ده خاطره کاملا زنانه که مردان اصلا نباید بخوانند!
مساله «مردسالاری» در اکثر جوامع و به خصوص جوامع سنتی همیشه محل بحث و گفتگو بوده و در عصر مدرن همواره منکوب شده است.
برترینها: مساله «مردسالاری» در اکثر جوامع و به خصوص جوامع سنتی همیشه محل بحث و گفتگو بوده و در عصر مدرن همواره منکوب شده است. حالا و در همین ارتباط کاربری به نام «فادر آو دراگونز» با نوشتن خاطره خود از دیگران نیز خواسته که خاطراتشان را در همین باب روایت کنند.
این کاربر در روایت نخست نوشته:
بچه که بودم یه باری که با خواهرم خونه عموم اینا رفته بودیم، سر شام یهو عموم نمکدون شیشهای رو پرت کرد سمت دیوار و نمکدون خرد و خاکشیر شد. حالا چرا؟ چون یکم که تکون داده دیده ازش نمک نمیاد.
و در ادامه پاسخ کاربران و به نوعی یک همدردی جمعی برای یک مساله آزاردهنده اما فراگیر:
روایت دوم / ناردون:
بچه بودم عموم سر این که زنعموم، سماور رو درست نشسته بود از خونه پرتش کرد بیرون. سماور نو بود اون بیچاره هم فقط با آب خالی شسته بود برای اولین بار روشن کنه. عموم کلا بداخلاق و قلدر بود همه ازش میترسیدن. زنشو خیلی اذیت میکرد ولی الان موش شده و خداروشکر اون دوره تموم شد.
روایت سوم / صاحب خانه امن:
یه دانشجوی فرانسوی دارم، تو خونه استیک پخته بود، باباش گفته بود سفته، گوشت رو با چنگال پرت کرده بود بیرون که من پول میدم گوشت درست حسابی بخری نه آشغال! همین یکی دو سال پیش!
روایت چهارم / خانوم اف ام:
من راه دور نمیرم، همین شش هفت ماه پیش که مهمونی دعوت بودیم، آقایون بعد شام در حال استراحت و گپ زدن بودن و خانوما داشتن تو آشپزخونه ظرف میشستن...
روایت پنجم/ مگنولیا:
مردسالاری؟ شوهر من از وقتی میاد حکومت نظامیه، هیس کسی حرف نزنه من کار کردم، هرچی خوبه من بخورم چون من سرکار میرم، بچه تاصبح گریه میکنه؟ من باید برم بخوابم، چون فقط سقف آسمون سوراخ شده من میرم صبح سرکار!! هیچی نباید درخواست کنید، چون سرکار نمیری! و قس علی هذا...
روایت ششم/ ماهی سفید کوچولو:
ما رفتیم یخچال بخریم بابام بود، همسرم هم بود. مغازهدار گفت به اسم کی فاکتور کنم؟
گفتم من ولی دوباره رو کرد به بابام و گفت به اسم کی فاکتور کنم؟
بابام گفت دخترم.
باز هم رو کرد به همسرم و تکرار کرد که به اسم کی فاکتور کنم؟
همسرم گفت به این اسم (اسم و فامیل کامل خودم).
یعنی انقدر که اون مرد فروشنده مردسالار بود که همگی در عجب بودیم!
روایت هفتم/ مائده:
دوره که چه عرض کنم خاطرهی من برای یک سال پیشه. با داییم بودم و پسر خاله 13 سالم. در ماشین رو باز کردم تا خواستم بشینم جلو، داییم گفت پسرخالت جلو بشینه با لحن بد، چرا؟ چون پسره. با اینکه ماشین بابام بود و من بزرگتر یا مثلا وقتی مهمونی هستیم یا تو باغ زنها فقط نقش کلفت رو دارند.
