با ترس کودکان از روز اول مدرسه چه کنیم؟
کودکانی که در روز اول مدرسه یا مهد به پای پدر و مادرشان پیچیده اند قصه همیشگی روز اول مهر است. این مطلب راهکار آمادگی آنها برای یک جدایی چندساعته است. برای خیلی از مادران پیش آمده که کودک هنگام رفتن به مهد یا کلاس موسیقی حسابی خوشحالی کند و گفتن خداحافظ برایش ساده باشد. اما ممکن است این موضوع از نقطهای به بعد تغییر کند، قبل از رفتن به مهد، بگرید و قبول نکند به کلاس موسیقی برود مگر این که شما دستش را بگیرید و آن جا کنارش بنشینید.
از بازی برای ایجاد آمادگی استفاده کن
وقتی کودک شما احساس متزلزلی دارد، به او یادآوری کنید که حتی وقتی با هم نیستید، دوستش دارید. او را محکم بغل کنید و بگویید: «هیچ وقت نمی زارم بری! ممکنه وقت غذا پختن یا حمام رفتن قدری شلوغ کنی اما نمی زارم که بری» بچه کوچک شما با فرار و نمایش ناراحتی، دنبال اثبات استقلال خود است و این دقیقا چیزی است که شما می خواهید. تظاهر به بازی شیوه بهتری برای تمرین جدایی است. با هم تصور کنید که عروسک بچه شما، پیش پرستار تازه مانده است. طوری برخورد کنید که انگار عروسک دارد گریه می کند و به کودک تان کمک کنید که عروسکش را آرام کند. یک کتاب درباره چالش های تازه مثل شروع مدرسه یا ماندن پیش مادربزرگ برایش بخوانید تا بیاموزد با این مهارت ها کنار بیاید.
جدایی های کوچک را تمرین کنید
شما می توانید یکسری دستورالعمل ها را با کودک تان تمرین کنید. به عنوان مثال در خانه، برای امتحان از او دور شوید و به کودک تان نشان دهید که این خداحافظی، موقتی است و در پایان خوب تمام می شود، با این کار او می تواند بر این جدایی تسلط یابد. او را تشویق کنید که وقتی دارید ماشین لباسشویی را روشن می کنید در تختخوابش بازی کند، و به او بگویید که وقتی که نیستید چه کاری انجام دهد، مثل شمردن عروسک ها یا ماشین هایش یا نگاه کردن به کتاب هایش. اگر یک عضو خانواده برای دیدار آمد، این فرصت را به او دهید که ماموریتی را به عهده بگیرد. برای مثال او را با رنگ آمیزی یا یک بازی درگیر کنید. این موضوع به او کمک می کند که فعالیت مرسومش را داشته باشد. اگر دقت کنید معلم حواس او را با کتاب یا پازل پرت می کند تا این که وقتی او در مدرسه گریه می کند سعی کند دلداری اش دهد. اینها درواقع تمرین هایی هستند که بتواند جدایی را تحمل کند.
از خداحافظی داستان بساز
التماس به کودک برای گریه نکردن یا اصرار به او، نتیجه معکوس می دهد، وقتی که به او اطمینان دهید که می دانید چه حسی دارد این موضوع او را ناراحت تر خواهدکرد. به او بگویید که می فهمید که قدری ناراحت است اما شما هم ناراحت هستید. بعد استراتژی های کنار آمدن را با هم انجام دهید. به او بگویید می رم سر کار عکستو بیارم تا نگاش کنی. فک کنم که مهد کودک بهت خوش بگذره. دزدکی رفتن مثل یک راه حل آسان و در دسترس می ماند اما موضوعی اشتباه است. راه حلی که اصلا راه حل قطعی و کاملی نیست. سعی کنید با او سلام و خداحافظی معمول را داشته باشید تا به او در درک این که جدایی، یک شروع و پایان دارد کمک کنید. با این کار شما برایش قابل اعتماد و قابل پیش بینی خواهید بود. مراسم خداحافظی می تواند کوتاه باشد اما سعی کنید که قدری آن را لوس و بیمزه کنید. وقتی که ترک می کنید به کودکتان بگویید یک بغل مخصوص بهم بده!
