عاقبت تیمی که شام «بیسکویت» میخورد
این گزارش مقدمه نمیخواهد. مقدمهاش، همان اعتصاب دو فصل پیش است در آستانه دربی، یا تغذیه فلان بازیکن شهرستانی که با آبمیوه و چند تا بیسکویت روزمرگیاش را میگذراند.
ایران ورزشی: این گزارش مقدمه نمیخواهد. مقدمهاش، همان اعتصاب دو فصل پیش است در آستانه دربی، یا تغذیه فلان بازیکن شهرستانی که با آبمیوه و چند تا بیسکویت روزمرگیاش را میگذراند.
چه مقدمهای بهتر از اینکه باشگاه پرسپولیس- که هنوز در آسیا پرطرفدارترین است- بعد از گذشت ۶ هفته از لیگ هنوز اسپانسر ندارد؟ باشگاهی که از دار دنیا یک شأن و شخصیت برایش مانده بود که آن را هم مدیران بیتدبیرش به باد دادند. این باشگاه که یادگار یک مکتب انسانی بود، حالا آنقدر حقیر شده که برای سیر کردن شکم بازیکنانش پیش هواداران دست گدایی دراز میکند و عجیب اینکه مدیرانش توقع قهرمانی هم دارند.
بیپولی، همه داشتههای پرسپولیس را به فنا داده و صبر را از بازیکنان این تیم ربوده است. بازیکنانی که پیش از اردوی ترکیه تهدید به اعتصاب کرده بودند و تنها راهکار سرپرست باشگاه برای آرام کردنشان، برداشت ۳ میلیارد تومان از صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان بود. جز این، هیچ کار دیگری از طاهری و هیاتمدیره باشگاه برنیامد و آنها حتی به اندازه جذب یک اسپانسر معمولی هم باعرضه نبودند. فقط هر هفته دور یک میز نشستند و بعد از هر بار همنشینی، وعده دادند که «به زودی اسپانسر را معرفی میکنیم.» اتفاقی که هرگز رخ نداد و کاسه صبر بازیکنان را لبریز کرد.
نه فقط بیپولی، بلکه بیش از آن بیتفاوتی مدیران باشگاه بود که بازیکنان پرسپولیس را جَری کرد و به واکنش واداشتشان. آنها وقتی تماسهایشان با طاهری بیپاسخ ماند، تصمیم گرفتند باشگاه را تهدید کنند و با این ترفند پول بگیرند. گفته بودند که در اقدامی هماهنگ، میخواهند علیه مسوولان باشگاه و حتی وزارت ورزش مصاحبه کنند و با رسانهای کردن مشکلات مالی، مدیران پرسپولیس را زیر فشار بگذارند و اینگونه به پولشان برسند. البته از آنجا که هدفشان تهدید بود، از تمرین دریغ نکردند اما بعد از این تمرین یک ساعته- ۴۵ دقیقه وزنه زدن و سپس پرش از موانع و دوهای سرعتی در زمین چمن- روی نیمکت کنار دست کریم باقری نشستند و از مشکلات مالیشان با او حرف زدند. حرف دیگرشان هم این بود که «برای اینکه مسوولان باشگاه به خودشان بیایند، مجبوریم مصاحبه کنیم.»
میخواستند باشگاه را تهدید کنند اما تهدیدشان به یکباره شکل اعتصاب به خود گرفت. اعتصابی که البته کریم باقری و محسن بنگر آن را رد کردند اما اگر واقعا چنین نبود، چه دلیلی وجود داشت برای تعطیلی تمرین؟ آن هم به درخواست بازیکنان معترض! آنها تصمیم گرفتند و برانکو که تمام اتفاقها را نظارهگر بود، تمرین بعد از ظهر را تعطیل کرد. توجیهاش این بود که بازیکنان تا همین حالا هم مشکلات بسیاری را تاب آوردهاند و نمیشود به زور به تمرین وادارشان کرد. هر چه باشد، او هم میداند که بازیکن جوانش- علی علیپور- به خاطر بیتوجهی باشگاه جا و مکانی در تهران ندارد و آن بازیکن دیگر یعنی علی فاطمی شبها را اگر در درفشیفر صبح نکند، میهمان یکی از پارکهای پایتخت بوده و غذای روزانهاش بیسکویت است.
