آسیبهای اجتماعی و فردی سایتهای همسریابی
شنبه گذشته روز جهانی سلامت روان بود. به تعبیر بسیاری از کارشناسها یکی از عوامل تاثیرگذار در سلامت روان تامین نیاز جنسی صحیح افراد است. مسئلهای که با توجه به بنیادهای فرهنگی و مذهبی در ایران، در نهادی بهنام خانواده تامین میشود. نهادی که بهنظر میرسد این روزها با چالشهای جدیدی روبهرو شده است.
روزنامه همدلی: شنبه گذشته روز جهانی سلامت روان بود. به تعبیر بسیاری از کارشناسها یکی از عوامل تاثیرگذار در سلامت روان تامین نیاز جنسی صحیح افراد است. مسئلهای که با توجه به بنیادهای فرهنگی و مذهبی در ایران، در نهادی بهنام خانواده تامین میشود. نهادی که بهنظر میرسد این روزها با چالشهای جدیدی روبهرو شده است.
سیر کمرنگ شدن روش سنتی در تلاش برای تشکیل خانواده همان چیزی است که در نقطه مقابل آن پای سایتهای همسریابی را به میان زندگی نسل جدید بازکرده است؛ نسلی که بهنظر میرسد در میان بحرانهای اقتصادی و البته تفاوتهای فرهنگی، برای تشکیل خانواده با مشکلات زیادی روبهرو شده؛ به تعبیر یک روانشناس «امروز ازدواج برای جوان ما آرزو شده، فرایندی که روزی باعث بهبود کیفیت زندگی بود حالا تبدیل به یکی از مشکلات و معضلات اساسی جامعه ما شده است.»
مشکلات و معضلات مربوط به ازدواج ابعاد متفاوت دارد. شاید یکی از آنها مربوط به واکنش چند روز قبل معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان شود، اظهاراتی که خیلیها گفتند سبب شد یادمان نرود این وزارتخانه تنها برای ورزش نیست و باید به مشکلات جوانان هم رسیدگی کند. محمدمهدی تندگویان، معاون این وزارتخانه در امور جوانان از ارسال نامهای به پلیس فتا پرده برداشت. نامهای که در آن از پلیس خواسته شده بود تمامی سایتهای همسریابی مسدود شوند. به گزارش ایلنا، تندگویان دراینباره گفته بود که «تمامی این سایتها متخلف بوده، به صورت غیرقانونی فعالیت میکنند و هیچگونه مجوز رسمی ندارند. توسعه فرهنگ خانواده در این سایتها به درستی شکل نگرفته و به بازار مکارهای برای سودجویی، ترویج روابط خارج از شرع و ازدواج سفید تبدیل شدهاند و علیرغم سالها فعالیت نتوانستهاند گامی موثر برای ازدواج پایدار بردارند.» ارسال نامه برای مسدود کردن سایتهای همسریابی یک بار دیگر ما را یاد پدیده پاک کردن صورت مسئله میاندازد، درحالی که مسئله اصلی همچنان بهقوت خود باقی است.
اصلاً چرا پدیده ازدواج سفید که با آداب فرهنگی و مذهبی در ایران نسبت چندان ندارد در حال زیاد شدن است؟ و چرا سایتهای همسریابی تبدیل به روشی برای انتخاب همسر شده است؟ «حمیدرضا بهروز» روانشناس دراین باره به روزنامه «همدلی» میگوید: «ازدواج سفید یعنی شروع یک زندگی مشترک که هیچ چارچوب حقوقی، عرفی و شرعی در آن وجود ندارد. این سایتهای همسریابی هم که امروز مجدد مطرح شده است پیش از این در سال ۹۰ مطرح شد و بدون اتخاذ تصمیمات مشخصی به فراموشی سپرده شد. اکثر آنها گرتهبرداری شده از سایتهای دوستیابی غربی هستند، نه سایتهای ازدواج و با فرهنگ غربی همخوان است، اما با فرهنگ ما همخوانی ندارد. تنها چیزی که در آن هست تامین نیازهای جنسی و عاطفی افراد است، اما ایرادات زیادی دارد.»