روایت هشتم/ یواشکی:
عموی دوستم رفته بود سر زنش هوو آورده بود چون زنش زشته و حق مرد، نگاه کردن به صورت زیباست. زنش خیلی تحقیر میشد چون همه جا هم دلیل ازدواج مجددشو باافتخار میگفت.
روایت نهم/ ماریلا:
هر وقت دور هم جمع میشدیم عموم که شغلش آزاده گیر میداد به مامانم که چقدر بهت حقوق میدن؟ بگو من دو برابرش رو بهت میدم نرو سر کار… بابام مشکلی نداشت با کار کردن مامانم و درس خوندن ما.
روایت دهم / آساکو:
وسیلهی برقی خونه مشکل پیدا کرده بود, به تعمیرکار گفتم المنتش کار نمیکنه, گفت شما خانوما حالیتون نمیشه. وقتی دستگاهو باز کرد گفت بله المنتش مشکل پیدا کرده. ما هر روز, هر ثانیه داریم با جامعهی مرد سالار میجنگیم و تحقیر میشیم.
نظر کاربران
تو خونه ای که مرد دست به سیاه و سفید نزنه ، زن خونه خیلی زود از پا در میاد . خیلی دیدم که میگم . اقایون بخدا با یه سفره جمع کردن ، یا ظرفای یک وعده ولو شام و سبک شستن هیچیتون نمیشه.ولی خانوم یا خانومای خونه که دختراتون باشن خواهرتون باشن کلی انرژی میگیرن و کیف میکنن . یکبار انجام بدید تا به حرفم برسید
دقیقامن الان فلجم چون ۲۰سال شستم جمع کردم
شوهر منم با وجود اینکه دوتا بچه دارم اما اجازه نمیده با فامیلام رفت و آمد کنم همیشه غصه میخورم اما از ترسم چیزی نمیگم
اخ که شما زنا چقدر مظلومید ، ،، بگردم
کسی که داره با همچین آدمایی زندگی میکنه فقط داره به خودش ظلم میکنه مگه مردا کین که زن بخواد واسه نفس کشیدنم اجازه بگیره ازشون
اینهایی که گفته شد لزوما همه مردان را شامل نمیشه چون داریم مردانی که به عشق زن و بچه هاش زنده هست و تلاش میکنه
البته بعصی از خانومها هم توقعات زیادی دارند بالاخره هر چیزی جای خودش عزیزه
چرا مگه عصر حجره ؟
همه مردا که اینطوری نیستن من بعنوان يه مرد هم بیرون خونه کار میکنم هم در حد توانم داخل خونه کمک میکنم البته خانمم هم در کارای بیرون خونه کمک من میکنه با اینکه قشر متوسط رو به پایین جامعه هستیم ولی در کنار هم خوشحالیم
والا تا وقتی که مردسالاری بود همه چی گل و گلستان بود الان که همه مردا جای خودشونو دادن به زنا همه چی چپ اندر چپ شده
من شوهرم تمام کارهای خونه را انجام میده اصلا نمیذاره دست به سیاه و سفید بزنم آخه میگه اگه زیاد کار کنی از قیافه می افتی شوهرم میگه زن باید فقط به سر و وضعش برسه!!!ای بابا من که هنوز مجردم،شوهرم کجا بود!
جدیدا برعکس شده.زن ها زورگو شدن
چرا میترسی چرا ، یکی از دلایل ترست خانواده خود زنه که باید پشت دخترشون باشن
پاشم برم قربون بابام بشم دورش بگردم برادرامم مثل خودش شدن
خونه خراب شده شما این جوریه ای خاکککک
خخخخخ
چه قدر عموها قلدر ماجرا هستن عموم کامنت ها عمو نقش داشت
افرین
خواهر من کنکور قبول نشد برداشته بود دفترچه اعزام به خدمت پر کرده بود که بهش گفتند شما خانم هستی نیاز نیست بری سربازی یعنی اینقدر با جامعه زن سالار طرف هستیم