بحث و جدل بر سرِ نامه خوئینیها ادامه دارد
نامه اخیر موسويخوئينيها و انتقادش از وضع كنوني کشور و افزايش مشكلات اقتصادي، مطابق انتظار با واکنش اصولگرايان و حتی برخی رسانههاي اصلاحطلب مواجه شده که همچنان خبرساز است.
برترینها: نامه اخیر موسويخوئينيها و انتقادش از وضع كنوني کشور و افزايش مشكلات اقتصادي، مطابق انتظار با واکنش اصولگرايان و حتی برخی رسانههاي اصلاحطلب مواجه شده که همچنان خبرساز است.
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «جنجال نامه آيتالله» نوشت: به نماينده بنيانگذار جمهوري اسلامي در ماجراي اشغال سفارت ايالات متحده در تهران، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، نماينده مجالس خبرگان رهبري و شوراي اسلامي و حالا دبيركل مجمع روحانيون مبارز است. سيدمحمد موسوي خوئينيها يكي از شناخته شدهترين يا به بيان دقيقتر ازجمله مهمترين بزرگان در قيد حيات نظام جمهوري اسلامي است، در سكوت روزگار گذرانيده و حالا از قرار معلوم اين روزها قصد شكستن اين روزه سكوت را دارد؛ چنانكه در 2 هفته گذشته با 2 نامه سرگشاده دوباره به صفحه اصلي اخبار رسانهها بازگشته است.
روزنامه فرهیختگان نیز در واکنش به نامه موسويخوئينيها در گلایهای نوشت: بهنظر میرسد در غیاب کسانی که تمایل ندارند فضا را آنچنان تند کنند که دیگر امکان سیاستورزی متعارف وجود نداشته باشد، فردی چون موسویخوئینیها وارد میدان شده و با نگارش نامهای به رهبر انقلاب نسبت به تکمیل شدن پازل اقدام کرده است. نامهای با ادبیاتی بسیار تند و منطقی بسیار سست. نامهای که شأنی جز فرافکنی نداشته و صرفا بهدنبال ایجاد یک مرز میان نگارنده با حاکمیت است، گویی موسویخوئینیها و جریانی که او در آن قرار دارد تاکنون هیچ نقشی در اداره کشور نداشتهاند.
روزنامه رسالت هم ضمن انتقاد از موسويخوئينيها نوشت: «بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودکصفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!…»! اینها فقط بخشی از پاسخ رئیسجمهور تحت حمایت شما و حزبتان است که در مقابل انتقاد به گرانی و تحمیل فاجعه برجام و تورم افسارگسیخته و… نثار منتقدان کردهاند! راستی آقای خوئینی جنابعالی در آن هنگام کجا بودید که غیر از حمایت از دولتی که آن را در اجاره خود میدانستید، لام تا کام سخنی نمیفرمودید و کاغذ به نامهنگاری سیاه نمیکردید؟!
روزنامه جوان با جنجال نامه موسويخوئينيها اینگونه واکنش نشان داد: «علت» نامه موسوی خوئینیها میتواند «علت ابتدایی» یا علت به معنای غایت باشد. در هر دو حال بازنمایاننده تلاش یک عنصر در سایه برای بیرون کشیدن ققنوس اصلاحات از خاکستر برجامانده است. چه بپذیریم که این نامه به عنوان یک علت ابتدایی میخواهد مبدأ ایجاد حرکتی در جامعه و نظامسیاسی باشد و چه مدعی باشیم که علت این نامه همان غایت نامه است و چنانکه «تندرستی را علت راهرفتن» میدانند، زنده شدن دوباره و برخاستن از خاکستر، علت نوشتن این نامه است.
واکنش برخی چهره های سیاسی به نامه موسويخوئينيها:
محمدصادق جواديحصار ، عضو ارشد حزب «اعتماد ملي» نهتنها سخني در انتقاد از اين نامه به زبان نياورده كه برعكس به نوعي از آن استقبال كرده و در تفسير چرايي نگارش آن گفته است: «آقاي خوئينيها در اين نامه گفته كه آنان به عنوان ياران امام نيز نسبت به روندهاي اخير كه مردم را از گذشته و آينده جمهوري اسلامي نااميد كرده، انتقاد داريم.»
محمدكاظم انبارلویی ؛ فعال سیاسی اصولگرا: آقای خوئینی كافی است یك بار دیگر شعارها و وعدههای آقای روحانی را در میتینگهای انتخاباتی كه این روزها در فضای مجازی مورد بازخوانی قرار گرفته، مطالعه كنند، ببینند از چه كسی حمایت كردهاند و او چه كارنامهای از خود باقی گذاشته است و نقش او و دوستانش در این دولت و نابسامانیهای به وجود آمده چیست؟
احمد زيدآبادي: حوزه تاثير بر نظام تصميمگيري اين نامهها به خصوص از طرف فردي مانند آقاي خوئينيها، اگر معكوس نباشد، صفر است.
عبدالله گنجي، مديرمسوول روزنامه «جوان»: روح كلي نامه موسويخوئينيها به رهبري همانند نامههاي ديگر اصلاحطلبان است. ميدانند كدام مشكلات ريشه نگرشي، مديريتي و كدام به خاطر اصرار بر اصول انقلاب است، اما گويي هيچ نميدانند اما تلاش كرده به سياق طيف مدرن فحشنامه و نفاقنامه جلوه نكند. موقعيت زماني صدور نامه مهمتر از متن است.
صادق زيباكلام: اگر قرار باشد در دادگاهي متهمان به وجود آمدن وضع كنوني احضار شوند؛ نخستين فردي كه بايد در آن دادگاه حاضر و محاكمه شود خود آقاي موسويخوئينيهاست.
ارسال نظر