وی ادامه میدهد:«ایرادات این پدیده، آینده مبهم و شرایط ناپایداری آن است. برای همین افرادی که در این شکل از رابطه هستند آرامش و امنیت روانی ندارند، مبهم و نامشخص بودن مناسبات مالی باعث میشود ثبات آرامش روانی وجود نداشته باشد. مشکلات دیگر آن مشکلات اجتماعی و قانونی است، اگر فرزندی متولد شود تکلیفش مشخص نیست، اگر طرفین با یکدیگر درگیری داشته باشند یا دچار اختلافی شوند مشخص نیست چگونه باید رفع و رجوع کنند، چراکه به لحاظ قانونی ما چنین روابطی را نداریم،ضمن اینکه به مرور زمان نهاد خانواده به خطر میافتد.
رشد جمعیت متوقف میشود و معدل سنی جمعیت رو به پیری میرود.» او درخصوص سایتهای همسریابی میگوید:«در این سایتها افراد شناخت کافی از یکدیگر ندارند، اکثر آنها دنبال به دست آوردن منابع مالی هستند. اصلا راستی آزمایی نمیکنند که افرادی که ثبت نام میکنند به لحاظ روانی و شخصیتی سالم هستند؟ یا اصلا صداقتی در پر کردن آن فرمها و صداقتی برای شروع برقراری یک رابطه دارند یا ندارند؟ خیلیها این رابطهها را در حد برطرف کردن نیازهای جنسی میبینند و دنبال این نیستند که این روابط به سمت ازدواج برود. و از این مسئله بیشتر خانمها آسیب میبینند.» این رواندرمانگر در پاسخ به این پرسش که چرا این مدل از تشکیل خانواده در ایران ظهور و بروز کرده، عنوان میکند: «یکی از دلایلش بالا رفتن سن ازدواج و مهاجرتهای شغلی است. مشکلات بین نسلی جوانان با خانوادهها است، حس استقلالطلبی، سختگیریهای خانوادهها برای ازدواج، بالا بودن مهریهها و هزینههای ازدواج است و نداشتن شغل مناسب است، بنابراین به سمت این ازدواج میروند.
مسئله مهم دیگر کاهش مسئولیتپذیری است که در نسل حاضر بیشتر دیده میشود. یکی از دلایلش برمیگردد به شکاف نسلها، نسلهایی که نتوانستند ارزشهای خودشان را به نسل بعدی منتقل کنند. چراکه تعارض و تفاوت بسیاری میان مطابقت نداشتن گفتار و رفتارها سبب انزجار جوانان از نسل گذشته شد.» بنابراین سایتهای همسریابی خود معلول علتهای دیگری هستند که با مسدود کردن آنها چندان تاثیری در ورود جوانان به ازدواجهای مرسوم یا پایان ازدواجهای اصطلاحاً سفید نمیگذارد.
«بهروز» با تاکید بر اینکه «رفتارهای جنسی که بهصورت سالم در زندگی خانوادگی وجود دارد و تشکیل خانواده از آن منبعث میشود از علائم سلامت روان و سلامت جسمی هست» علل دور شدن جوانان از ازدواج را عوامل اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و مسائل روانشناختی میداند و بیان میکند:«امروز فرایند ازدواج با نوسانات شدید اقتصادی، تغییرات قیمت کالاها همراه شده است. همین مسئله باعث به تعویق افتادن ازدواج میشود. بالا رفتن سن ازدواج به دنبالش افزایش روابط خارج از ضوابط را جهت برطرف کردن نیازهای جنسی، عاطفی و روانی در پسرها و دخترها افزایش میدهد. به مرور که فرصتهای اندک ازدواج از دست میرود در میان جوانان بهویژه در پسران انگیزه کمتری برای تشکیل خانواده پیدا میشود.»
