گلبانگ سربلندی بر آسمان زد
خسروی از میان ما رخت بربست که عمری مشفقانه نگران سرنوشت ایران و ایرانیان و فرهنگ ایرانزمین بود.
روزنامه شرق: خسروی از میان ما رخت بربست که عمری مشفقانه نگران سرنوشت ایران و ایرانیان و فرهنگ ایرانزمین بود.
استاد محمدرضا شجریان بهعنوان استاد مسلّم آواز ایرانی چهرهای شناختهشده در ایران، ایران فرهنگی و جهان است.
صدا و بانگ و نوای دلنشین این خنیاگر دلها از کسان بیشماری دل ربود و در رنجها و دردها و شادیهای و پیروزیها و شکستهای این مرزوبوم برای انبوهی از ایرانیان و ایرانیتباران آرامبخش دل و جان بود. همین کارنامه برای نیکنامی استاد دلها کافی است تا در دل میلیونها داغدارش غوغایی از نبودش برپا شود.
استاد خادم واقعی فرهنگ و ادب اصیل ایرانی و زبان فارسی بود. برگزیدن نام اسطوره ایران باستان «سیاوش» و بازخوانی اشعار بسیاری از بزرگان فرهنگ و ادب ایرانی چون حافظ، سعدی، مولانا، عطار، خیام تا شهریار، ابتهاج و اخوان و مشیری که زمزمه جان و دل و زبان بسیاری از ایرانیان شد، نشانهشناسی مهمی از رویکرد شجریان مبنی بر پیوستگی و استمرار تاریخ و فرهنگ این سرزمین کهن است.
شجریان عمری برای اعتلای فرهنگ و هنر و موسیقی ایرانی و از آن مهمتر برای اعتلای فرهنگ ملی تلاش کرد. پویایی و زمانهشناسی را نیک دریافته بود، با وجود بیمهری زمانه لحظهای در این مسیر درنگ نکرد و برای شکوفایی تمدنی مرزوبومش هرچه داشت به کار بست و تا آخرین دم حیات کوشید. چنین شد که شجریان به خسرو دلهای ایرانیان و اسطورهای ملی مبدل شد.
بخت یاریگر بود که برای اجرای کنسرتی از استاد شجریان در سنندج، پنج روز میزبان استاد و همراهان ارجمندش باشم. پس از آن نیز افتخار داشتم با استاد شجریان همسخن شوم. برگزاری مراسم تجلیل از استاد کمالخان بلوچ نیز فرصتی بود تا درباره مسائل مبتلابه مردمان سختکوش مرزنشین با استاد همصحبت شوم. توسعه مرزهای فرهنگی ایران یکی از دغدغههای همیشگی استاد بود. استاد شجریان محرومیت و فقر در برخی از مناطق مرزی را ستمی بزرگ در حق ایرانیان مرزنشین میدانست.
برای شجریان موسیقی زبانی وحدتبخش و انسجامگرا بود. اگر شجریان با یاد علیاصغر کردستانی یا کمالخان بلوچ سخن گفت و آوازی سر داد، چون موسیقی را عمیقترین و زیباترین شکل بیان روح تاریخی و جمعی یک قوم یا ملت میدانست.
شجریان سخت باور داشت که دشمنان ایران در پی تحریک اقوام ایرانی برای اهداف خود هستند، همین بود که در کنار دلمشغولیهای همیشگی تا فرصتی دست میداد، در پی درکی دقیقتر از مسائل قومی و تلاشهای دشمنان ایران برای تجزیه ایران بود و با دقت مسائل کشور در این حوزه را میشناخت.
در مراسم بزرگداشت استاد کمالخان هوت که در سال 1386 به همت ریاست وقت فرهنگستان هنر و مؤسسه مطالعات فرهنگ و تمدن ایرانزمین برگزار شد، استاد شجریان در سخنانی گفت: «برای من مایه خشنودی و مباهات است که امروز با بزرگداشت هنرمندی مردمی و ارجمند، فرهنگ خطهای از ایرانزمین را ارج مینهیم که متأسفانه آنگونه که شایسته است، آن را نمیشناسیم.
قوم بلوچ، از کهنترین و اصیلترین اقوام ایرانی است، قومی که در آن موسیقی موقعیتی سحرانگیز دارد و در نغمههای موسیقیاش، یاد و خاطره اسطورهای این سرزمین طنینانداز است. چهرههای حماسی این سرزمین در شعر و موسیقی و طنین دلکش موسیقیدانان این سرزمین زندهاند.
بلوچستان، سرزمین رازها، حماسهها و یادگارهای دور از دورانی کهن است. موسیقی ایرانزمین تركیبی متنوع و غنی از مجموعه نغمهها و آواهایی است كه گوشهگوشه این دیار ساخته و پرداخته شده و موسیقی بلوچ بیشك یكی از تأثیرگذارترین موسیقیهای اقوام است.
بلوچستان آیینه روشنی از روح و حافظه جمعی ماست. در این آیینه میتوان نقش و جایگاه موسیقی را در برانگیختن احساسات معنوی، همبستگیهای انسانی و روح و عاطفه ملی ایرانیان بازجست». امروز میلیونها ایرانی در جای جای این سرزمین اهورایی از جمله مردمان کُرد و بلوچ و آذری و سیستانی و خوزستانی و مازندارانی و اصفهانی تا مشهدی و تهرانی در فراق استاد شجریان شوریدهحال و سوگوارند. همجواری همیشگی با حکیم طوس، فردوسی بزرگ، عصاره زندگی سرشار از وطنخواهی و ملیاندیشی شجریان است. سر «بر آستان جانان» آرام گرفت و «گلبانگ سربلندی بر آسمان زد».
ارسال نظر