برترین ها - ترجمه از حسین علی پناهی : هیجان، ترس، ناامیدی و قتل: این ها دلایلی هستند که ما به خاطر آن ها به دیدن فیلم ها می رویم تا اتفاقات خارق العاده، هیجان انگیز، غیرمحتمل و حتی غیر ممکن را بر پرده ای بزرگ ببینیم. تماشای این صحنه های پر از تحرک و حرکاتی که تنها از انسان های فناناپذیر برمی آید باعث می شود که تماشاگران چنان به هیجان بیایند که تا روزها بعد از تماشای فیلم با قهرمان داستان همزادپنداری کنند یا در کمترین حالت فیلم تاثیری هر چند موقت و زودگذر را بر این افراد داشته باشد. سازندگان فیلم های اکشن و پرهیجان نیز که از این موضوع کاملاً آگاه هستند سعی می کنند هر ساله فیلم های اکشن بیشتر و پر حادثه تری را تولید کنند تا از راه سرگرم کردن تماشاگران با هنر خود پول بیشتری به جیب بزنند.
با این وجود تنها فیلم های کمی می توانند ترکیبی از یک داستان جذاب و فوق العاده، شخصیت های فراموش نشدنی و بدل کاری های سینمایی بی همتایی را که لازمه تبدیل شدن یک فیلم به اثری هنری و تاثیر گذار در ژانر خود هستند را دور هم جمع کنند. چنین فیلم هایی هم فروش خوبی در گیشه داشته، هم مورد استقبال منتقدان قرار گرفته و هم به آثاری بی بدیل در کارنامه ی کارگردانان تبدیل خواهند شد. اگر چه به دلیل تعدد فیلم های ژانر اکشن و حادثه ای و همچنین سلایق متفاوت افراد نمی توان فهرست کامل و جامعی از فیلم های برتر این ژانر را تهیه کرد که همگی بر سر آن ها توافق داشته باشند اما در ادامه ی این مطلب قصد داریم ۱۶ فیلم اکشن فوق العاده ای که در تاریخ سینما بی بدیل بوده اند را به شما معرفی کنیم که بدون شک دستکم تعدادی از آن ها در میان فیلم های مورد علاقه ی شما در ژانر حادثه ای قرار خواهند داشت.
۱-جان سخت (۱۹۸۸)-جان مک تیرنان
دلیل این که فیلم «جان سخت» (Die Hard) با استقبال تماشاگران روبرو شده و در صدر این فهرست قرار دارد این است که فیلم در زمینه ی سینمایی دوران خود عملکرد خیره کننده ای داشته و یک فیلم متمایز به شمار می آمد. در آن دوران فیلم های اکشن شخصیت های بی احساس با عضلات بزرگی را به تصویر می کشیدند که با مشت های آهنین و مسلسل های خود ترسی از هیچ خطر مرگباری در چهره آن ها دیده نمی شد.
این افراد چنان ورزیده بودند که کسی در قدرت افسانه ای آن ها شکی نداشته و این قهرمانان عبوس دمار از روزگار هر شخصیت بدی درمی آوردند. اما در مقابل، بروس ویلیس در فیلم «جان سخت» یک انسان معمولی با بدن و جثه ای کاملاً معمولی تر بود که به جای عضلات پیچ پیچ به هوش و زیرکی خود متکی بود و در حالی که ترس خود را به وضوح نشان می داد اما یک تنه به جنگ تروریست ها می رفت و آن ها را شکست می داد. بروس ویلیس و آلن ریکمن در این فیلم در نقش های متضاد بازی های فوق العاده ای ارائه دادند. فیلم «جان سخت» و دنباله های ان بروس ویلیس را به یک ستاره ی بی چون و چرا در سینمای هالیوود تبدیل نمود.
2-شوالیه تاریکی (2008)- کریستوفر نولان
فیلم های سه گانه ی «شوالیه تاریکی» (Dark Knight) ساخته ی کریستوفر نولان شبیه یک فیلم طولانی سه قسمتی هستند، بدون شک قسمت دوم از دیگر قسمت ها برتر است، که به اتفاقات بعد از قیام بروس وین و آموزش او در قسمت اول با عنوان «بتمن آغاز می کند» (Batman Begins) و در نهایت به اجرا گذاشتن این آموزش های سخت در قسمت سوم با عنوان «شوالیه تاریکی برمی خیزد» (The Dark Knight Rises) می پردازد.
