زندگی مردم ایران در مُشت نمودار کرونا و دلار
روزنامه همدلی در سرمقاله خود نوشت: این روزها دو نمودار نقش شگفتانگیز و سرنوشتسازی را برای ملت ایران، و چه بسا تاریخ اجتماعی این سرزمین بازی میکنند، دو نموداری که یکی بیمحابا پا روی گلوی مردم ایران و همچنین جهان گذاشته است تا جانستانی کند و نمودار دیگری که ربطی به جهانیان ندارد و آنها خوشبختانه از شر منحنیهای آن در امان هستند، نان از سفره مردم بر میدارد تا روزهای بینانی را تجربه کنند.
روزنامه همدلی در سرمقاله خود نوشت: این روزها دو نمودار نقش شگفتانگیز و سرنوشتسازی را برای ملت ایران، و چه بسا تاریخ اجتماعی این سرزمین بازی میکنند، دو نموداری که یکی بیمحابا پا روی گلوی مردم ایران و همچنین جهان گذاشته است تا جانستانی کند و نمودار دیگری که ربطی به جهانیان ندارد و آنها خوشبختانه از شر منحنیهای آن در امان هستند، نان از سفره مردم بر میدارد تا روزهای بینانی را تجربه کنند.
یک نمودار که مرگ هموطنان را هر روز بیشتر و بیشتر به نمایش میگذارد و امروز از دیروز قویتر و فردا از امروز وحشیتر رکورد مرگآفرینی آن بالاتر میرود: ویروس کووید۱۹ یا اژدهای نامآشنا و مهمان ناخوانده کرونا، که فقیر و غنی را برای مردن در یک کفه ترازو قرار میدهد. روز دوشنبه-۲۰مهر- که این آمار بالا رفت و نمودارِ مرگِ عزیزترینهای این سرزمین صعودی شد و نمایشگر شوم آن عدد ۲۷۲ را نشان داد، بار دیگر این حقیقت را پیش پای همه گذاشت که این نمودار با بالا رفتن خود میخواهد ناسازگاری خود را به رخ بکشد، و شوربختانه هر چه نمودار مرگآفرین در کشور صعودی شود، رکوردهای تازهای به نام ایران ثبت میشود؛ رکوردهایی که از مرگ خبر میآورد و کسی هم در کشور جلودارش نیست. شاید بهترین راه این میبود که از همان ابتدا پای این ویروس را قبل از ورود به کشور قطع میکردند، که البته این رویا فقط افسوسی بیش نیست. و البته مردم و مسئولان حالا در وضعیت آچمز قرار گرفتند و چارهای ندارند تا به صورتی منطقی شر آن را از کشور کم کنند.
آن دیگر نمودار شوم که منحنیهایش هر روز قد میکشند و راستقامتتر اعداد و ارقام را از معنی میاندازند، شاید به ظاهر کاری با جان مردم نداشته باشد، اما این نمودار هر روز سفرهها را خالی میکند، امید را از بین میبرد، فردا را از معنی میاندازد، جایی برای چشم انداختن باقی نمیگذارد، چشماندازی که نه برهوت است و نه سراب؛ چشماندازی هیچ. نمودار بیارزش شدن پول ملی با صعودی شدن خود، به نمودار کووید۱۹ لبخند میزند. این نمودار شهروندان را ضعیف میکند، پول امروز آنها را که در جیبشان هست، برای فردا بیارزش میسازد و هنگامی که به آن اسکناس رنگارنگ نگاه میکنند، گویی که دیروز هیچ دستمزدی نگرفتهاند و پریروز و پریروزترها، انگار پریوار در خدمت دیگران بودند!
این دو نمودار به صورتی رفتار میکنند که بسان حضور در یک مسابقه دوی ماراتون، به شدت همدیگر را تعقیب میکنند، آن یکی-کرونا- سرمست از مرگ هموطنان عزیز، سعی میکند عددها را هر چه بزرگتر کند و از یک رقمی به دو رقمی، از دو رقمی به سه رقمی و... هر چه ارقام بالاتر برود این نمودار شوم، مستیاش بیشتر میشود و چیدن گلهای زیبای زندگی مردم بیشتر و شاید ما نیز فردای نه چندان دور، یکی از همان قربانیانش باشیم. این نمودار از قربانی لذت میبرد، هر چه رکوردش بالاتر برود، گویی که ویروس مهمان، وظیفهاش را به خوبی انجام داده است.
اما نمودار دیگر-صعود دلار- هم نمیخواهد جا بماند، خطوط منحنیاش چون ماری پیچ و تاب میخورد، تنومند میشود و به شکل اژدهایی چند سر طبقات مختلف جامعه را میبلعد. برای او البته فقیر و غنی فرق دارند، برای این اژدها هر چه فقیرتر بهتر، زیرا به راحتی میتواند آنها را از گردونه زندگی روزانه به گونهای ساقط کند که اگر آن ویروس مهمان به سویشان رفت، در کسری از ثانیه جانِ گران خود را هم از دست بدهند. برای این نمودار اغنیا شأن و جایگاه بالایی دارند، آنها هر روز فربهتر میشوند، داراییهایشان چند برابرتر میشود، مدل خودروهایشان بهروزتر میشود، سفرههایشان رنگینتر و بلندتر و سفرهای تفریحیشان با برنامهتر.
این نمودار سر باز ایستادن ندارد، هر روز دارایی اقشار متوسط و فقیر جامعه را بر باد میدهد، ریال را به واژهای خندهدار تبدیل میکند و دستمزدبگیران را مفلوکتر و شرمندهتر میسازد. این نمودار قدرت پول دیگران را به رخ ما میکشاند و به همین دلیل، هر روز ریال ما را در کانال فلاکت بیشتری میاندازد. دولت برای مقابله با آن نمودار-کرونا- دستورهای تازهای صادر میکند تا بلکه بتواند جلوی رکوردهای آن را بگیرد و مانع مرگ هموطنان شود. اما گویی قد کشیدن، رکورد زدن و صعودی شدن نمودار قیمت دلار و بیارزش شدن ریال خارج از برنامه دولت است و فعلا به تماشای آن قناعت کرده است.
حالا هر روز صبح کار ما تماشای مسابقه این دو نمودار است، نمودار مرگ هموطنان و نمودار مرگ ریال که نشانه فقیر شدن جامعه است. از یک سو سخنگوی وزارتخانهای تعداد جانباختگان را اعلام میکند و گوش از شنیدن رکورد جدید قالب تهی میکند و از دیگر سو، کسی به صورت رسمی مرگ ریال را اعلام نمیکند، بلکه این بازار است که هر لحظه فربهی خود را به رخ همه میکشد و فلاکت مردم را به ارمغان میآورد. این نمودارها هر دو از مرگ خبر میدهند، یکی علنی و دیگری تدریجی... مرگی که حق است، اما نه به این زودی و با این کیفیت!
ارسال نظر