگری میبیند.
فیلیپ استفنز. دبیر روزنامه فایننشالتایمز
نظر کاربران
چهره ترامپه نگاه کنید چهره روحانی هم نگاه کنید ببینید کدامشان برای مملکت خودشان زحمت کشیده اند