بسیاری بر این باورند که «شوالیه تاریکی» بهترین فیلم ابرقهرمانی تمام تاریخ سینماست که وفاداری تقریباً مطلقی به کتاب های کامیک مجموعه ی بتمن دارد. البته بسیاری می گویند که این فیلم در ابتدا یک فیلم روانشناسانه است و سپس یک فیلم ابرقهرمانی انگاشته می شود زیرا بیل در این فیلم در بسیاری از موارد بازی فوق العاده ای بدون حتی به زبان آوردن یک کلمه دیالوگ دارد. موتور پرسرعت بتمن و تعقیب و گریزهای او با شخصیت جوکر و بازی بی نقص و فراموش نشدنی هیث لجر در نقش جوکر این فیلم را با موفقیتی افسانه ای هم در گیشه و هم در دید منتقدان تبدیل کرد.
۳- ارتباط فرانسوی (۱۹۷۱)- ویلیام فریدکین
در فیلم کلاسیک و بی نقص «ارتباط فرانسوی» (The French Connection) جین هکمن در نقش جیمی «چشم قورباغه ای» دویل در حال تلاشی بی وقفه است که می توان آن را با یک دو ماراتن بی پایان مقایسه کرد. همچنین وی در تمام طول فیلم یا در حال رانندگی است یا دعوا یا تلاشی خستگی ناپذیر برای به کرسی نشاندن عدالت و حقیقت.
روش های او در این راه به هیچ فیلم دیگری شباهت ندارند و این نبوغ ویلیام فردکین به عنوان کارگردان فیلم را نشان می دهد. این فیلم علی رغم این که در دوران خود فیلمی کاملاً نوگرا، فوق العاده خشن و تندمزاج، بسیار جاه طلبانه و متحیر کننده بود اما در نهایت توانست جایزه اسکار بهترین فیلم سال را از آن خود کند و جین هکمن و ویلیام فریدکین را علی رغم مشکلاتی که در طول فیلم برداری با هم داشتند به ترتیب به جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول و بهترین کارگردانی برساند.
4- بیگانه ها (1986)- جیمز کامرون
در فیلم «بیگانه ها» (Aliens) جیمز کامرون با الهام از فیلم ترسناک «بیگانه» ساخته ی ریدلی اسکات در سال 1979 یک تریلر حادثه ای ترسناک را در فضا خلق کرد و افسانه ی بیگانگان فضایی را برای به نمایش گذاشتن نبرد بین انسان و بیگانگان که نتیجه ی آن غیر مشخص است به یک مرحله بالاتر از زمان خود برد.
این فیلم مانند یک فیلم ترسناک که در فضایی بسیار تنگ و تاریک رخ می دهد بیننده را سرجایش میخکوب کرده و گاهی تا مرز جنون می ترساند اما در طرف دیگر یک فیلم علمی تخیلی و حادثه ای است که داستان آن در فضا رخ داده که قهرمانان داستان به جای انسان های شرور باید به نبردی خوفناک با موجوداتی ناشناخته بروند. این فیلم یکی دیگر از شخصیت های سرسخت و خستگی ناپذیر سینما را با نقش الن ریپلی با بازی سیگورنی ویور به دنیای سینمای اکشن معرفی کرد که نامزدی اسکار را برای وی در پی داشت.
۵- هویت بورن (۲۰۰۲)- داگ لیمان
در سال ۲۰۰۲، فرانچایز «جیمز باند» خود را در غالب یک فیلم جدید که قهرمان آن دیگر یک جاسوس آمریکایی- و نه انگلیسی- بود نشان می داد. دیگر دوران جنگ سرد فراموش شده بود و فیلم های جیمز باند که پر از تکرار و کلیشه و داستان های بی سر و ته بودند برای تماشاگران خسته کننده شده بودند.
از این رو شخصیت بورن با بازی مت دیمون خلق شد. به لطف آمادگی جسمانی مت دیمون، فضای پارانویایی فیلم، حرکات منحصر به فرد دوربین و خلاقیت های کارگردان، تماشاگران تا اواسط فیلم نیز همانند خود شخصیت بورن که حافظه اش را از دست داده بود هیچ اطلاعی از گذشته و هویت او نداشته و باز هم مانند خود او از توانایی هایش بی اطلاع بودند. نتیجه نیز فیلمی پرحادثه و پرهیجان بود که نفس تماشاگران را در سینه حبس می کرد.
6-پلیس آهنی (1987)- پل ورهوفن
فیلم «پلیس آهنی» یک فیلم پلیسی خشن و پرهیجان است که در دوران خود یک فیلم آینده نگرانه به شمار می آمد. این فیلم که داستانی کنایه ای دارد حرف های زیادی در مورد ارزش زندگی انسانی در جهانی در آینده که پر از خشونت و خلاف شهر دیترویت جدید در بتن خود نهان کرده است.
فیلم داستان یک پلیس است که در جریان یک درگیری کشته می شود سپس ناگهان به عنوان یک ماشین آهنی با مغز و بدن نیمه انسانی خود از گور برمی خیزد تا جایی که می تواند تبهکاران را به شیوه های نسبتاً انسانی از پای درآورد. این فیلم پر از خونریزی، خشونت و اسلحه بازی است اما حرکات روباتیک شخصیت اصلی فیلم نیز ستودنی است.
۷- گروه خشن (۱۹۶۹)- سام پکینپا
شاید فکر کنید که فیلم های وسترن تنها برای بچه هایی که دوئل و تیراندازی دوست دارند مناسب باشد زیرا در دهه های ۳۰ و ۴۰ کودکان به شخصیت های مثبت فیلم های وسترن با کلاه های سفیدشان و دزدی از قطار و بانک های مهیج علاقه فراوانی نشان می دادند.اما باید اذعان کرد که دنیان غرب وحشی کاملاً با این تصویر متفاوت بوده و شباهت بسیاری به دنیای کابوس وار بی قانون و خشن فیلم حماسی سام پکینپا با عنوان «گروه خشن» (The Wild Bunch) دارد که داستان آن در مرز تگزاس و مکزیک رخ می دهد و خشونت فراوان آن بسیاری از طرفداران فیلم های سام پکینپا را متحیر ساخت.
این فیلم تاثیر زیادی بر روی فیلمسازان آینده ای مانند کوئنتین تارانتینو گذاشت که خود را وامدار سام پکینپا دانسته و سعی می کردند مانند او فیلم بسازند. فیلم «گروه خشن» پر از خون، خشونت و ابهام در شخصیت بازیگران است. در سال 1969 فیلم ها معمولاً سعی می کردند مقدار کمتری از خشونت و خونریزی را به نمایش بگذارند و تنها می دیدیم که شخصیت های تیر خورده و به زمین می افتادند اما پکینپا در فیلم خود خونریزی و خشونت واقعی را با فریادهایی از سر نشاط و مستی بی پایان به تصویر کشید. در این فیلم شخصیت ها همه خاکستری هستند و به سختی می توان شخصیتی کاملاً مثبت یا کاملاً منفی پیدا کرد.
8- ماتریکس (1999)- واچوفسکی ها
این فیلم را می توان یک کلاس فلسفه در حد عالی دانشگاه دانست که شما را حیرت زده خواهد کرد. فیلم «ماتریکس» (The Matrix) با پیچیدگی های خود بیننده را هم سرگرم کرده و هم آزار می دهد و به شما می گوید که انسان ها چیزی جز یک بسته انرژی نیست.
شخصیت نئو در این فیلم با بازی کیانو ریوز باید تصمیم بگیرد که با این واقعیت کنار بیاید یا می خواهد که در سطحی بالاتر زندگی کرده و آزاد باشد. این فیلم عناصر جدیدی مانند مبارزه در دنیای سایبری بین نئو و دشمن های بی پایان اما یک چهره او و عبارت «زمان گلوله» که زمان را به چالش می کشد به دنیای فیلم های تخیلی معرفی کرد. به یاد ماندنی ترین صحنه ی فیلم زمانی است که شخصیت نئو به گلوله ها جاخالی می دهد یا گلوله ها را نزدیک صورت خود متوقف می سازد.
9- نابودگر 2: روز داوری (1991)- جیمز کامرون
فیلم اورجینال «نابودگر» (Terminator) که در سال 1984 ساخته شد در جای خود یک فیلم فوق العاده اکشن و هیجان انگیز است که علی رغم بودجه ی نسبتاً کم خود توانسته دنیایی تاریک، خطرناک و عجیب و غریب را به زیبایی هر چه تمام تر به تصویر می کشد. قسمت دوم این مجموعه فیلم با عنوان «نابودگر 2: روز داوری» (Terminator 2: Judgment Day) که یکی از پرهزینه ترین فیلم های تاریخ به شمار می آید که می توان هزینه های انجام گرفته را به وضوح بر روی پرده دید.
ربات هایی پیشرفته در سراسر فیلم در زمان سفر می کنند در حالی که برخی قصد کشتن و برخی دیگر قصد نجات شخصی را دارند که قرار است در آینده نسل بشر را نجات دهد. فیلم پر از صحنه های تعقیب و گریز با موتور، کامیون و تیراندازی های فراوان است و هر بار یک نابودگر جدید از مقداری فلز مایع جیوه مانند به وجود آمده و جان شخصیت جان کانر و یاران او را تهدید می کند. این فیلم هنوز بعد از ۲۵ سال نیز یک فیلم هنری و بی نقص به شمار می آید. حتی کسانی که از فیلم های این چنینی نیز خوششان نمی آید از تماشای فیلم جیمز کامرون لذت خواهند برد.
۱۰- بولیت (۱۹۶۸)- پیتر ییتس
استیو مک کوئین یکی از اولین ستارگان ژانر اکشن و پرچمدار فرم شخصیت های اصلی این فیلم ها بود به نحوی که سعی می کرد صحنه های خطرناک را خودش حتی بدون اجازه ی کمپانی سازنده ی فیلم اجرا کند. برای مثال وی در فیلم اکشن «بولیت» (Bullitt) بخش زیادی از صحنه ی تعقیب و گریز با ماشین را خودش انجام داد و اجازه نداد از بدلکار استفاده شود.
همین صحنه ی تعقیب و گریز باعث ماندگاری فیلم شد و باعث شد که هنوز طرفداران ژانر اکشن این فیلم را به یاد بیاورند. فیلمنامه ی فیلم پر از پیچیدگی ها و فراز و نشیب هایی است که داستان یک پلیس خستگی ناپذیر را برای مقابله با خرابکاری و خلافکاری سازمان یافته را روایت می کند و این نبرد به تعقیب و گریزی هیجان انگیز در خیابان های سان فرانسیسکو منجر می شود که نمونه ی ان در هیچ فیلم دیگری دیده نشده است.
11- اسلحه مرگباز (1987)- ریچارد دانر
در فیلم «اسلحه مرگبار» (Lethal Weapon) مل گیبسون و دنی گلوور نقش دو پلیس متفاوت و نامتجانس را بازی می کنند که یکی علاقه ای به رعایت مقررات پلیسی ندارد و دیگری مردی منظم و قانون مدار است که برای اعمال بی پروایانه و خطرناک همکارش دیگر پیر شده است.
علی رغم این که قبل و بعد از فیلم «اسلحه مرگبار» فیلم های پلیسی زیاد دیگری سعی کرده بودند از چنین ترکیبی به بهترین شکل ممکن استفاده کنند اما هیچکدام نتوانستند به اندازه ریچارد دانر در این کار موفق باشد. اتفاقات فیلم همیشه بیننده را شگفت زده و غافلگیر می کنند و مل گیبسون در نقش مارتین ریگز همیشه وارد صحنه های درگیری و پر زد و خورد می شود و به جای استفاده از روش های معمول پلیسی همیشه سریع ترین راه و البته خطرناک ترین آن ها را برای حل مشکل انتخاب می کند.
12- مکس دیوانه: جاده خشم (2015)- جورج میلر
معمولاً راه اندازی مجدد فیلم ها یا قسمت های دوم، سوم یا چندم فرانچایزها دستکم هیچگاه به اندازه ی فیلم اوجینال و اولیه به موفقیت دست پیدا نمی کنند و اگر هم دست پیدا کنند از لحاظ هنری با فیلم اولیه فاصله ی زیادی خواهند داشت. اما این مقوله در مورد فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» (Mad Max: Fury Road) صدق نمی کند زیرا این فیلم توانست ابعاد جذاب تازه ای به دنیای «مکس دیوانه» ببخشد.
این فیلم پر است از رانندگی های مرگبار بی پایان در یک بیابان آشنا اما ترسناک در یک دوره زمانی پساآخرالزمانی با استفاده از ماشین ها، کامیون ها و تانک هایی که تغییرات زیادی در شکل ظاهری و ساختار آن ها شکل گرفته است. جورج میلر خالق مجموعه فیلم های «مکس دیوانه» یک بار دیگر با این فیلم به سینمای هالیوود بازگشت و با تجربه ی دستکم 35 ساله ی خود فیلمی اکشن ساخته است که در عین این که صحنه های سراسر هیجانی اش آرامش را از شما می گیرد از لحاظ عاطفی نیز شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
۱۳- بیل را بکش (۲۰۰۳،۲۰۰۴)- کوئنتین تارانتینو
فیلم حماسی «بیل را بکش» (Kill Bill) یکی از شاهکارهای متفاوت کوئنتین تارانتینو داستان یک انتقام را روایت می کند که قهرمان داستان توانایی هایی در حد سوپرمن و تمرکز و تلاشی بی امان برای رسیدن به هدف دارد اما همزمان آسیب پذیری های یک انسان معمولی نیز در او دیده می شود که باعث می شود تماشاگر کاملاً با او همزاد پنداری داشته باشد.
