منتقد سياست های داخلی روحانی هستيم
گفتوگوی پیش رو با حسین مرعشی یکی از اعضای شاخص حزب کارگزاران است که به تشریح وضعیت کنونی حزب متبوعش میپردازد و اضافه میکند که تغییر دبیرکل کارگزاران در دستور هفته آینده جلسه شورای مرکزی این حزب قرار دارد. او همچنین اضافه میکند که کارگزاران سازندگی حامی قطعی حسن روحانی است اما در عین حال منتقد سیاستهای داخلی دولت اوست.
روزنامه اعتماد نوشت: این حزب اصلاحطلب بعد از پیروزی حسن روحانی تصمیم به نوسازی تشکیلاتش و از سرگیری فعالیت تشکیلاتیاش گرفته؛ نوسازیای که با ورود ۱۴ تن به شورای مرکزی این حزب آغاز شد.
گفتوگوی پیش رو با حسین مرعشی یکی از اعضای شاخص حزب کارگزاران است که به تشریح وضعیت کنونی حزب متبوعش میپردازد و اضافه میکند که تغییر دبیرکل کارگزاران در دستور هفته آینده جلسه شورای مرکزی این حزب قرار دارد. او همچنین اضافه میکند که کارگزاران سازندگی حامی قطعی حسن روحانی است اما در عین حال منتقد سیاستهای داخلی دولت اوست.
این روزها خبرهای جدید در مورد حزب کارگزاران به گوش میرسد، از جمله خبر نوسازی این حزب. چه شد که اعضای کارگزاران در این برهه از زمان تصمیم به چنین کاری گرفتند؟
شرایط جدید سیاسی کشور ایجاب میکند از نعمتی که خداوند به کشور و مردم ما عطا کرده و آن نعمت استقرار یک دولت خردمند و عاقل است همه برای ارتقا و تعالی کشور استفاده کنند. تشخیص همه کارشناسان این است که ساماندهی فضای سیاسی کشور نیاز به یک رکنی دارد به نام احزاب و بدون وجود سازمانهای قوی و احزاب نمیتوان اوضاع سیاسی کشور را سامان داد. اقداماتی که اخیرا در حزب کارگزاران انجام شده از جمله تجدید ساختار و فعال کردن حزب در واقع حداقل وظیفهیی است که بر عهده کارگزاران بوده و امیدواریم که بتوانیم به خوبی از عهدهاش بربیاییم.
اعضای کارگزاران گفتهاند که در این دوره جدید استراتژیشان تمرکز کردن بر جامعه مدنی و ارتباط گرفتن با بدنه جامعه است، اساسا مخاطبان کارگزاران چه گروهی هستند و اینکه ابزارهای شما برای برقراری این ارتباط چیست؟
حزب کارگزاران از ابتدای تشکیل یک حزب نخبهگرا بوده نه یک حزب تودهگرا و تلاش کرده که با سیاستهای مناسب روی شاخصهای سیاسی و اقتصادی کشور اثرگذار باشد. از نظر من مهمترین پشتوانه حزب کارگزاران سابقه کار آن است که بعد از فراز و فرودهای فراوان از سال ۷۴ تا امروز میتواند پیام روشنی را برای جامعه تکنوکرات ایران داشته باشد.
یعنی مشخصا هدف شما طبقه متوسط جامعه ایران است؟
بله مخاطب ما طبقه متوسط است. البته هدف ما خدمت به عامه مردم است منتها مخاطب ما طبقه متوسطی است که امیدواریم بتواند فعال شود و مشکلات واقعی تودههای مردم که جامعه رنج زیادی از آن میبرد را حل کند از جمله عقبماندگی در عرصههای اقتصادی، نابرابریها، ضعف در فرهنگ و همچنین بهداشت و نداشتن رفاه کافی. تودههای ما از این مشکلات رنج میبرد ولی حل مشکل عمیق تودهها منوط به فعال شدن طبقه متوسط و نخبگان جامعه است. مخاطب ما دقیقا همین قشر است و علاقهمندیم که به تدریج جامعه ما به این سو برود، از طبقه فرودست ارتقا پیدا کنند و به طبقه متوسط بپیوندند.
در شرایط حال حاضر کشور چقدر امیدوارید که این اتفاق به زودی رخ دهد؟
من معتقدم با توجه به روی کار آمدن دولت روحانی این اتفاق بهطور طبیعی رخ خواهد داد اما ما میتوانیم با سیاستهای درست و صحیح این روند را تسریع کنیم. به خاطر سیاستهای غلط جامعه ما تبدیل به یک جامعه رانتی شده و یک عده بدون انجام کار مفید و صرفا به واسطه ارتباطاتشان منابع بیشتری را در اختیار میگیرند. امیدواریم بتوانیم این شرایط را هر چه زودتر پشت سر بگذاریم و بتوانیم به یک شرایط عادلانه برسیم و امکان فعالیت برای همه وجود داشته باشد و افراد متناسب با فعالیت و ابتکاراتی که به خرج میدهند بتوانند سهم بیشتری از اقتصاد داشته باشند.
