۱۵۰۶۸۱۹
۲ نظر
۵۶۱
۲ نظر
۵۶۱
پ

جامعه‌ و بازار گرم «‌پیشگویی» درباره مذاکرات ایران و آمریکا

در خیابان، در تاکسی، در مهمانی‌ها، در شبکه‌های اجتماعی و …همه یک سؤال تکراری دارند: «چه می‌شود؟ توافق می‌شود یا جنگ در راه است؟»

برترین‌ها: سهند ایرانمهر در یادداشتی نوشت: در خیابان، در تاکسی، در مهمانی‌ها، در شبکه‌های اجتماعی و …همه یک سؤال تکراری دارند: «چه می‌شود؟ توافق می‌شود یا جنگ در راه است؟»

پاسخ اما بستگی به این دارد که طرف پرسش کیست؟ از جنس عالم‌نمایان پیشگو که در دوران سلطنت «شبه‌علم» نوسترآداموس‌وار «پیشگویی» می‌فروشند و به ازای تحقق یکی از صد پیشگویی خود بشکن می‌زنند که:«دیدی گفتم!» یا اظهارنظرهای محققانه‌‌ای که صورت‌وضعیتی دقیق می‌دهند اما عالمانه و نسبی‌گرایانه می‌دانند که مُتغیرات هیچگاه اجازه پاسخ قطعی آری یا نه را در برابر چنین پرسشی نخواهند داد.

با این حال این پرسش‌ها، فقط یک کنجکاوی سیاسی ساده نیست. بلکه نشانه‌ای از یک وضعیت روانی عمیق‌تر است: «حالت تعلیق جمعی».

مردم ایران سال‌هاست زیر فشار مزمنِ تحریم، تورم، بی‌ثباتی و تهدیدهای پیاپی خارجی زندگی کرده‌اند. اما آنچه امروز تجربه می‌شود، یک «وضعیت روانی متفاوت» است؛ جایی میان «امید» و «فروپاشی روانی».

جامعه‌شناسان و روان‌شناسان اجتماعی در چنین وضعیت‌هایی از مفهومی به‌نام «معلق بودن آینده»یا suspended future یاد می‌کنند. در این حالت، جامعه نه می‌تواند برای آینده برنامه‌ریزی کند، نه قادر است با حال حاضر کنار بیاید. آدم‌ها نمی‌دانند پس‌انداز کنند یا خرج، مهاجرت کنند یا بمانند، طلا و‌ دلار بخرند یا بفروشند، به توافق دل ببندند یا نبندند. همه‌چیز موکول به چیزی‌ست که هنوز نیامده، اما بر همه چیز سایه انداخته است: «توافق یا جنگ؟»

0

در روان‌شناسی جمعی، فشار دائمی و عدم قطعیت باعث شکل‌گیری نوعی «فرسودگی تصمیم‌گیری»می‌شود.  

ذهن‌ها خسته‌اند. قدرت تحلیل پایین آمده. شایعه‌ها جای تحلیل را گرفته‌اند و ترس، به جای تعقل نشسته.

وقتی جامعه در حالت بلاتکلیفی قرار بگیرد، مردم دنبال نقطه‌های قطعی می‌گردند؛ مثل خبر توافق، یا خبر جنگ. چون حتی یک فاجعه واقعی، برای ذهنی که از تعلیق خسته شده، از انتظار دائمی راحت‌تر است.

آنها که برکنار از مشکلات مردم داخل کشور، شادمانه بر طبل جنگ می‌کوبند یا مذاکره را حجت بالغه‌ای بر زبونی و ذلت می‌دانند و نیز آنهایی که در داخل بر (به اصطلاح)«مرعوب‌شدگان غرب» می‌تازند و در واقع همان سخنان را تکرار می‌کنند از یک چیز غافلند و آن اینکه فشارها و تحریم‌ها فقط اقتصاد را به هم نریخته است، بلکه روان جمعی را هم فرسوده کرده است.

تحریم‌ها معمولاً با شاخص‌هایی مثل نرخ تورم یا نرخ ارز سنجیده می‌شوند. اما آن‌چه کمتر دیده می‌شود، تأثیر وضعیت تعلیق توام با فشار بر روان جامعه است. در شرایطی که جامعه در «حالت تعلیق روانی» به سر می‌برد، نیاز به بازگشت اعتماد و شفافیت فوری‌ست.  

حکومت، رسانه‌ها و نخبگان در داخل و خارج بتوانند پیام‌های روشن و صادقانه ارائه دهند، از رواج ترس و شایعه و اغراق جلوگیری کنند و از یاد‌ نبرند برای مردم مساله «سیاست» نیست که امرسیاسی برای توجیه هر وضعیتی چاره ساز باشد و فی‌المثل اگر ثابت شود فلان تفکر سیاسی به راه خطا یا درست رفته جناح و‌ جریان مقابل، برنده میدان است.

مساله مردم «تعلیق منجر به فروپاشی روانی» است و اگر چنین مساله‌ای رخ دهد هیچ‌کس برنده نیست و این خطری بزرگتر از تحریم یا حتی جنگ است.

 

 

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • چشم سوم

    درهمه حال تعامل بهترازتقابل هست!

  • مانا

    انشااله هر چیزی که خیره برای مردم ایران اتفاق بیفته

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج