۱۴۶۹۷۸۹
۱۳ نظر
۲۹۹۸
۱۳ نظر
۲۹۹۸
پ

دو روایت تکان‌دهنده از سریال خودکشی‌ها در خوزستان

انتشار دو خبر تلخ از خوزستان طی روزهای اخیر، تلخ و دردناک بود.

برترین‌ها: انتشار دو خبر تلخ از خوزستان طی روزهای اخیر، تلخ و دردناک بود. روزنامه خوزی‌ها به بهانه این دو اتفاق تلخ در صفحه نخست خود با عنوان "سریال خودکشی" به انتشار یادداشت‌هایی در همین رابطه پرداخته. با ما همراه باشید.

دو روایت تکان‌دهنده از سریال خودکشی‌ها در خوزستان

خودکشی در اهواز

محمد جوروند درباره واقعه تلخ اهواز نوشت: امروز یک زن از روی پل کابلی (اهواز) خود را بر زمین زد. او خودکشی کرد. هر وقت خبر یک خودکشی را می‌شنوم انگار این خودم هستم که خودم را کشته‌ام. زن و مرد هم برایم فرقی نمی‌کند. واژه خودکشی در من حس دردناکی را ایجاد می‌کند. حس می‌کنم مثل این زن در میانه پل و زمین معلقم، زمان برایم ایستاده است و من در اندیشه‌ای طولانی هستم. اندیشه‌ای به درازنایی تاریخ خلق آدمی.

دو روایت تکان‌دهنده از سریال خودکشی‌ها در خوزستان

من تا لحظاتی دیگر بر زمین می‌خورم و می‌میرم، به چه می اندیشم؟! آیا می‌توانم دوباره به روی پل برگردم به کارون نگاه کنم، مرغان کارون را دوباره ببینم که نان را از دست مردم می‌قاپند، روی پل راه بروم، سوت بزنم و بپیچم به سمت چهار راه نادری، یک بستنی بخورم، به دستفروش‌ها سر بزنم برای خودم چیزی بخرم و به خانه برگردم ؟ ولی دیر شده است. زمان به ناگاه و به سرعت به حرکت در می‌آید. محکم بر زمین می‌خورم از سرم خون جاری می شود، دنده‌هایم می‌شکنند، دست و پایم له می‌شوند، عابران گرداگرد جسدم جمع می‌شوند. آمبولانس می‌آید و جسد مرا بر می‌دارند. مردم پراکنده می‌شوند، ماشینها بوق می‌زنند و حرکت می‌کنند.

گروه‌های واتساپی می‌نویسند یک نفر امروز خودکشی کرد. پیام‌های سیاسی خبر خودکشی مرا محو می‌کنند من و خبر خودکشی‌ام لابلای خبرهای رنگارنگ گم می‌شویم من کی میشوم و جهان برای من تمام می‌شود و ماشین‌ها از روی پل کابلی رد می‌شوند و دستفروش‌ها داد میزنند و کالای خود را حراج می‌کنند. کسی آن طرف بستنی می‌خورد و پل کابلی سر در کارون فرو می‌برد.

خودکشی در خرمشهر

محمد مالی هم در یادداشت دیگری درباره ماجرای دردناک خرمشهر نوشت: کلیپی از خرمشهر روی واتساپم رسیده است. مشغول کاری هستم که ویدیو به‌طور ناگهانی شروع به پخش می‌کند. از یک سمت تصویر، غواص‌هایی دیده می‌شوند که دیگر نایی در بدن ندارند؛ سه ساعت تمام در کارون غوطه خورده‌اند تا جنازه پسری را که طعمه ماهی‌ها شده، از آب بیرون بکشند. در ابتدا خیلی درگیر فیلم نمی‌شوم، اما ناگهان صدای ناله‌ای سوزناک تا عمق استخوانم را می‌سوزاند. یوما به زبان عربی یعنی مادر؛ «من رو ببرید نزدیک‌تر به شط تا پسرم رو صدا بزنم.» انگار شط برای او موجودی آشناست؛ مثل آیه‌ای که فرزندت را به او سپرده‌ای و حالا برای بازگرفتنش آمده‌ای، غافل از این که دیگر نمی‌توان او را برگرداند. نمی‌توانم ادامه فیلم را تماشا کنم و با خود ادامه حرف‌های مادر را در ذهنم می‌شنوم.