ابزارهای شما برای ارتباطگیری با همین طبقه متوسط چه خواهد بود؟
حزب کارگزاران روزنامهیی را به عنوان ارگان خبری در دست طراحی دارد. در آینده سایت اینترنتی برای حزب خواهیم داشت و از طریق آن با مخاطبان خود ارتباط برقرار خواهیم کرد و به طور کلی با برگزاری سلسله جلسات و سمینارها ارتباطمان را خواهیم داشت.
یعنی حزب کارگزاران برای روزنامه اقدام کرده است؟
بله، همه این اقداماتی که عرض کردم در دست انجام است.
بسیاری از منتقدان شما معتقدند که حزب کارگزاران یک حزب دولت ساخته است. هر زمان که به دولت نزدیک بوده پویایی داشته و هر زمانی که از قدرت و دستگاه اجرا به دور بوده رو به افول رفته و امروز هم با روی کار آمدن حسن روحانی که به مجموعه اصلاحطلبان و به خصوص کارگزاران نزدیک است دوباره به فکر فعال شدن افتادهاند؟
من این تحلیل را تحلیل دقیقی نمیدانم. اگر کارگزاران یک حزب دولت ساخته بود بعد از پایان دوره آقای هاشمی کارگزاران باید محو میشد.
کارگزاران جزو جریانهایی است که در دوم خرداد از خاتمی حمایت کرد و نقش بسزایی در رقم خوردن دوم خرداد داشت و به همان نسبت هم در کابینه اول نقش داشت.
اما کسی نمیگوید که کارگزاران حزب دولت خاتمی است و وقتی میگویند دولت ساخته مقصودشان دولت آقای هاشمی است.
حزب کارگزاران در هشت سال دولت خاتمی حضور داشته و فعال بوده و همچنین هشت سال دولت احمدینژاد به خصوص توانست شرایط بعد از ۸۸ را پشت سر گذارد تا به امروز برسد. الان هم با توجه به روی کار آمدن حسن روحانی میگویم که ما نیازی به امکاناتی که دولت در اختیارمان گذارد نداریم. امروز دولت عاقلی روی کار آمده که امکان اجتماع و انجام کار تشکیلاتی وجود دارد. وظیفه ما است که از این فضا استفاده کنیم، ضمن اینکه ما در دولت هم حضور چندان چشمگیری نداریم. ما سیاستهای کلی آقای روحانی را تایید میکنیم اما در عرصه سیاست داخلی همه سیاستهای دولت را تایید نمیکنیم. ما منتقد وزارت کشور بوده و هستیم. تاکید میکنم که ما حامی آقای روحانی هستیم اما در عرصه سیاست داخلی کاملا زاویه انتقادی داریم.
در جریان این تغییر و تحولات در حزب کارگزاران و با توجه به اینکه جنابعالی چند وقت پیش فرمودید که دوران دبیرکلی آقای کرباسچی به پایان رسیده آیا اقدامی در این مورد صورت نگرفته است؟
این در دستور کار شوراست. هفته آینده جلسهیی داریم و قرار است در مورد رییس شورای مرکزی و نایبرییساش و همچنین دبیرکل تصمیمگیری کنیم.
برگزاری کنگره در دستور کار حزب نیست؟
حزب کارگزاران یکسری سیاستهای کلی در پیش گرفته از جمله اینکه در مورد برگزاری کنگره کمی با احتیاط برخورد کنیم و هنوز در شورای جدید تصمیمی در این مورد گرفته نشده است.
روند تشکیلاتی اضافه شدن ۱۴ نفر به شورای مرکزی حزب کارگزاران چگونه بود؟ آیا اصلا این کار از اساس تشکیلاتی بود یا به نوعی با ریشسفیدی اتفاق افتاد؟
در شورای قبل کمیتهیی تعیین شد برای احیای حزب، آن کمیته بررسیهایی را انجام داد و هیات موسس گزارشی را ارائه کرد، در اساسنامه کارگزاران هیات موسس جانشین کنگره است. با تصویب هیات موسس شورای مرکزی جدید که در واقع دومین دوره شورای مرکزی حزب است استقرار پیدا کرد.
با توجه به چهرههایی که به حزب کارگزارا ن اضافه شدهاند، آیا میتوان گفت کارگزاران بهگونهیی تغییر رویه داده و دیگر بیشتر تکیهاش به توسعه اقتصادی نیست و به عبارت دیگر سعی دارد توازنی بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی برقرار کند؟
این تحلیل میتواند درست باشد. اما این مساله هم بستگی به شرایط کشور دارد. زمانی که حزب کارگزاران شروع به فعالیت کرد موضوع اول کشور مساله اقتصاد بود، کشور در شرایط بعد از جنگ به سر میبرد و نیاز به بازسازی داشت و الان طبیعی است که بعد از تجربه نزدیک به ۲۰ سال و شرایط کنونی کشور پیگیری همزمان این دو مساله در دستور کار قرار میگیرد.
اشاره کردید به شکلگیری حزب کارگزاران، فکر میکنید تشکیل حزب کارگزاران براساس یک جبر تاریخی بود یا برنامهیی پشت سرش بود؟
نه تشکیل حزب براساس برنامه قبلی نبود. براساس مسوولیتپذیری بنیانگذاران حزب بود که فکر میکردند در آن مقطع نباید اجازه دهند کشور به سمت فضای تک صدایی حرکت کند.
یعنی اگر آن پنج نفر وارد لیست جامعه روحانیت میشدند احتمال عدم تشکیل حزب میرفت؟
اصلا شدنی نبود.
اگر فرض محال آن پنج نفر وارد لیست میشدند؟
از درون آن مجلس حزب را بیرون میآوردیم. نفس تشکیل این حزب این بود که ما با گرایشی که میخواست کشور را تک صدایی کند مخالفت کردیم. با وجود اینکه گفتید حزب کارگزاران به توسعه اقتصادی اهمیت میدهد این ذات کارگزاران است و من آن را رد نمیکنم اما شکلگیری کارگزاران اساسا برای مبارزه با انحصار بود. ما دقیقا بر اساس یکی از نیازهای آن روز در سال ۷۴ وارد عرصه شدیم.
عرصهیی را که برای ورود انتخاب کردیم عرصهیی بود برای مبارزه با انحصار. کاملا با یک گرایشی سیاسی روشن در حال حرکت بودیم. ولی توجه داشتیم که سرمایه مهمی که میتوانستیم برای جلوگیری از انحصار از آن استفاده کنیم آقای هاشمی و افکار ایشان و موفقیتهای نسبی دوران سازندگی بود لذا حرکت کارگزاران اساسا یک حرکت سیاسی بود، منتها ابزارهایی که در اختیار داشت ابزارهای توسعه اقتصادی بود و به نوعی کارگزاران منادی توسعه اقتصادی بود و ما نمیتوانستیم با لباس کس دیگری به مبارزه برویم. ما برای یک مبارزه سیاسی وارد میدان شدیم.
نقش آقای هاشمی در شکلگیری حزب کارگزاران چگونه بود؟
آقای هاشمی سرمایه بزرگ فکری ما هستند ایشان در شکلگیری نقشی نداشتند، در یک مقطعی ما را از تشکیل حزب منع کردند و زمانی که این منع را برداشتند ما حرکت خود را آغاز کردیم.
یعنی ایشان فقط نقش پدر معنوی کارگزاران را بازی کردند؟
همین طور است. البته ایشان پدر معنوی افراد و جریانهای زیادی در کشور هستند، منتها ما این پدر معنوی بودن ایشان را با افتخار میپذیریم اما بقیه به این قضیه پایدار نیستند.
در سال ۸۸ حزب کارگزاران از کاندیداتوری مهندس موسوی حمایت کرد اما دبیرکل حزب غلامحسین کرباسچی از مهدی کروبی حمایت کرد که به نوعی نشانگر عدم انسجام در حزب بود. آیا میتوان گفت جریانی که در سال ۸۴ درمقابل خواست یکسری جریانات اصلاحطلب که به دنبال اجماع بر سر شخصی غیر از هاشمی بودند ایستاد، در سال ۸۸ خودش را در درون حزب کارگزاران نشان داد؟
اولا در سال ۸۴ چنین پیشنهادی از طرف هیچ یک از احزاب و گروههای اصلاحطلب مطرح نشد. در همان سال جمعی از دوستان اصلاحطلب و نمایندگان مجلس ششم دهها بار به دیدن آقای هاشمی آمدند و اصرار به کاندیدا شدن ایشان داشتند منتها هدفشان دفاع از آقای هاشمی نبود بلکه فکر میکردند با حضور آقای هاشمی کاندیدای خودشان هم تایید صلاحیت میشود و همه هم فکر میکردند که با آقای هاشمی به مرحله دوم خواهند رفت و در مرحله دوم برنده انتخابات آنها خواهند بود، سال ۸۴ اوج بینظمی و آنارشیسم در فضای سیاسی کشور بود یعنی ما در هیچ مقطعی از مقاطع بعد از انقلاب چنین آشفتگی سیاسی در ارکان سیاسی کشور شاهد نبودیم و به همین دلیل محصول بسیار نامبارکی حاصل کشور ما شد. در آن سال هیچ یک از دوستان اصلاحطلب به دنبال وحدت نبودند و همه به دنبال بار کردن بار خود بودند. در مورد بحث سال ۸۸ این اتفاق در تاریخ کارگزاران از نقاط ضعف تشکیلاتی کارگزاران محسوب میشود ولی در عین حال باید بگویم با وجود این ضعف در سال ۸۸ توانست این تجربه را طوری مدیریت کند که به انشعاب و انشقاق منتهی نشود و من روی این مساله تکیه میکنم که یک تهدید را از سرگذراندیم.
