آنچه دربارهی کارآفرینان مشهور دنیا نمیدانید
مسیر موفقیت همواره طولانی و دشوار است. در نتیجه صبر و تلاش بسیاری میطلبد. لیستی که در ادامه میخوانید، حقایقی در مورد چند تن از کارآفرینان بزرگ و مشهور دنیا است. امیدوارم بتوانید از هر کدام آنها الهام بگیرید و در مسیر کاری خود پیشرفت کنید.
برترینها: مسیر موفقیت همواره طولانی و دشوار است. در نتیجه صبر و تلاش بسیاری میطلبد. لیستی که در ادامه میخوانید، حقایقی در مورد چند تن از کارآفرینان بزرگ و مشهور دنیا است. امیدوارم بتوانید از هر کدام آنها الهام بگیرید و در مسیر کاری خود پیشرفت کنید.
Bill Gates
همهی ما بیل گیتس، موسس شرکت مایکروسافت را میشناسیم. او یکی از ثروتمندترین کارآفرینان مشهور دنیا است و با ثروت حدود ۷۹ میلیارد دلار، عنوان ثروتمندترین مرد کرهی زمین را یدک میکشد. اما چقدر دربارهی او میدانیم؟
یکی از داستانهای کمتر شنیده شده از بیل گیتس این است که او اولین بار با بازی سادهی «پنجهی تیک تک» (tic-tac-toe) به کامپیوتر علاقمند شد و وقتی دبیرستانی بود؛ اولین برنامهی کامپیوتری خود را ساخت.
همهی ما باید از یک جایی شروع کنیم. مگر نه؟
بیل گیتس برای تاسیس شرکت مایکروسافت از دانشگاه هاروارد انصراف داد. هرچند بسیاری از اطرافیانش اصرار کردند در دانشگاه بماند و درسش را تمام کند. او بعدها گفت: «من تاثیر بدی بر دیگران میگذارم. »
اوایل دههی هشتاد میلادی شرکت آی بی ام (IBM) و مایکروسافت، هردو، به شدت نیازمند یک سیستم پردازش کامپیوتر (OS) بودند. بیل گیتس با مبلغ ناچیزِ ۱۰۰۰۰دلار شرکت مایکروسافت را مجهز به سیستم پردازش کرد و برای هر شرکت دیگری که از آن سیستم استفاده کند، مبلغ ۱۵۰۰۰دلار در نظر گرفت. آی بی ام برای همان نرمافزار حدود ۴۳۰۰۰۰دلار هزینه کرد. در حالی که مایکروسافت توانست نرمافزار جدید خود را به سایر کارخانههای کامپیوترسازی بفروشد. این یعنی سود!
بیل گیتس به جوانترین میلیاردر تاریخ تبدیل شد. البته این هرگز باعث نشد به خود مغرور شود و خود واقعیاش را فراموش کند.
Oprah Winfrey
اپرا را به عنوان مجری برنامهی تلویزیونی و یکی از ثروتمندترین زنان کرهی زمین میشناسیم. اما اکثر ما نمیدانیم که او در فقر بزرگ شده و دوران کودکی و نوجوانی سختی را گذرانده است.
خانوادهی اپرا آنقدر فقیر بودند که او اغلب مجبور بود به جای لباس، گونی سیبزمینی بپوشد. اولین بار در سن ۶ سالگی کفش خرید و در ۱۳ سالگی خانه را ترک کرد.
اسم واقعی او «Orpah» است که پدر و مادرش آن را از روی شخصیتی در کتاب مقدس انتخاب کردند. جالب است بدانید که ارپای کتاب مقدس هم زندگی سختی داشته. اکثر مردم اسم او را به اشتباه، «Oprah» تلفظ میکنند که به همین نام شهرت یافته است.
به هر حال مشکلات زندگی، او را از تلاش برای رسیدن به موفقیت بازنداشت. او به مدرسه رفت و مهارتهای گفتگو و مصاحبه را فرا گرفت. توانست لقب دانشآموز نمونه را کسب کند و در ۱۷ سالگی برندهی عنوان «بانوی زیبای سیاهپوست» در ایالت تنسی شد. این عناوین به او کمک کرد در دانشگاه بورسیه شود و بتواند به شبکهی اخبار محلی راه پیدا کند. البته اولین شغلش در تلویزیون خوب پیش نرفت و اخراج شد. به او گفتند: به درد تلویزیون نمیخورد!
نکتهی ماجرا همین است که همیشه به حرف دلتان گوش دهید و به نظرات منفی دیگران توجه نکنید. اپرا این جمله را زیاد میگوید. آن اتفاق باعث نشد او دست از تلاش کردن بردارد. به شیکاگو رفت و مجری یک میزگرد کوچک تلویزیونی شد. همان برنامهی کوچک به مرور بزرگ و بزرگتر شد تا جایی که توجه مردم را در سطح بینالمللی جلب کرد و تا دههها ادامه یافت.
Mark Zuckerberg
بیشتر مردم ماجرای مارک زاکربرگ و اختراع معروفش، فیسبوک را میدانند. همچنین اکثریت میدانند وقتی مشغول تحصیل در دانشگاه بود؛ نوعی پرتال ارتباطی میان دانشجویان ساخت که به کمک آن همدیگر را بشناسند و با هم معاشرت کنند.
مارک بعدها که برنامهاش وسیع و همهگیر شد، از دانشگاه انصراف داد. آن موقع دانشگاه هاروارد از دستاوردهایش تقدیری نکرد. حتی روزنامهها هم نسخهی اول برنامهی او را «کاملاً نامناسب» خواندند.
امروزه مارک زاکربرگ را به عنوان جوانترین میلیاردر دنیا در سن ۲۳ سالگی میشناسیم. او حتی در سال ۲۰۰۸ جایزهای تحت این عنوان برنده شد.
زاکربرگ تا به الآن، اینستاگرام را نیز خریده است تا زیرِ مجموعهی فیسبوک به فعالیتهای خود ادامه دهد و این فقط یکی از صدها معاملهی موفق اوست.
در سال ۲۰۱۷ برنامههای مارک ۳ جایگاه از ۵ برنامهی پردانلود گوشیهای آیفون را به خود اختصاص دادند. البته در تمام این سالها سلطه و اقتدار فیسبوک بدون لغزش نبوده است. وقتی گوشیهای هوشمند به بازار آمدند، فیسبوک فقط ۵۰ میلیون کاربر داشت. برنامههای که توسط فیسبوک برای تسلط بر دنیا ساخته میشدند، خطردار بودند، ولی خطری که مارک کرد جواب داد.
Walt Disney
والت دیزنی را به عنوان تهیهکننده، کارتونساز، صداپیشه و یکی از موفقترین کارآفرینان آمریکا میشناسند. راحت بگویم والت دیزنی همان نامی است که هر کودک ۶ سالهای میداند.
والت همیشه به تصویرسازی کارتونی علاقه داشت و همین باعث شد در تصویرسازی تجاری به عنوان اولین شغل خود مشغول شود. او تاکنون به پاس آثارش موفق شده است جوایز زیادی از جمله چندین گلدن گلابز و اسکار و جایزهی امی کسب کند.
احتمالاً گمان میکنید اولین موفقیت بزرگ او با کارتون «میکی موس» بوده است. اما قضیه از این قرار است که استودیوی دیزنی با شراکت استودیوی یونیورسال، شخصیتی به نام «اسوالد، خرگوش خوششان» خلق میکنند. ابتدا دیزنی تقاضا میکند سهمش از فروش هر فیلم افزایش پیدا کند، اما یونیورسال نظر دیگری دارد.
او برای شریک خود سهم ۲۰درصدی پیشنهاد میکند و ادعا میکند مالک و خالق اصلی اسوالد است. سپس تعداد زیادی از اعضای تیم دیزنی را میخرد تا شخصیتهای فیلم را کامل کند. در واقع میکی موس زمانی خلق میشود که والت تصمیم میگیرد به این شرایط پاسخ دهد و از نو شروع کند.
والت در آن زمان بسیار کم رو و خجالتی بود و اعتراف کرده است ترجیح میداد «والت» باشد تا «والتر» .
طبق گفتهی او، والت اهل گشتوگذار و مشهور بود و زیاد سیگار میکشید. از طرف دیگر والتر درونگرا بود و نمیتوانست با مردم خوب ارتباط برقرار کند.
Cher Wang
چر وانگ با ثروت هنگفت بالای ۶/۱ میلیارد دلار، یکی از کسانی است که در لیست کارآفرینان مشهور دنیا پادشاهی میکند. او ثروتش را از راه تکنولوژی و گوشیهای هوشمند به دست آورده و موسس یکی از بزرگترین شرکتهای ساخت گوشی همراه یعنی اچ تی سی (HTC) است.
اولین بار وقتی داشت جای یک کامپیوتر رومیزی را تغییر میداد؛ به این فکر کرد که اگر کامپیوترها سبکتر بودند، چه میشد. این فکر در نهایت، باعث ابداع اچ تی سی و ساخت ۱۰۰۰ نسخهی اولیه از هر محصول شد. در واقع اچ تی سی اولین شرکتی بود که از سیستم عامل اندروید استفاده کرد و بر بازار چیره شد.
نکتهی جالب در مورد وانگ این است که وقتی پدرش از دنیا رفت، دومین مرد ثروتمند تایوان بود؛ بنابراین وانگ حتی قبل از راهاندازی شرکت خود با پول و ثروت آشنا بود. پدرش موسس یک شرکت بزرگ پلاستیکسازی بود و چر به عنوان یکی از سردمداران تکنولوژی موبایلهای هوشمند شناخته شده است. اینطور که پیدا است، خانوادهی وانگ ژن کارآفرینی خوبی دارند!
شما هم میتوانید
در قدم اول دنبال تقاضاهایی بگردید که در جامعه به خوبی برآورده نشدند. سپس در مورد راههای خلاقانهی حل آن مشکل یا تقاضا ایدهپردازی کنید. همهی جوانب را بسنجید و بهترین ایده را انتخاب کنید. در مرحلهی بعد سعی کنید نظر سرمایهگذاران و شرکای توانمند را جلب کنید و با کمک آنها منابع مالی و نیروی انسانی مورد نیاز را تهیه کنید.
بعد از تامین منابع لازم، نوبت به مرحلهی اجرا میرسد. این مرحله نیازمند کار و تلاش مضاعف است. یادتان نرود کارآفرینان ممتاز، متمرکز و سختکوشاند. خطرپذیرند و هوشمندانه تصمیم میگیرند. خلاقیت بالایی دارند و مردم جامعهی خود را میشناسند. بارها شکست میخورند، اما ناامید و تسلیم نمیشوند.
منبع: cubicleninjas
نظر کاربران
ممنون عالی بود مخصوصا قسمت شما هم میتوانید.
مرسی لیلیوم جان. بخصوص پاراگراف آخر خیلی مفید بود :))
خیلی جالب بود لطفا از کارآفرینان بیشتر بزارید ممنون