آخرین وداع با خالق «صد سال تنهایی»
مراسم یادبود گابریل گارسیا مارکز نویسنده فقید کلمبیایی دوشنبه در مکزیکوسیتی برگزار شد.
طرفداران و خانواده گابریل گارسیا مارکز با گل و موسیقی برای آخرین بار با نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات و غول ادبیات آمریکای لاتین ادای احترام کردند.
دوشنبه صدها نفر بیرون قصر هنرهای زیبای مکزیکوسیتی که یک بنای گنبددار زیبا با قدمتی حدودا ۱۰۰ سال است، جمع شدند تا دستههای گل را روی زمین بگذرانند و ظرف حاوی خاکستر پیشگام رئالیسم جادویی و مولف رمان «صد سال تنهایی» را ببینند.
مارکز پنجشنبه در مکزیک، جایی که بیش از ۳۰ سال در آن زندگی کرد، در ۸۷ سالگی درگذشت.
جمعیت سوگوار در حالی که برای در امان ماندن از خورشید چتر به دست داشتند، با مارکز وداع کردند، کسی که بین دوستان و طرفدارانش به «گابو» شهرت داشت.
زمانی که خاکستر نویسنده کلمبیایی در یک ظرف به داخل قصر هنرهای زیبا منتقل شد، تعدادی از شرکتکنندگان به گریه افتادند. انریکه پنا نیتو رئیس جمهور مکزیک و همتای کلمبیایی او خوان مانوئل سانتوس در سخنانی به نویسنده فقید ادای احترام کردند.
پنا نیتو گفت: «یک مرد بزرگ، واقعا بزرگ، ما را ترک کرد، اما آثار او در میان ما است.»
دولت کلمبیا نیز قرار است روز سهشنبه یک مراسم یادبود دیگر برای مارکز برگزار کند.
سانتوس با اشاره به اینکه مارکز به «یک شکوه ابدی» دست یافت، گفت: «او چیزی فراتر از یک نویسنده کلمبیایی بود و اساس ادبیات آمریکای لاتین را به آثار خود منتقل کرد.»
پس از صحبتهای دو رئیس جمهور، هزاران پروانه کاغذی زرد بیرون ورودی قصر در آسمان شب رها شد که این حرکت به شخصیت موریسیو بابیلونیا در «صد سال تنهایی» اشاره داشت، شخصیتی با پروانههای زرد که پیشاپیش او به پرواز درمیآیند.
عشق به ادبیات
پس از مرگ مارکز که سال ۱۹۸۲ برنده جایزه نوبل ادبیات شد، بسیاری از نویسندگان او را مورد تحسین قرار دادند و رهبران سیاسی در سراسر جهان به سرعت به او ادای احترام کردند.
آثار مارکز که چهره خندانش زینتبخش پوسترهای آویخته بر دیوارهای قصر هنرهای زیبا بود، در دهها میلیون نسخه به فروش رسیده و منتقدان ادبی را به تحسین وا داشته است.
مونسیرات پاردس، بیولوژیست ۲۷ ساله که یک دسته گل رز زرد، گل محبوب مارکز در دست داشت، گفت: «او عشق به ادبیات را در من بیدار کرد و همیشه از نگاه من فردی منحصر به فرد باقی خواهند ماند چرا که روی زندگیام تاثیر گذاشت. نبوغش او را فناناپذیر نکرد، هرچند برای من او فناناپذیر است.»
مونیکا آریسون، معلم ۵۵ ساله که از ایالت شمالی چیواوا خود را به مکزیکوسیتی رسانده بود، گفت: «مارکز بزرگترین شخصیت آمریکای لاتین بود.»
مارکز در دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ داستان، مقاله و رمانهای کوتاه مینوشت، اما سال ۱۹۶۷ با انتشار «صد سال تنهایی» به شهرت رسید. کارلوس فوئنتس نویسنده فقید مکزیکی مارکز را «دن کیشوت آمریکای لاتین» لقب داده بود.
«صد سال تنهایی» داستان هفت نسل از خانواده بوئندیا در دهکده خیالی ماکوندو را روایت میکند که از روی شهر کوچک آراکاتاکا در شمال کلمبیا و محل تولد مارکز گرفته شد.
مارکز با تلفیق رویدادهای معجزهآسا و فوق طبیعی با زندگی روزمره از «صد سال تنهایی» برای کندوکاو در چشمانداز آمریکای لاتین استفاده کرد. این رمان بیش از ۳۰ میلیون نسخه فروخت و باعث شکوفایی ادبیات آمریکای لاتین شد.
مارکز زمانی که نوبل ادبیات را دریافت کرد، آمریکای لاتین را «منبع خلاقیتی سیریناپذیر و پر از غم و زیبایی» نامید و گفت: «شاعران و گدایان، موزیسینها و پیشگویان، جنگجویان و رذلها، همه مخلوقات آن واقعیت بیامان هستند.»
از دیگر آثار او میتوان به «پاییز پدرسالار»، «عشق سالهای وبا»، «کسی به سرهنگ نامه نمینویسد»، «وقایعنگاری مرگ از پیش اعلامشده»، «از عشق و دیگر شیاطین» و «خاطره دلبرکان غمگین من» اشاره کرد.
ارسال نظر