می‌گوید: «کلی با پسرم حرف می‌زنم، اگر صدای من را بشنود بیدار می‌شود. برایش ماهی کباب کرده‌ام که خیلی دوست دارد. او که خودش را از پل پرت نکرده داخل کارون، کارون مادر ماست و ما را نمی‌بلعد. شاید رفته شنا کند. من را ببرید نزدیک شط. شط خودش مادر است، ما همه ما، مادر خوزستان»

دو روایت تکان‌دهنده از سریال خودکشی‌ها در خوزستان

خبر اما خام است. پسرجوان معلم بوده، مطالعات روانشناسی خوانده است و کارون را برای مرگی برگزیده که چرایی‌اش را نمی‌دانیم. حالا من روی دستم یک خبر تلخ باد کرده است و یک شهر غصه‌دار. خرمشهر را خوب بلدم، صدها کوچه و چند میدان و ده‌ها هزار نفری که همه یک خانواده‌اند، همدل و مهربان، با شادی‌ها و سوگ‌های مشترک. حالا این خبر در شهر پیچیده که یکی خود را کشته. مثل اهواز که در همین روز و حوالی همین ساعت، چنین اتفاقی در پل کابلی‌اش رقم خورده. یعنی آن زن ۳۵ ساله در اهواز و این مرد ۲۳ ساله در خرمشهر، هر دو به یک بن‌بست رسیده بودند. یعنی در آن لحظه آخر، وقتی رها شدند از پل، وقتی سقوط کردند، در تعلیقی که اکسیژن را توی صورتشان می‌زد و دندان‌هایشان را می‌فشرد، پشیمان نشدند. نه، آقای قاضی، حال خوزستان خوب نیست. این را دیگر از لا به لای خبرهایش نمی‌توان فهمید، تیترهای خوزستان بوی خون می‌دهند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ناشناس

    هیج کس امید به زندگی نداره درایران

  • مصطفی جنوب

    بیکاری بی پول طلاق و فقر افسردگی تجاوز

  • ناشناس

    فقط اشک می ریزم و نفسم بند می آید تا فریاد نزنم

  • ایرانی

    خدایا چرا،دارن چی به سر جوونهای ما می آورند 🥺🥺

  • ارامش خاص

    خدایا خودت رحم کن

  • آرامش

    یاد این جمله ی صادق هدایت در کتابش میافتم :
    در زندگی دردهایی هست که مثل خوره آدمی را از درون میکاوند .

  • ببر خسته

    خودکشی کشور را فرا گرفته.. مسولان خجالت بکشید..

  • کارون

    خوشا به حالشان راحت شدن از این برزخ نه مرگ و نه زندگی

  • بانو

    اگه قراره آقایون در مورده همه چی نظر بدن پس زن این وسط فقط و فقط یه روباته پس ازدواج به چه دردی میخوره؟هم،تنها باشن جوانها بهتره (جایی نبود،نظرمو بنویسم)،با تشکر عصر بخیر

  • تاجی اهوازی

    یه جوان دهدشتی هم بود که میدان تره باراهوازکارمیکردوکاملا میشناختمش بازنش به مشکل میخوره وزنش میره خونه پدرش ووقتی این بنده خدامیره دنبال زنش برنمیگرده خونه وسپس جوانک میره خونه وخودش رودارمیزنه..بخداتاالانم باورنمیشه که یک جوان خوب ورعنا اینجوری خودش روبه کشتن میدن

  • ناشناس

    خوش به حالشون حداقل جسارت پرواز را داشتن

  • نیما

    فقط خبرای تاسف بار و ناراحت کننده
    جوونایی که هیچ جای آینده اثری از امیدواری براشون باقی نمونده

  • محمد

    خود تحقیر زیادجوگیرنشو گرچه خودکشی یک نفره خیلی زیاده ولی آمارایران نسبت به کشورهای دیگه خیلی پایین وفقط مشکل این که همه رو سیاسی واقتصادی میدونیم!

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج