روایتی از یاسین، مختار و بلال که در زاگرس سوختند
در جنگلهایی که مختار، یاسین و بلال در آن سوختند، هنوز آتش وحشی شعلهور است.
مهتاب جودکی در روزنامه شهروند نوشت: در جنگلهایی که مختار، یاسین و بلال در آن سوختند، هنوز آتش وحشی شعلهور است. باد میآید و آتشی که از پنجشنبه در جنگل به پا شد، هنوز زنده است و بیرحمانه پیش میرود و سر راه همهچیز و همهکس را میسوزاند. ٤٠ نفر از نیروهای سازمان محیطزیست و گروههای مردمی ناباورانه در بلندیهای منطقه حفاظتشده «بوزین و مرخیل» ایستادهاند.
شعلهها چنان قدکشیدهاند که کاری از هیچکس برنمیآید. پیکرهای مختار خندانی و یاسین کریمی از اعضای انجمن ژیوای پاوه و بلال امینی از افراد بومی که به جنگ آتش رفته بودند یکشنبه شب، ساعاتی پس از جانباختنشان به خاک سپردند؛ غریبانه و در سکوت. آنها در دره ژاله گیر افتاده بودند، نفسهایشان بند آمد از دود سیاه و سوختند در شعلهها. مختار همیشه میگفت: «یا میسوزیم یا خاموش میکنیم.» همین هم شد.
عطاءالله قادری، رئیس اداره محیطزیست جوانرود همراه گروه است. «دست هیچکس به کار نمیرود. کاری از هیچکس برنمیآید. ناامیدیم و میترسیم که کسی را به آتش بفرستیم.» ١٠ روز بعد از سوختن البرز زارعی، کوهنورد دوستدار طبیعت در آتش کوههای دیل گچساران و یک ماه بعد از سوختن احسان عزیزی، از تکاوران سپاه در آتش پاوه و یک روز پس از مرگ عاشقانه مختار، یاسین و بلال، چطور میشود دوباره آدمها را به آتش فرستاد؟ آن هم با کمترین تجهیزات و کمترین نیرو. «نمیدانم چطور میشود این آتش را خاموش کرد. ما در بالادست آتش هستیم. منطقه شیبدار است و پر از صخره و پرتگاه. خطرات بسیاری در کمین است. هم از پرتشدن میترسیم، هم از خفگی و سوختگی.» آتش در چند مسیر درحال پیشروی است. جاده را بستهاند و داوطلبان نمیتوانند از این جلوتر بروند.
مختار ستون ژیوای بود
یکشنبه شب، اعضای ژیوای برای تکریم دوستان کشتهشدهشان، برای دو ساعت در ورودی شهر پاوه ایستادند. مردم شهر هم خبر به گوششان رسید و در تاریکی یکییکی به آنها پیوستند. سیلی از جمعیت همراه پیکرها شد و همه فریاد زدند که «شهید زنده است.» دو ساعت طول کشید تا آمبولانسها از راه برسند. «ناباورانه دوستانمان را بدرقه کردیم و سر تعظیم فرود آوردیم. اهالی پاوه هم همراهمان شدند.» شهیدان جنگل را شبانه به خاک سپردند؛ غریبانه و در سکوت. قرار نیست هیچ مراسمی برپا شود. شیوع کرونا همه را از برگزاری مراسم منع کرده است. اعضای ژیوای صبح دیروز در دفتر انجمن گردآمدند. میخواستند مراسمی برای یادبود بگیرند اما به دلیل مصوبه ستاد مقابله با کرونا، برگزاری هر مراسمی به آینده موکول شد.
فروزان رسولی، عضو هیأت موسس انجمن ژیوای پاوه به «شهروند» میگوید: «دوستان شهید ما، تیم دوم گروه عملیاتی انجمن بودند که راهی منطقه شدند. آنها چهار نفر بودند که در میان آتش و دود گیر افتادند. اول به دلیل حجم دود دچار خفگی شدند و بعد در آتش سوختند. آتش که از آنجا گذشت، توانستند پیکرهایشان را پیدا کنند. نفر چهارم، سوران محمدی دورتر بود و توانست خودش را نجات دهد.» اکنون وضع اضطراری اعلام شده و همه اعضای تیم عملیاتی از منطقه برگشتهاند؛ بهتزده و غمگین. «باورمان نمیشود. آقای خندانی، سخنگوی انجمن، مدیر تیم عملیاتی و ستون اصلی انجمن ما بود. بیشتر از ١٠سال پیش در کار خاموشکردن آتش بود و در این کار حرفهای بود. همیشه میگفت که ارزش یک درخت از جان من بیشتر است. خندانی سبز بود؛ از انسانهایی که به معنای واقعی کلمه حافظ محیطزیست بود اما فعالیتش فقط به محیطزیست ختم نمیشد، چه وقتی که زلزله کرمانشاه آمد، چه زمانی که کرونا فراگیر شد.» او درباره یاسین و بلال هم میگوید: «یاسین کریمی از اعضای کمیته عملیاتی انجمن بود. او سه دختر دارد و تمام دغدغهاش حفظ محیطزیست بود. بلال امینی هم از افراد محلی بود که راه را میشناخت.
فقط همین نبود، او دغدغه درختان طبیعت منطقهاش را داشت که همراه بچههای ژیوای شد. همهشان از دست رفتند.»
قادری، رئیس اداره محیطزیست جوانرود روز یکشنبه ساعت چهاروربع با مختار تلفنی صحبت کرده بود، چند ساعتی بعد از کشتهشدن او. «او گفت پای کاریم و امیدواریم این آتش خاموششود. مختار همیشه وقتی برای عملیات میرفت، میگفت یا میسوزیم یا خاموش میکنیم. این شعارش بود.» اعضای انجمن ژیوای میگویند مثل مختار به فعالیتهای محیطزیستی ادامه خواهند داد: «بقای انجمن برای او بسیار مهم بود و حالا ما هم با کارمان در انجمن، راه او را ادامه خواهیم داد.» اما قادری میگوید اوضاع از این به بعد عوض میشود: «بعد از این حادثه، انجمنها شاکله خود را از دست خواهند داد، چون مختار ستون انجمن بود و کارهای محیطزیستی در پاوه و جوانرود را حمایت و سازماندهی میکرد. بعد از این، فعالیتهای اینچنینی تا حدودی خاموش میشود. از طرف دیگر از این به بعد از ادارات محیطزیست و منابع طبیعی هم محتاطتر با انجمنها برخورد خواهند کرد، چون ریسکش بالاست. مسئولان هم دیگر میترسند.»