اما تورمن در این فیلم در نقش «عروس» یا «براید» به سفری خطرناک و بی امان می رود تا اعضای یک سازمان حرفه ای که در زمینه ی کشتن افراد فعالیت داشته و سال ها قبل او را رها کرده اند تا بمیرد را یک به یک به سزای کارشان برساند و همچنین کودکی که در آن هنگام همراه داشته را نیز پیدا کند. او در نهایت با سردسته ی این گروه بیرحم که در واقع پدر بچه ی اوست مواجه می شود. در طول این مسیر وی با افراد مختلفی که هر کدام در زمینه ی رزمی و مبارزه توانایی های چشمگیری دارند روبرو می شود. صحنه های اکشن و نبرد این فیلم فراموش نشدنی هستند.
14- گلادیاتور (2000)- ریدلی اسکات
برای دهه ها دیگر خبری از فیلم های موسوم به «شمشیر و سندل» نبود که ناگهان ریدلی اسکات در نقش کارگردان و راسل کرو در نقش بازیگر در سال ۲۰۰۰ و با یک فیلم بی نقص به نام «گلادیاتور» این ژانر را به سینما بازگرداندند. این فیلم جایزه اسکار بهترین فیلم و راسل کرو نیز برای بازی در نقش یک ژنرال رومی به نام ماکسیموس که ناعادلانه به یک برده تبدیل می شود جایزه بهترین بازیگر نقش اول اسکار را از آنِ خود کرد.
تلاش کارگردان و بازیگر نقش اول فیلم برای نشان دادن تلاش های ماکسیموس برای انتقام از امپراطور ظالم و بدست آوردن آزادی اش که از راه نبرد در میدان مبارزه ی گلادیاتورها بدست می آید باعث شد که برخی از تکان دهنده ترین و پر جنب و جوش ترین صحنه های اکشن در تاریخ سینما به تصویر کشیده شود.
۱۵- پارک ژوراسیک (۱۹۹۳)- استیون اسپیلبرگ
اولین قسمت از فیلم های «پارک ژوراسیک» (Jurassic Park) چنان انقلابی در سال 1993 بپا کرد که یک ژانر فرعی مجزا به نام ژانر «تریلر تکنولوژیک» را به وجود آورد که رویارویی انسان را با تکنولوژِهای ساخته شده بدست خود و شکست خوردن از آن در طی یک داستان هیجان انگیز و پرحادثه به تصویر می کشید.
زمانی که این تکنولوژی جدید منجر به بازگشت دایناسورهایی شود که سازندگانشان را تعقیب کرده و از پای درمی آورند داستان بسیار جالب تر خواهد بود. موسیقی بی نقص و جادویی جان ویلیامز بر حساسیت و وحشت داستان افزوده و تلفیق آن با هنر کارگردانی اسپیلبرگ منجر به تولید یک شاهکار سینمایی شده است.
۱۶- بچه راننده (۲۰۱۷)- ادگار رایت
ادگار رایت را به خاطر ساخت فیلم هایی که ظاهری کمدی داشته اما سراسر هیجان بوده و ساختار اکشنی خلاقانه دارند می شناسند. اما در آخرین اثر خود با نام «بچه راننده» (Baby Driver) وی یک قدم فراتر نهاده و به سراغ یک اکشن تمام عیار رفته است که داستان یک راننده ی نوجوان را روایت می کند به خاطر مهارت دیوانه وار خود در رانندگی برای شرکت در یک عملیات سرقت از بانک استخدام می شود.
صحنه های اکشن و تعقیب و گریز فیلم با دیالوگ های جالب و البته بازی های بی نظیر بازیگران از آن فیلمی بی نظیر ساخته است.
نظر کاربران
بیل را بکش
محشرررررررررررررر
واى تارانتينو شگفت انگيزززه
مغزش تو يه دنياى ديگس
گلادیاتور واقعا بی نقصه. قدیمی نمیشه. کاشکی از موسیقی متن محشرش هم حرف میزدی
آقا به خدا این فیلم مد مکس رو نمیشه تو تلویزیون نگاه کرد تازه یک اکشن شلخته و بی نظم داره شخصیت منفی اصلا ساخته نمیشه ملموس نیست از ماشین ها خلاقانه استفاده نشده این همه منتقدین میگن عالی هیچی نیست من که چیزی ندیدم
اگه کسی ناراحت شد خیلی ببخشید .
بیشعور