آقای سرمربی هم در فرودگاه بود وقتی بازیکنانش در بازگشت از اهواز- بعد از بازی با فولاد- به جای شام، بیسکویت خوردند و همین بیسکویتها را کریم باقری خریده بود تا پرسپولیسیها گرسنه نمانند. بعد از همین اتفاق بود که سرپرست باشگاه از هواداران طلب کمک کرد و مدعی شد که اگر هر هوادار ۵ هزار تومان به حساب پرسپولیس واریز کند، دیگر حتی به اسپانسر هم نیازی نیست. او این طرح را بعد از نشست چند روز پیش خود با حسین هدایتی ارائه کرد و بدون در نظر گرفتن شأن و اعتبار پرسپولیس، از این باشگاه یک مضحکه ساخت.
حالا اما میخواهیم از او بپرسیم شما که در جذب یک اسپانسر معمولی ناکام بودهاید، با تکیه به کدام تواناییتان میخواهید با کمکهای مالی هواداران، باشگاه را بسازید؟ امروز هوادار و حتی بازیکن و مربی پرسپولیس حق دارد از طاهری و همراهانش بپرسد که باشگاه به این بزرگی چرا نتوانسته اسپانسر جذب کند؟ مگر این همان باشگاه ۲۹۰ میلیارد تومانی نیست که آقایان برای تصاحبش سر و دست میشکستند؟
چطور میشود باشگاهی با این همه هواخواه، به یک وعده غذا محتاج باشد و حالا که چنین شده، چطور باور کنیم که هیچ دستی برای نابودی پرسپولیس از دستانی دیگر یاری نخواسته است؟ آیا طاهری که بدون شک بیتدبیریاش در به وجود آمدن این شرایط بیشترین تاثیر را داشته، پاسخی دارد برای آن هوادار که پول توجیبیاش را برای تماشای بازیهای پرسپولیس هزینه میکند؟
یا اصلا پرسشی مهمتر و آن، اینکه آیا طاهری همچنان به مدیرعامل شدن در باشگاه پرسپولیس امید دارد یا توانایی اداره چنین باشگاهی را در خود میبیند؟ پاسخ مشخص است. به عادت همیشه، طاهری دوباره پشت هزاران بهانه- هر چند غیر قابل قبول- پناه خواهد گرفت و آنقدر میماند تا حکم مدیرعاملیاش را دریافت کند.
چه مقدمهای بهتر از اینکه باشگاه پرسپولیس- که هنوز در آسیا پرطرفدارترین است- بعد از گذشت ۶ هفته از لیگ هنوز اسپانسر ندارد؟ باشگاهی که از دار دنیا یک شأن و شخصیت برایش مانده بود که آن را هم مدیران بیتدبیرش به باد دادند. این باشگاه که یادگار یک مکتب انسانی بود، حالا آنقدر حقیر شده که برای سیر کردن شکم بازیکنانش پیش هواداران دست گدایی دراز میکند و عجیب اینکه مدیرانش توقع قهرمانی هم دارند.
بیپولی، همه داشتههای پرسپولیس را به فنا داده و صبر را از بازیکنان این تیم ربوده است. بازیکنانی که پیش از اردوی ترکیه تهدید به اعتصاب کرده بودند و تنها راهکار سرپرست باشگاه برای آرام کردنشان، برداشت ۳ میلیارد تومان از صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان بود. جز این، هیچ کار دیگری از طاهری و هیاتمدیره باشگاه برنیامد و آنها حتی به اندازه جذب یک اسپانسر معمولی هم باعرضه نبودند. فقط هر هفته دور یک میز نشستند و بعد از هر بار همنشینی، وعده دادند که «به زودی اسپانسر را معرفی میکنیم.» اتفاقی که هرگز رخ نداد و کاسه صبر بازیکنان را لبریز کرد.