بچهها روی مین نرفتند
آتش، پرجانتر از آن بود که جان مختار، یاسین و بلال در مقابلش تاب بیاورد. آنان تیم دومی بودند که هفتم تیرماه به منطقه حفاظتشده «بوزین و مرخیل» رفتند که در آتش میسوخت و مختار خندانی، مسئول دو مردی بود که جانشان در آتش سوخته و نفسشان را دودها گرفته. یوسف قادریان از اعضای انجمن ژیوای به «شهروند» میگوید این سه نفر با راهنمای محلی به منطقه رفتند و پنج ساعتی را هم در منطقه به خاموشکردن آتش گذراندند. دره ژاله هم در آتش میسوخت و یکی از محلیها که راه را بلد بود، راهنمایشان شد تا به دره بروند. آنجا که خاکش مینگذاری شده و آتشش سوزان بود: «همه جا گفتند بچهها در اثر انفجار مین مردهاند. اما اینطور نبوده. وقتی به دره میرسند، میتوانند بخشی بزرگی از آتش را مهار کنند. بعد هم میبینند چند کل و بز در آتش اسیر شدهاند که برای کمک به آنها میروند، اما بادهای غروب شروع به وزیدن میگیرد و آتش آنها را محاصره میکند.» او میگوید درهبادها در وقت غروب در این منطقه، در وقت غروب از بالا به پایین میآیند و همین بادها هم آتش را چنان وحشی میکند که جان مختار، یاسین و بلال را در خود بگیرد. آنها در حلقه محاصره آتش گیر
میکنند و اول با دودهای فراوان خفه میشوند و بعد هم جانشان در آتش خاکستر میشود: «راهنمای محلی ٥٠ متری با آنها فاصله داشت و خدارو شکر خودش آسیبی ندید و ما از سوی انجمن ژیوای در این روزهای آتشسوزی که حالا به روز چهارم رسیده، ١٥ نفر به منطقه فرستادیم و از سوی هیچ ارگان و سازمان دیگری هم به کمک نیامدند و فقط از سوی منابع طبیعی پاوه که خودش ٦ نفر نیرو بیشتر ندارد، افرادی در منطقه حاضر شدند.» قادریان که با هر کلام بغضش را فرو میدهد، از مرگ دوستانش میگوید که تجهیزاتی برای اطفای آتش نداشتند. نه لباس مناسبی و نه کفش درستی برای اطفای حریق: «ما سازمانی مردمنهاد هستیم و هیچگاه نمیتوانیم حدود ٢٠میلیون تومان برای هر فرد هزینه کنیم و لباس اطفای حریق بخریم. این در توان ما نیست و همراهی هم در این راه وجود ندارد. دمندههای خاموشکننده خودشان خطرناکند و مانند نارنجک بر دوش نیروها هستند. این دمندهها مخزن بنزین دارند که جنسش از پلاستیک است و در اثر گرما آتش میگیرد و منفجر میشود. اتفاقا صحبت از انفجار به همین دلیل مطرح شد و همان ابتدا گفته شد که مین منفجر شده است.»
آنها بارها و بارها در سالهای گذشته آتش را دیدهاند که به جان جنگلها و مناطق حفاظتشده منطقه افتاده است. یک ماه قبل هم احسان عزیزی از نیروهای دولتی جانش در آتشسوزی دیگری در منطقه از دست رفت و قادریان میگوید چند سال قبل هم چهار نفر از اعضای یک خانواده که به صورت داوطلب برای مهار آتش رفته بودند، مردند. «این منطقه پارک ملی و حفاظتشده است که سالها است هیچ نیرویی از سوی منابع طبیعی و جنگلبانی به این منطقه نیامده است.»
او میگوید هیچ دیهای به نیروهای مردمی و داوطلب داده نمیشود و همین مشکلی است که سالهاست نیروهای داوطلب مردمی با آن روبهرویند و تنها بیمهای که میتواند این نیروها را حمایت کند، بیمه «بینام» است. بیمهای که بلال هم آن را نداشت. مردی از اهالی منطقه ایناخی پاوه که ١٢ روستا دارد و جانش در میان آتشها سوخت.
نظر کاربران
مرگ اینها کجا و مرگ قاضی منصوری کجا!!!!!!! چقدر آدما میتونن ارزشمند باشن یا خوار و ذلیل و نفرت انگیز
درود به روح پر تلألو شون
خدا رحمتشان کنه انشاءالله. واقعا آدم گریه اش میگیره چرا مگر جزو ایران نیستن. البته بیشتر مناطق همین مشکلو دارن. ولی اونجا خیلی بیشتر
باید این مواقع هواپیما ها، مواد ضد احتراق و اتش خفه کن. ازون بالا بریزند و گرنه ادم ها چه میتوانند بکنند.
خدایا خودت بداد مردم ایران برس، این دولت که اصلا احساس مسولیت نمیکنه
الهی مسئولین بمیرن
پاسخ ها
الهی آمین یا رب العالمین