در حزب کارگزاران با آقای کرباسچی برخورد تشکیلاتی نشد؟
اساسا میخواهم بگویم که همیشه زمانی که تقسیم میشوید ضعیف میشوید و زمانی که جمع میشوید قوی میشوید. کارگزاران و شورای مرکزی آن توانستند این بحران درونیشان را مدیریت کنند و از آن درس بگیرند و باز در کنار هم بمانند وامروز قادر باشند جمع دیگری را به جمعشان اضافه کنند.
مادام که ما اجتماعاتمان را بزرگ کنیم قوی میشویم و رو به تکامل هستیم و مادام که تقسیم شویم منحط میشویم. ما در آن سال میتوانستیم با موضوع خیلی احساسی برخورد کنیم و حزبمان را دچار انشقاق کنیم اما از خودمان ظرفیتی را نشان دادیم که میتوانیم مسائل درونی حزب را حل کنیم و بدون اینکه دلخوری وانشقاقی پیش آید حزب را از آن مرحله عبور دهیم تا امروز قادر باشیم افراد جدید هم داشته باشیم. این تجربه بسیار مهمی بود.
شما میگویید بدون هیچ برخورد تشکیلاتی این مساله را حل کردید. چه تضمینی وجود دارد که در آینده چنین اتفاقاتی در کارگزاران رخ ندهد، آیا تدبیر جدیدی در فعالیتهای تشکیلاتی حزب اندیشیدهاید؟
هیچ تضمینی وجود ندارد. انسانها عبد و بنده تشکیلات نیستند. تشکیلات ساخته دست انسانها است و ما هیچوقت نمیخواهیم افرادی را سفارش و در قالب کارگزاران قرار دهیم. ما علاقهمندیم در درون کارگزاران بحثها جدی و پررنگ باشد و هیچکس خودش را محصور یک تشکیلات جهنمی و خشک نکند. البته چیزی که از آن درس گرفتیم و هرگز دیگر تکرار نخواهد شد این است که آنچه اکثریت و خردجمعی حزب به آن رسیده است مراعات خواهد شد.
در روند نوسازی و اضافه شدن افراد جدید به نظر میآید به نوعی در داخل شورای مرکزی سهمیهبندی صورت گرفته. مثلا علی جمالی سهمیه حسین مرعشی بوده و محمد قوچانی سهمیه غلامحسین کرباسچی بوده ؟
اینها بحثهای انتزاعی است. تمام دوستانی که وارد حزب شدند برای ورود به اتفاق آرا جذب حزب شدند. اساسا کشمکشی وجود نداشت. ما معمولا در کارهای تشکیلاتی روشمان بحث و اقناع است و خیلی کم پیش میآید که کار به رایگیری برسد. اطلاعات را رد و بدل و بررسی میکنیم و به یک جمعبندی میرسیم. در مورد همه دوستانی که آمدند به جز یک نفر مورد اقبال همه بودند.
بعد از سال ۸۸ به غیر از آقای عطریانفر شخص دیگری از کارگزاران جدا نشد؟
آقای عطریانفر هم همچنان حضور دارند و از حزب جدا نشدهاند.
فکر میکنید در سال جدید حزب کارگزاران در کنار دیگر احزاب اصلاحطلب باتوجه به شرایط موجود به ائتلاف پایبند خواهد بود؟
قطعا ائتلاف ادامه خواهد داشت. از طرفی نه روحانی متحدی بهتر از اصلاحطلبان خواهد داشت ونه اصلاحطلبان متصور هستند که دولتی بهتر از دولت روحانی داشته باشند.
حتی اگر منتقد سیاستهای داخلی دولت باشند؟
ببینید انتقاد در درون یک حزب هم وجود دارد و قطعا این انتقادها وقتی در قالب یک جناح قرار میگیرد گستردهتر خواهد بود. اما تجربه تاریخی به ما آموخته که در مقابل تهدیدهایی مثل تحجر که دین و سرنوشت نسل جوان و کشور را تهدید میکند باید با یکدیگر متحد شویم.
ارسال نظر