وقتی یک کودک ۱۱ساله خودکشی میکند
در شهر بوشهر چیزی نیست که بشود به آسانی از آن گذشت؛ آژیر قرمز به صدا درآمدهای است که به سختی امکان خاموشی آن وجود دارد. همه ما در مرگ او مسئولیم. سیاستگذاران و شهروندان فاقد روحیه مطالبهگر.
روزنامه شرق: در شهر بوشهر چیزی نیست که بشود به آسانی از آن گذشت؛ آژیر قرمز به صدا درآمدهای است که به سختی امکان خاموشی آن وجود دارد. همه ما در مرگ او مسئولیم. سیاستگذاران و شهروندان فاقد روحیه مطالبهگر.
از جمله نتایج شیوع این بیماری، بروز پررنگ شکافهای عمیق و ترسناک بهخصوص در حوزه اقتصاد به شکل کلان و معیشت و روزمرگی مردم در نگاه عام است. مسئولان و سیاستگذاران که بهطورکلی به این شرایط اشراف داشتهاند، حق نداشتند در دستورالعملهای صادره چنین بیمبالات رفتار کنند.
آیا وزیر ارتباطات از نبود شبکه تلفن همراه و ناممکنبودن آنتندهی در مناطق دوردست اطلاع نداشتهاند؟
آیا شخص وزیر آموزش و پرورش از فقر گسترده میان دانشآموزانی که در بسیاری از استانها، حتی در تأمین هزینه خرید کتابهای درسی و پرداخت وجه بیمه دانشآموزی نیز ناتواناند؛ اطلاع نداشته است؟ آیا در تدوین سیستم برنامه شاد، جامعه هدف تنها دانشآموزان شهرنشین بودهاند؟ پس سهم روستاییان چه میشود؟
اما یک پرسش اساسیتر، آیا در تصمیمگیری برای تشکیل کلاسهای آنلاین به مشکلات حتی «احتمالی» دانشآموزان فکر شده است، یا فکر کردهاند؟ وقتی در جامعه آمار مشخص و رسمی درباره تعداد خانوارهایی که زیر خط فقر زندگی میکنند، وجود دارد، قدر مسلم بخش قابلتوجهی از این خانوارها صاحب فرزندان زیادی هستند که دانشآموز این کشور محسوب میشوند.
خانوادههای پراولادی که طبق سیاست کشوری بدون هیچ اندیشه و دورنمایی برای آینده بچههای خود، تنها فرزندآوری کردهاند. پسر ۱۱سالهای که در بوشهر به خاطر نداشتن گوشی هوشمند و مناسب خود را حلقآویز میکند، فردی از همین جامعه فقیر است.
آیا پیش از اعلام برقراری کلاسهای آنلاین، در هیچیک از نشستهای رسمی دولتمردان برای این قشر از دانشآموزان فکری شده است؟ آیا هیچیک از حاضران پرسیده است اگر دانشآموزی به لپتاپ یا گوشی هوشمند دسترسی نداشته باشد، تکلیف چیست؟ شاید حتی کسی پرسیده و کسی دیگر درحالیکه شیرینی یا میوه به دهان میگذاشته، در پاسخ گفته بالاخره یکجوری تهیه میکنند دیگر.
آژیر سرخ بیوقفه به صدا درآمده است. هنوز از خودکشی کودک اهل کردستان به دلیل فقر زمان زیادی نگذشته است. شاید دهها خودکشی دیگر بوده و ما از آن بیاطلاع هستیم.
در برابر کودکانی که به تصمیم ما متولد شدهاند، مسئولیت بزرگی داریم. این فقر و غم فراگیر نباید آنها را نیز گرفتار کند. قدرمسلم هنوز متخصصان متعهدی وجود دارند که راهکارهای عملی ارائه کنند. اما به نظر میرسد با توجه به ادامهداربودن شرایط خاص بیماری کووید۱۹، و لزوم ادامه آموزش برای دانشآموزان، بايد تصمیمهای جدی، فوری و عملی گرفته شود.
یکی از مهمترین آنها، برقراری شبکه دسترسی به مخابرات و آنتندهی موبایل در مناطق گسترده فاقد این امکانات است. گسترهای که از قضا محدوده وسیعی بهخصوص در شهرستانهای کوچک مرزی و روستاها را دربر میگیرد. راهکار دیگر، حذف بودجه بنیادهای عریضوطویلی است که اگر یک سال از این خوان نعمت بهرهای نبرند، اتفاقی رخ نمیدهد؛ بنیادهایی که اگر مدتی هم فعالیت نداشته باشند، اتفاق خاصی رخ نمیدهد.
همچنین اختصاص بودجهای فوری برای دانشآموزان فاقد وسایل ارتباطی میتواند راهکار مؤثر دیگری باشد. مدیران آموزش و پرورش در شهرستانها میتوانند فهرستی از دانشآموزان کمبضاعت تهیه کرده و وسیله ارتباطی موردنظر را تأمین کنند.
آنچه در این میان نگرانکننده به نظر میرسد، توجه ویژه به انتخابات ریاستجمهوری پیشروست که میتواند مسئولان تصمیمگیرنده را با توجه به عمر کوتاه دولت حاضر، در چنین مواردی سست کند که اگر چنین باشد، باید در انتظار خبرهای ناگوار بعدی نیز بود.
نظر کاربران
دیدگاه های خوبی مطرح شده است . مردم میدانند مدیران این کشور فقط برای رفع مسئولیت تصمیمی را میگیرند بدون آنکه به بروز مسائل بعدی توجه کنند و این است که در این خبر می نویسید این نوجوان بخاطر نداشتن تبلت یا موبایل خودکشی کرده ولی در همان روز اول مسئولین آموزش و پرورش استان مربوطه برای فرار از مسئولیت، اعلام کردند که این نوجوان بخاطر نداشتن تبلت یا موبایل خودکشی نکرده است ، مسئولیت به عهده کیست و چه کسانی در این ماجرا مجرم هستند؟
اصلا دولت ما هیج به فکر مردم نیست
پاسخ ها
همچنین بالاسریش
دیگه برای کی اهمیت داره مهم سیاستشون که به قیمت له شدن مردم داره پیش میره