۱۴۳۴۷۵۱
۱۲ نظر
۴۹۶۴۰
۱۲ نظر
۴۹۶۴۰
پ

احساسی‌ترین سکانس سال؛ یک تکه پیتزا، اشکمان را درآورد

در قسمت اخیر سریال در انتهای شب یک سکانس خاص جلب توجه می‌کند.

برترین‌ها - ایمان عبدلی: در قسمت اخیر سریال در انتهای شب یک سکانس خاص جلب توجه می‌کند، سکانسی که دارا یک برش از پیتزایش را به بهنام (پدرش) می‌دهد و فضای متنشج خانه پدری ماهرخ را دگرگون می‌کند. سریال در انتهای شب در این شش قسمتی که پخش شده حال دیگر یک سریال کاملا موفق است که در نمایش پیچ و خم‌های زناشویی شاید متفاوت عمل کرده است.

احساسی‌ترین سکانس سال؛ یک تکه پیتزا، اشکمان را درآورد

شخصیت‌ها و روابط برآمده از آن‌ها آن‌قدر ملموس ترسیم شده که هر مخاطبی با هر میزان از تجربه در رابطه، دچار سطحی از همذات‌پنداری با کاراکترهای این سریال می‌شود. اینجا البته بیشتر و دقیق‌تر درباره آن سکانس برش پیتزا می‌نویسم، در واقع آن بخش کارکرد و و جایگاه فرزند در منازعات زناشویی، چیزی که در آثار ایرانی نگاهی سطحی و گذران و کلیپ‌گونه به آن شده،؛ مثل جایگاه فرزندی که پدرش اعتیاد دارد، ناخواسته ذهنم رفت سمت آن کلیپ معروفی که از محمد اصفهانی، سال‌ها پیش در صداوسیما پخش می‌شد، «نازنین، من اگه تاریکم، غمی نیست».

احساسی‌ترین سکانس سال؛ یک تکه پیتزا، اشکمان را درآورد

فرزند طلاق و فرزند اعتیاد بودن چگونه است؟ آیا این‌قدر که در آثار وطنی تصویر می‌شود، کلیشه‌ای و باسمه‌ای و یک‌سویه است؟ آیا صرف این که یک نفر فرزند طلاق می‌شود، پسغمگین وپرخاشگر و یا آمیخته از عقده و بغض است؟ دارای سریال در انتهای شب اتفاقا مسیری متفاوت را رفته، او به شدت باهوش است، در میانه طلاق پدر و مادرش، فکر «اتاق فرار» است، پی لذت و لمس لحظه است، یک گوشه‌ای قنبرک نزده، ابژه دلسوزی و ترحم نیست، کار خودش را می‌کند، حتی در همین سکانس مورد اشاره قسمت اخیر، به جای آن که مرعوب تنش و تشنج خانه پدربزرگش شود، فاعلیت خودش را دارد، در لحظه‌ای که می‌شد با چند نمای نزدیک از مخاطب اشک گرفت، او اتفاقا در یک نمای مدیوم، کنش‌مند و مستقل یک برش از پیتزای خودش را به پدرش می‌دهد، پدری که در آستانه خروج از منزل پدری همسر سابقش است. موقعیت عجیبی دارد، بهنام یکه و تنهاست، آمده فرصت مهرورزی به فرزندش را طلب کند، کسی او را نمی‌خواهد، زیر طعن و کنایه‌های سنگین عمه خانم(با بازی شیرین مریم سعادت) مات و مبهوت است، دارا صدایش می‌کند، بهنام مبهوت برمی‌گردد، پیتزایش را به او می‌دهد.

پیتزا در اینجا همه‌ی عشق دارا است، چند دقیقه قبل‌تر ماهرخ خطاب به عمه خانم می‌گوید که شام داشتیم، اما چون دارا هوس پیتزا کرده، امشب را پیتزا می‌خوریم. این یعنی در آن لحظات عزیزترین چیزِ دارا همان پیتزا است و می‌بخشد، اشک نمی‌ریزد، شیون ندارد، گفتم که ابژه دلسوزی نمی‌شود اما در نهایت اشک مخاطب را درمی‌آورد. در همین قسمت در سکانس حمام، دارا در وان نشسته و از مادرش چیزهایی می‌پرسد که نشان می‌دهند که درباره «مهر پدر نسبت به خودش» شک دارد، ماهرخ به او اطمینان می‌دهد که بهنام، دارا را دوست دارد، اینجا آن مرز ظریف پرداخت واقعی یک کاراکتر اتفاق می‌افتد، دارا که از ریاضی خواندن فراری است، در عین حال می‌داند خانه محل سکونت بهنام به نام خودش است، هوشمند و مطالبه‌گر رفتار می‌کند اما در عین حال مهر پدر را طلب می‌کند، دارای سریال در انتهای شب به نوعی و در موقعیت‌هایی یادآور آن فرزند طلاق فیلم عزیز «کریمر علیه کریمر» است، فیلمی که علاقه‌مندان سینما با بسیاری از سکانس‌های آن خاطره‌بازی می‌کنند، فرزند طلاق آن فیلم یک الگوی درست و حسابی‌ست که انگار قرار است تا ابد الهام‌بخش باشد.

احساسی‌ترین سکانس سال؛ یک تکه پیتزا، اشکمان را درآورد

خلاصه آن که اگر با آن سکانس دارا اشکی شده‌اید، حق دارید، این اتفاقا یک پرداخت مهندسی‌شده و دقیق از یک وضعیت یک فرزند طلاقِ امروزی بود، کسی که ترحم طلب نمی‌کند، اتفاقا شاید آینده بسیار روشنی هم داشته باشد، عاری از عقده، یک وضعیت متفاوت و نه لزوما تقلیل‌دهند و پَست! این تفاوت در لحن پردازش پرسونای دارا؟ همان چیزی‌ست که منجر به تغییر نگاه به کلیشه‌های رایج دهه‌های پیش خواهد شد، طلاق، لزوما بد نیست، فرزند طلاق لزوما ترحم‌پذیر نیست.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ناشناس

    چقدر فلسفه بافتید پیتزا بلوچی تندا یا همون کرائی بوده
    منم یکبار خوردم
    تکه اولی اشک از چشام اومد
    تکه دومی سرفه میکردم
    تکه سومی نفس نمیتونستم بکشم
    چهارمی به بعد هم نخوردم

  • ناشناس

    تمام عوامل عالی عالی عالی

  • ناشناس

    اتفاقا نمونه یک بچه لوس و بی ادب وبقول هدا مامانش در سریال بیمار هست که والدین نتوانستند درست تربیتش کنند

  • ناشناس

    سریالی که روی دیالوگها. شخصیت ها حتی نام‌ها فکر شده. ماهرخ. بهنام. دارا. رضا. ثریا. و پلان ها. آفرین

  • مهدی حبیب زاده

    با سلام

    بهترین فیلم اثر گذار و قابل لمس و درک و باور پذیری هست که به دور از تجملات و بازیگری فقط اسمی و آوازه ای دیدم

    این سریال تنها دلگرمی من بعد از مدتها از سینما و دنیای بازیگری هست
    چیزی که بعد از اتمام هر قسمتش از اینکه وقتم رو برای دیدنش صرف کردم ناراحت نمیشم

    خدا قوت به تمام عوامل و بازیگران محترم این سریال خاص

    پاسخ ها

    • مهدی

      منم با شما هم نظرم

  • ناشناس

    این نوع از ساخت سریال با نگاهی منطقی و عقلانی و اجتماعی به روز مرگیها و مفاهیم و رخدادهای واقعی زندگی باعث میشه کم کم و آهسته بینندگان سریالهای متوهم و چرت و پر از دروغ و نیرنگ و سطح پایین ترکی و هندی را کنار بگذارند و با سریالهای کار درست ایرانی آشتی کنند ......

  • ویدا

    عالیه عالی👍

  • عضو اللبدل

    خدا نکنه گیر همچین خانمهایی بیافتی هم خودتو مریض میکنند هم بچه تو

  • پژمان بختیاری

    این سریال در فاز ۸ شهر پردیس،مسکن مهر ساخته شده.

  • راما

    سریال انگار یه چیزی کم داره یه جوریه

  • یوسف

    من بعد10سال بعدازاینکه مهران مدیری فیلم وسریال درست نکرد دیگه هیچ فیلم وسریال ایرانی نگاه نکردم ولی این سریال درانتها شب خوب بود دنبال میکنم کاشک تواین سریال دوتا زن زیبا میگذاشت شاید نگذاشتن بخاطرچهره زیبا پارسا که بیشتر دیده بشه

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج