درباره سریال «پیکی بلایندرز»، قصه مردانی با کلاههای تیغدار
وقتی درباره سریال ساختن در دنیای امروز حرف میزنیم بدونشک استانداردهای بیشماری را باید لحاظ کنیم. بخشمهمی از صنعت سرگرمی هماکنون در اختیار سریالهای تلویزیونی قرار دارد و شبکههای مختلف کابلی و پخشآنلاین همه تلاش خود را به کار گرفتهاند که محصول مورد توجهتری را به مخاطبان عرضه کنند.
روزنامه آسمان آبی - سجاد صداقت: وقتی درباره سریال ساختن در دنیای امروز حرف میزنیم بدونشک استانداردهای بیشماری را باید لحاظ کنیم. بخشمهمی از صنعت سرگرمی هماکنون در اختیار سریالهای تلویزیونی قرار دارد و شبکههای مختلف کابلی و پخشآنلاین همه تلاش خود را به کار گرفتهاند که محصول مورد توجهتری را به مخاطبان عرضه کنند. بر همین اساس است که میتوان گفت سریالهای تلویزیونی در بازار رقابت امروز باید ویژگیهای خاصی داشته باشند که بتوانند مورد توجه مخاطب قرار گرفته و برای فصلهای طولاتیتری پخش شوند. با این حساب میتوان درباره سریالهای موفق این سالها به ویژگیهای مختلفی اشاره کرد. اما در این بین اوضاع برای سریالهای انگلیسی اندکی متفاوت است.
بریتانیاییها نهتنها براساس سلیقه هالیوود و آن چه در شبکههای آمریکایی میگذرد، سریال نمیسازند بلکه با رعایت استانداردهای سریالهای انگلیسی کاری میکنند که سریالهایشان توسط آمریکاییها خریده شود. به این ترتیب آنان بهطور تدریجی نشان میدهند که سیاستگذاریهایشان همچنان در صنعت سرگرمی خریداران خاص خود را دارد. یکی از سریالهایی که از سال ۲۰۱۳ تا امروز از شبکه بیبیسی ۲ پخش میشود و اتفاقا بهشدت مورد توجه قرار گرفته، سریال «پیکی بلایندرز» است. سریالی که فارغ از همه آن چه در آن اتفاق میافتد یک ویژگی خیلی بزرگ دارد و شاید به همین دلیل بتواند یکی از ویژهترین سریالهای سالهای اخیر باشد. این سریال بریتانیایی با همه نمادهای بریتانیاییاش یک درس بزرگ به صنعت سرگرمی بخصوص آمریکاییها میدهد؛ چگونه باید سریال تاریخی ساخت.
۱ همافزایی تاریخ در کابوسهای یک جنگ
سریال «پیکی بلایندرز» به معنای واقعی از میانه تاریخ معاصر بریتانیا آغاز میشود. از همان سالهایی که جنگ جهانی اول به پایان رسیدهاست و اروپا تاریخ تازهای را آغاز میکند. سال 1919 است و در روزهای پس از نخستین جنگ جهانی این سریال قرار است داستان «پیکی بلایندرها» را تعریف کند. یک گروه خانوادگی مستقر در بیرمنگام انگلستان که اصالتی کولی دارند و اکنون بخشی از شهر بیرمنگام در اختیار آنها قرار دارد.
داستان درباره توماس شلبی (با بازی کیلین مورفی) است که قصد دارد در کنار دو برادرش آرتور (با بازی پاول اندرسون) و جان (جو کول) و البته عمهشان پالی گری (با بازی هلن مک کوری) آرمانهای بلندش را به واقعیت تبدیل کند. فارغ از جذابیت داستان گروه پیکی بلایندرز و کارهایی که انجام میدهند، انتخاب زمان درست از سوی سازندگان سریال باعث شده که خوراک بسیار مناسبی در اختیار درام قرار داشته باشد.
«پیکی بلایندرز» از سال پس از جنگ آغاز میشود و آثار آن بر مردم بریتانیا و بهطور جدی روی شخصیت اصلیاش یعنی توماس شلبی را رخ نمایی میکند. از سوی دیگر این سالها دقیقا سالهای پس از انقلاب بلشویکی در روسیه است و از همین رو وجود کمونیستها و فراگیری عقیده آنان در انگلستان آن روز داستان را به سمت اتفاقات بزرگتری پیش میبرد. در این میان ترکیبی از جنایت، تبهکاری و چپگرایی، تامی شلبی با کابوسهای شبانهاش درباره جنگ یک گروه خشن را به سمت رؤیاهای بزرگ راهنمایی میکند. اتفاقی که نشان میدهد چگونه میتوان یک گروه در سال 1919 موفق شود از کابوسهای جنگ رؤیاهای بزرگ بسازد. انگلیسیها چنان در این سریال به روایت سختیهای جنگ در فرانسه دامن میزنند و آن را در آینده جوانی از جنگ برگشته نشان میدهند که علاوه بر آنکه در راه مجموعهای ضدجنگ پیش میروند، اما در عین حال جنگ را پلهای برای پیشرفت میکنند. ما تامی شلبی و برادرانش را در «پیکی بلایندرز» پس از جنگ میبینیم. اما خود آنها بارها و بارها تأکید میکنند که در جنگ مردهاند و کسانی که بازگشتهاند افراد تازهای هستند. افرادی که قرار است یک گروه بیرحم، خشن و در رؤیای قدرت باشند.
2 بازیهای بریتانیایی، بازیگرهای بریتانیایی
سریال «پیکی بلایندرز» اتفاقات مهمی را در درون خود رقم زد، اما از نظر فیلمسازی این سریال که طراح و سازنده آن استیو نایت است، یک ویژگی خارقالعاده دارد و آن بازیهای فوقالعاده بازیگران است. بازیهای این سریال بهگونهای روایت تاریخی و اتفاقات درون آن را درست نشان میدهد که میتوان گفت از این نظر با یکی از ویژهترین سریالهای سالهای اخیر روبهرو هستیم. در درجه اول، بازی کیلین مورفی در نقش شخصیت اصلی این سریال بهگونهای است که میتوان گفت تمام آنچه درباره تأثیر جنگ روی سربازی که یکبار جنگ و البته مرگ را تجربه کرده، در بازی خود را نشان میدهد.
مورفی در این نقش با تکیه بر بازی براساس سکوت و نگاههای گیرا، شخصیتی را خلق میکند که در نهایت همه نقشهها از ذهن او خارج میشود. درحالیکه سایر پیکی بلایندرها بر قدرت اسلحه، خشونت، قدرت ناشی از گروه خود و از همه مهمتر بر تیغهایی که در لبه کلاهها جاسازی شده، تکیه میکنند این ذهن تامی شلبی است که آنها را به پیش میبرد. مورفی در سریال «پیکی بلایندرز» چنان شخصیت تامی شلبی را از آن خود کرده که میتوان گفت این سریال کمتر مورد توجه واقع شده در فصل جوایز نشانی از قدرتنمایی درست بازیگری بریتانیایی است.
در همین راستا هلن مک کوری هم نقش بزرگتر و ستون خانواده را بهدرستی ایفا میکند. حضور و نوع خاص بازی او در سریال باعث میشود که فضای آن روز بریتانیا در لوکیشنی کاملا دیدنی به درستی تصویر شود. اما فارغ از همه بازیهای جذاب سریال، نمیتوان از هنرنمایی تام هاردی (در نقش الفی سالمونز) گذشت. هاردی که در سالهای اخیر در فیلمهای زیادی هنرنمایی کرده و اکنون یکی از مطرحترین بازیگران سینمای هالیوود بهحساب میآید، قبل از آنکه در سریال «تابو» نمایی دیگری از بریتانیا در قرن نوزدهم را نشان دهد، درخشش خود را در این نقش فرعی در سریال «پیکی بلایندرز» آغاز کرد. هاردی که از فصل دوم تا چهارم در این سریال حضور دارد، نقش یک یهودی در حومه لندن را چنان دیدنی ایفا میکند، که میتوان گفت بار بخش مهمی از سرنخهای اصلی سریال در هر فصل بر عهده اوست.
۳ پیوند تبهکاری و سیاست
سریال «پیکی بلایندرز» جنبه مهم دیگری از بریتانیا را نیز بهرخ میکشد. سریال در دوفصل اول داستان قدرتگیری این گروه کولی را نشان میدهد. آنها قدرتمند میشوند و به همین نسبت دشمنانی نیز برای آنها بهوجود میآید. دشمنانی که داستان با آنها روال منطقی خود را طی میکند، اما درحالیکه تامی شلبی بر بالای یک قبر خالی در انتظار کشتهشدن است، از سوی سرویس مخفی بریتانیا نجات پیدا میکند. نجاتی که بهواسطه مستقیم وینستون چرچیل شکل میگیرد. همان لحظهای که تامی شلبی در قبر خالی میافتد داستان برای او آغاز میشود. داستانی که میتواند مسیر بزرگ را شکل دهد.
مسیری که سریال آن را در فصلهای سوم و چهارم پی گرفته است. ورود یک گنگستر به فاز سیاست و به وجود آمدن یک سیاستمدار تبهکار از آن داستانهایی است که سریال «پیکی بلایندرز» را به یکی از بهترین سالهای اخیر تبدیل کردهاست. سریالی که بهتدریج بزرگی آن را بیش از پیش خواهیم دید. فصل پنجم این سریال احتمالا فصل تازهای از داستان کولیهای واماندهای است که نشان دادهاند میتوانند دست به چه کاری بزنند. پایان فصل چهارم این سریال همزمان با حل شدن تمام اتفاقاتی بود که در این اپیزودها دیدهبودیم. با ورود به فصل پنجم با یک نماینده مجلس بریتانیا همراه خواهیم شد. یکی از پیکی بلایندرهای وامانده؛ یعنی توماس شلبی.
نظر کاربران
خیلی خوبه این سریال واقعا حرف نداره
فکر میکردم فقط منم از این سریال خوشش میاد
پاسخ ها
اسگل
عاشق این سریالم، کاش فصل جدیدش زودتر بیاد