دلواپسان اصولگرا، نگران نحسی ۱۳ هستند؟
انتخابات رياستجمهوري سيزدهم سال آينده برگزار ميشود اما ظاهرا دلواپسان اصولگرا واهمه آن را دارند که بنا به ادعاهاي سنتي نحسي ۱۳ آنها را بگيرد.
روزنامه آرمان ملي: انتخابات رياستجمهوري سيزدهم سال آينده برگزار ميشود اما ظاهرا دلواپسان اصولگرا واهمه آن را دارند که بنا به ادعاهاي سنتي نحسي ۱۳ آنها را بگيرد.
و باز هم مغلوب اصلاحطلبان و اعتداليون شوند؛ بنابراين براي رهايي از شکست چندباره خودشان از هماکنون جنگ رواني را آغاز کردهاند و ادعاهايي دارند که به نظر ميرسد رايدهندگان سال آينده اگر هم قصد راي دادن به کانديداهاي آنان را داشتند منصرف شوند چرا که آنچه ميگويند نهتنها نسبتي با واقعيت ندارد بلکه نشاندهنده ميزان ترس و هراس آنهاست و به نوعي پذيرش شکست زودهنگام است. اگر خط خبري و محورهاي گزارشي رسانههاي اصولگرا طي هفتههاي اخير مورد بررسي قرار گيرد، نتيجهاي جز تلاش براي ايجاد تفرقه در ميان اصلاحطلبان يا تخريب و توهين به گزينههايي نيست که احتمال کانديداتوري آنها وجود دارد.
ترفند سوخته شکاف ميان احزاب
نکته پررنگ و قابل تامل در سناريوي بچگانه دلواپسان براي رسيدن به هدفشان يعني پيروزي در انتخابات رياستجمهوري ايجاد تفرقه در ميان احزاب اصلاحطلب است؛ بهعنوان نمونه آنها مدتي است که ميخواهند کارگزاران را جدا از ساير احزاب اصلاحطلب و حتي مخالف آنها معرفي کنند که ادعاي مضحکي است. سادهلوحي ويژگي بارز اصولگرايان از نوع دلواپسانه است! آنها تصور ميکنند که شرکت کارگزاران در انتخابات مجلس در غياب ساير احزاب اصلاحطلب را ميتوانند محور اختلاف معرفي کنند اما اگر کمي و فقط کمي درايت داشته و از سواد سياسي برخوردار بودند به مرور واکنشهاي ساير اصلاحطلبان در برابر اقدام کارگزاران ميپرداختند و متوجه ميشدند اين حزب براساس تصميم نهايي جريان اصلاحات گزينه حضور در انتخابات را برگزيد و گلايهاي هم ازسوي ساير اصلاحطلبان به تصميم کارگزاران نشد. البته به نظر ميرسد سران دلواپسان بهخوبي متوجه عدم اختلاف در اردوگاه اصلاحطلبي هستند اما براي سياهنمايي و جذب راي در تلاش براي القاي اختلاف هستند.
در حسرت خودانتقادي اصلاحطلبان
يکي از گامهاي دلواپسان براي شکاف ميان احزاب اصلاحطلب چنين است که به داستانسرايي ميپردازند و در اين مسير از صداقت سياسيون رقيب سوءاستفاده کرده و به تشريح عکس واقعيت ميپردازند مانند کيهان که ديروز نوشت: «حزب کارگزاران يکي از مخالفان جدي عارف بود اما محمدعطريانفر در پاسخ اين سوال که آيا اصلاحطلبان حامي آقاي عارف ايشان را به انفعال و سکوت کشاندند يا خود ايشان در وضعيتي که امروز دارند، نقش داشتند؟، گفت: بنده تمايل و بنا ندارم درخصوص افراد صحبت کنم. اما در پاسخ به اين پرسش شما بايد بگويم هر دو طرف در وضعيت پيشآمده مقصر هستند. به اين معنا که جناب آقاي عارف بايد به تکاليف معناداري که برعهده داشتند پايبندي بيشتري نشان ميدادند و هم اينکه تيم حامي آقاي عارف بايد نقش منطقيتري در قبال ايشان اتخاذ ميکردند.» اصولگرايان دلواپس و سياستگذاران رسانههاي آنها تلاش زيادي ميکنند که خودشان را به ندانستن بزنند وگرنه نوجواناني که بهتازگي معناي سياست را آموختهاند بهخوبي ميدانند خودانتقادي نهتنها اقدام ناپسندي نيست بلکه سبب برداشتن گامهاي محکمتر ميشود؛ البته نبايد به کيهان و کيهانيان خرده گرفت چراکه اردوگاه آنها فاقد اتاق مديريت است و هر طيفي در هر زماني که تمايل داشته باشد در ساز خود ميدمد و خود را برتر از ديگران ميداند که نمونه واضح آن روزگاري بود که جبهه پايداري اعلام موجوديت کرد و گويي زلزلهاي با ريشتر بسيار بالا در اردوگاه آنها اتفاق افتاده است.
دليلش اين است که آنها تحمل شنيدن نقد حتي از خودي را هم ندارند که نتيجه واضح آن در مجلس يازدهم عيان و چالشهاي ميرسليم با ديگر اصولگرايان از آن جمله است. از سوي ديگر به نظر ميرسد اين رفتارهاي اصولگرايان دلواپس ناشي از حسرت آنها باشد چرا که در هيچ دورهاي نتوانستند بدون مناقشه و درگيري درونگروهي به انتخاباتها ورود پيدا کنند و به همين دليل درصددند با انگ زدن به اصلاحطلبان از فشار حاميانشان که هيچگاه رنگ وحدت در اين اردوگاه را نديدند کم کنند.
مشکلات دولت تقصير کارگزاران است فقط
دلواپسان در مسير تفرقهاندازي در اردوگاه اصلاحطلبان بهويژه ايجاد چالش دروغين ميان کارگزاران و ساير احزاب اصلاحطلب به هر دري مي زنند و گزارشهايي منتشر ميکنند که افراد غيرسياسي هم با خواندن آنها جز لبخند به سادگي نويسنده واکنش ديگري ندارند؛ به عنوان نمونه، يک سايت خبري دلواپس نوشته است: «هدايتا.. آقايي از اعضاي حزب کارگزاران سازندگي و ساير چهرههاي اين حزب که مالک اصلي دولت حسن روحاني محسوب ميشوند سياست تطهير دولت اعتدال را آغاز کردهاند.» هدف دلواپسان در اين مرحله چنين طراحي شده که حزب کارگزاران را داراي بيشترين نقش در پيروزي حسن روحاني بنامند و با ذکر اشکالات واقعي و غيرواقعي اين دولت چنين القا کنند که اصلاحطلبان صلاحيت معرفي کانديداي شايسته براي انتخابات رياستجمهوري سيزدهم را ندارند.
از سويي هم آنقدر سادهلوح هستند که تصور ميکنند ساير احزاب اصلاحطلب به نظرات کارگزاران براي انتخابات ۱۴۰۰ بياعتنا ميشوند تا از اين طريق با يک تير دو نشان بزنند يعني هم کارگزاران را فاقدصلاحيت معرفي کانديدا معرفي کنند و هم اينکه وانمود کنند اختلاف در اردوگاه اصلاح طلبي ريشه دوانده است به عبارتي دلواپسان درصددند آنچه را بهصورت واقعي در اردوگاه خودشان ميگذرد به اصلاحطلبان نسبت دهند اما غافل از آن هستند که ادعاهايشان آن اندازه همراه با نادرستي و بيصداقتي بوده که ديگر مورد پذيرش افکار عمومي نيست.
نظر کاربران
این ۳ حظب متشکل از یک هسته مشترکند که در میان هم خاله بازی به راه انداخته اند .شهیدان در قیامت جلوی حظب بازان را میگیرند
پاسخ ها
عزیزم لاقل با دقت بخونید متن رو حزززززززب
اصلا کسی قرار نیست رای بده که اینا نگران باشن. این سبو بشکست. خودتون بشینید یکی رو در بیارید مضحکه دنیا بشید
رای نمیدهیم
اخه برادر این حرف شما خیلی مسخره است. اول بیا مردم رو راضی بکن بیان پای صندوق رای بعد بیا ابراز نگرانی بکن.
برای به قدرت رسیدن ظاهرا همه دیگه رو نکوبید :مردم لت و پار شده اند و جانی براشون باقی نگذاشتید
مردم دارن ازبدبختی وگشنی میمیرن .
جناح چپ و راست بفکرقدرت خودشون هستن .جمع کنید این مسخره بازی را
اینایی که شورای نگهبان تائید میکنه انتخاب مردم نیستن انتخاب خودشون هستن
فقط یه دلیل بیارید که چرا باید رای بدهیم