خونسردی ات را حفظ کن
به خودت یادآوری کن که به پرستار کودکت اعتماد داری. با این حساب ساعتی که بیرون هستید نگران کار و انتقال عصبانیت به کودک تان نیستید و می توانید این ساعت هار ا بهتر تحمل کنید. هیچ وقت کودک را برای جنجال هنگام جدا شدن از شما، تنبیه نکنید. امکان ندارد که در میان گریه متوجه این نکته شوید ولی هر کودکی در جست و جوی استقلال خود است و این کار شما به او کمک می کند به آن نقطه برسد. اگر سختی های جدا شدنش ماندگار بود و بیش از سه ماه باقی ماند، با یک پزشک حرف بزنید. او شما را راهنمایی می کند که پیش چه دکتری بروید. ممکن است بچه ها چند روز اول مهد کودک حسابی گریه کنند اما بعد به این موضوع عادت خواهندکرد و یک روز می بینید که اصلا گریه نمی کنند.
گاهی باید مضطرب باشد
اضطراب ها فقط جنبه منفی ندارند و می توان اضطراب را به دو دسته مثبت و منفی تقسیم کرد. در مورد کودکان دو نوع اضطراب وجود دارد که یکی طبیعی و دیگری غیرطبیعی و قابل پیگیری است.
اضطراب غریبگی:
نوزاد از هفت، هشت ماهگی تا دو یا سه سالگی با دیدن غریبه ها واکنش نشان می دهد. حتی اگر در آغوش مادر باشد و غریبه ای نزدیک شود، با بغض، گریه، اخم یا روی برگرداندن اضطرابش را نشان می دهد و به مادر می چسبد. این یک واکنش طبیعی است.
اضطراب جدایی:
تا دو یا سه سالگی که کودک مراقب اولیه را از دیگران تشخیص می دهد، طبیعی است که اضطراب غریبگی خودش را نشان دهد. بعد از آن هم تا قبل از سنین مدرسه وجود اضطراب به شرطی که زندگی عادی را تحت تاثیر قرار ندهد و عملکرد مادر و فرزند را مختل نکند، باز هم طبیعی خواهدبود. ولی بعد از این دوره است که کودک باید بتواند ساعاتی از مادر جدا شود در غیر این صورت کودک دچار اضطراب جدایی است و باید فکری اساسی برای او شود. اگر لازم است از یک مشاور کمک بگیرید.
تمرین تنهایی
پرهیز از سرزنش:
یکی از نکات مهم این است که به هیچ عنوان نباید کودک را به دلیل اضطرابش مورد تمسخر قرار دهید.
مستقل بودن:
یک تمرین استقلال این است که به او آموزشی دهید که کیف مهد کودکش را خودش آماده کند.
هدیه گرفتن:
هدیه ای برای کودک تان تهیه کنید و دادن آن را به بعد از مهد موکول کنید. هم او را تشویق کرده و هم به برگشتن تان امیدوار می شود.
پیدا کردن دوست:
اجازه دهید برخی از دوستان کودک تان به منزل تان بیایند تا او با آنها بازی کند. اگر در مهد کودک دوست پیدا کند تمایل بیشتری به رفتن به مهد کودک خواهدداشت.
امتحان نهایی:
تنها گذاشتن کودک در اتاقی برای بازی یا سپردن او به یکی از نزدیکان و خروج از منزل برای ساعاتی می تواند تمرین اولیه برای یک جدایی طولانی تر باشد.
نظر کاربران
زوده خـــــــیلی زوده بخدا زوده
ماااااماااان
:(
:(
:(
هیچ کاری لازم نیست بکنیم به مرور عادت می کنن
ای خدااااااااااااااااچرا انقدر زود تموم شد
یادش بخیر برای ما قبل باز شدن مدارس یه آمادگی دو هفته ای گذاشتن و هر روز میرفتیم بازی می کردیم و میگفتن نقاشی بکشین به همین دلیل روز اول مهر که شد گفتم خوشا بحالم ولی روز اول مدرسه یه معلم نادان با ترکه منو زد الآن که دیگه بچه ها کودکستان میرن و معلم ها هم با بچه ها مهربونن