این رواندرمانگر ادامه میدهد:«نگاه به این مسئله از بعد روانشناختی، یعنی توانایی پاسخ به این پرسش که من کی هستم وکجا میروم؟ یعنی شناخت از خودم و انگیزه برای زندگی کردن. در عدم پاسخ به این پرسشها سردرگمی هویتی ایجاد میشود. عدم عزت نفس ایجاد میشود. در چنین وضعیتی دخترها درگیر سندروم سیندرلا میشوند. یعنی بدون در نظر گرفتن تواناییهای خودشان منتظر فردی برای ازدواج هستند که هیچ نقصی نداشته باشد و قدرت برطرف کردن نیازهای او را داشته باشد. در پسرها با عدم تکامل شخصیتی همراه حقارت ناشی از ناکامیها بهشکل کمالگرایی مفرط در پیدا کردن فردی که نقصهای او را بپوشانند برمیآید.
در چنین وضعیتی هیچ یک به نیت خود نرسیده و اسیر چرخه تکراری آشنایی، صمیمیت، تعارض و جدایی میشوند و این مسئله سببساز تاخیر در ازدواج و آسیبهای متعدد روحی و روانی برای هر دو طرف میشود.» «حمیدرضا بهروز»، روانشناس در پاسخ به این پرسش که چرا ازدواجها به شیوه سنتی در حال کمرنگ شدن است؟ توضیح میدهد: «دراینباره باید به گزارههای فرهنگی و اجتماعی اشاره کرد. مسائلی مانند شکاف بین نسلی که من معتقدم متاسفانه به مرحله انقطاع نسلی رسیدهایم. اما اینکه چطور میتوانیم تشخیص دهیم بین نسلها تعارض و شکاف بهوجود آمده از نشانههایش این است که ارتباط کلامی بین دو نسل خیلی کم شده است.
در فرآیند الگوسازی نسل جدید اختلال بهوجود آمده یعنی گذشتگان خودشان را به عنوان یک الگو برای رفتارهایشان انتخاب نمیکنند. مسائل عاطفی مشترک اندکی با یکدیگر دارند. بر اساس تحقیقات حدود ۴۵درصد تفاوتهایی که منجر به شکاف و انقطاع بین نسلی میشود بعد فرهنگی دارند که شامل موسیقی، فیلم و تفریح هستند، یعنی وقتی نوع موسیقی، فیلم دیدن و تفریح بین دو نسل تفاوت پیدا کند، به احتمال زیاد باید آن دو نسل را از هم جدا شده ببینیم. برای مثال افراد زیر ۲۵سال کمتری دیده شدند که در مراسم تدفین استاد شجریان شرکت داشته باشند.»
نظر کاربران
شکاف بین نسلها به امروز مربوط نیست همین روال از قبل تداوم داشته ودارد زیرا زمان که میگذرد تحولات بیشماری روی میدهد علم و فناوری سبک زندگی ها را عوض می کند قید و بندهای اجتماعی فرو میریزد فرزندان خانواده ها زیر بار خواسته های پدر و مادر خود نمی روند قبلا مشکلات معیشتی واشتغال کم بود پدران و مادران بر وفق مراد فرزندان گام برمی داشتند والی الان اوضاع پیچیده شده اینده مبهم پیش رو است خانواده ها سر در گم هستند چاره ای جز در انتظار بهبود وضعیت ندارند
بنظر من گذشته از مسایل اقتصادی که مهم هست مسله مهمتر نداشتن گذشت طرفین هست که زیر ی سقف میرن ندارن چیزیکه در نسل گذشته بود ودر حال حاضر کمتر دیده میشه نسل جدید بسیار پرتوقع واز خود راضی وبی مسولیت تشریف دارن
پاسخ ها
کاملا درست میگویید. از خود گذشتگی نیست.