نه فقط بیپولی، بلکه بیش از آن بیتفاوتی مدیران باشگاه بود که بازیکنان پرسپولیس را جَری کرد و به واکنش واداشتشان. آنها وقتی تماسهایشان با طاهری بیپاسخ ماند، تصمیم گرفتند باشگاه را تهدید کنند و با این ترفند پول بگیرند. گفته بودند که در اقدامی هماهنگ، میخواهند علیه مسوولان باشگاه و حتی وزارت ورزش مصاحبه کنند و با رسانهای کردن مشکلات مالی، مدیران پرسپولیس را زیر فشار بگذارند و اینگونه به پولشان برسند. البته از آنجا که هدفشان تهدید بود، از تمرین دریغ نکردند اما بعد از این تمرین یک ساعته- ۴۵ دقیقه وزنه زدن و سپس پرش از موانع و دوهای سرعتی در زمین چمن- روی نیمکت کنار دست کریم باقری نشستند و از مشکلات مالیشان با او حرف زدند. حرف دیگرشان هم این بود که «برای اینکه مسوولان باشگاه به خودشان بیایند، مجبوریم مصاحبه کنیم.»
میخواستند باشگاه را تهدید کنند اما تهدیدشان به یکباره شکل اعتصاب به خود گرفت. اعتصابی که البته کریم باقری و محسن بنگر آن را رد کردند اما اگر واقعا چنین نبود، چه دلیلی وجود داشت برای تعطیلی تمرین؟ آن هم به درخواست بازیکنان معترض! آنها تصمیم گرفتند و برانکو که تمام اتفاقها را نظارهگر بود، تمرین بعد از ظهر را تعطیل کرد. توجیهاش این بود که بازیکنان تا همین حالا هم مشکلات بسیاری را تاب آوردهاند و نمیشود به زور به تمرین وادارشان کرد. هر چه باشد، او هم میداند که بازیکن جوانش- علی علیپور- به خاطر بیتوجهی باشگاه جا و مکانی در تهران ندارد و آن بازیکن دیگر یعنی علی فاطمی شبها را اگر در درفشیفر صبح نکند، میهمان یکی از پارکهای پایتخت بوده و غذای روزانهاش بیسکویت است.
آقای سرمربی هم در فرودگاه بود وقتی بازیکنانش در بازگشت از اهواز- بعد از بازی با فولاد- به جای شام، بیسکویت خوردند و همین بیسکویتها را کریم باقری خریده بود تا پرسپولیسیها گرسنه نمانند. بعد از همین اتفاق بود که سرپرست باشگاه از هواداران طلب کمک کرد و مدعی شد که اگر هر هوادار ۵ هزار تومان به حساب پرسپولیس واریز کند، دیگر حتی به اسپانسر هم نیازی نیست. او این طرح را بعد از نشست چند روز پیش خود با حسین هدایتی ارائه کرد و بدون در نظر گرفتن شأن و اعتبار پرسپولیس، از این باشگاه یک مضحکه ساخت.
حالا اما میخواهیم از او بپرسیم شما که در جذب یک اسپانسر معمولی ناکام بودهاید، با تکیه به کدام تواناییتان میخواهید با کمکهای مالی هواداران، باشگاه را بسازید؟ امروز هوادار و حتی بازیکن و مربی پرسپولیس حق دارد از طاهری و همراهانش بپرسد که باشگاه به این بزرگی چرا نتوانسته اسپانسر جذب کند؟ مگر این همان باشگاه ۲۹۰ میلیارد تومانی نیست که آقایان برای تصاحبش سر و دست میشکستند؟
چطور میشود باشگاهی با این همه هواخواه، به یک وعده غذا محتاج باشد و حالا که چنین شده، چطور باور کنیم که هیچ دستی برای نابودی پرسپولیس از دستانی دیگر یاری نخواسته است؟ آیا طاهری که بدون شک بیتدبیریاش در به وجود آمدن این شرایط بیشترین تاثیر را داشته، پاسخی دارد برای آن هوادار که پول توجیبیاش را برای تماشای بازیهای پرسپولیس هزینه میکند؟
یا اصلا پرسشی مهمتر و آن، اینکه آیا طاهری همچنان به مدیرعامل شدن در باشگاه پرسپولیس امید دارد یا توانایی اداره چنین باشگاهی را در خود میبیند؟ پاسخ مشخص است. به عادت همیشه، طاهری دوباره پشت هزاران بهانه- هر چند غیر قابل قبول- پناه خواهد گرفت و آنقدر میماند تا حکم مدیرعاملیاش را دریافت کند.
پ
ارسال نظر