فیلم «تنگسیر» به کارگردانی «امیر نادری» بر اساس رمانی به همین نام نوشته «صادق چوبک» ساخته شد.
برترینها: فیلم «تنگسیر» بر بستر احساس خشم و انتقام عاشقانۀ قهرمان داستان، سعی دارد حس قیام علیه وضعیت حاکم را به تصویر بکشد. این واقعه در سال شمار تاریخ بوشهر در سال ۱۳۰۲ خورشیدی - دو سال مانده به پایان قاجار- روی میدهد، و از آن رویداد نقلها دهان به دهان گشته و داستانها پرداخته و فیلمی ساخته میشود؛ اما حلقه واسط تاریخ، ادبیات و سینما در این ماجرا داستان است.
محسن حاجی پور در روزنامه شرق نوشت: نخست روایت شایع و شفاهی قصه در میان بوشهریها سینه به سینه میگردد و در زمان کوتاهی گزارش آن در نشریهای مکتوب میشود. «رسول پرویزی» سالها بعد داستان کوتاهی با همین مضمون مینویسد و چندی پس از آن «صادق چوبک» رمان «تنگسیر» را میآفریند، آفریدهای که الهام بخش فیلمی اقتباسی از «امیر نادری» میشود.
هم رسول پرویزی در داستان «شیرمحمد» و هم صادق چوبک در رمان «تنگسیر» به شواهد تاریخی استناد میکنند، ولی بازهم در بازگفتن داستان اختلافهایی مشروح، مشهود است.
البته روایت این قتلها در نظر یک روزنامه نگار، عالمی روحانی، مال باختهای مظلوم، مامور نظمیه، قاضی عدلیه، خویش قاتل، قوم مقتول و... تفاوت دارد و هر که با علاقه یا سلیقه خود دست به روایتی تاریخی میزند؛ حال در بیان تاریخ کدام یک از این روایتها «واقعیت» رویداد رخ داده است؟
در هفته نامه «استخر» که از نوع تاریخ روایی است،ماجرا سلسله وار روایت شده، متن روانی که جاذبه داستانی اش خواننده را به خود میکشاند تا پیام خبرش را مخابره کند؛ اما به هرحال یک رویدادنامه است و روایتش بر مبنای «این و سپس آن سامان یافته».
در این گزارش تاریخی پنج شوال ۱۳۴۱ هجری قمری همان روزی است که زائرمحمد بوشهری خانهای از میرزاعبدالکریم بزاز به چهارصد تومان رهن کرده، بزاز پولش را خورده و محمد به عدلیه متظلم و به محضر آقاشیخ ابوتراب رجوع میکند و ایشان به همراه دو نفر وکیل در مرافعه طرفین، محمد را از حق خود محروم و خسارتی به وی متحمل میشوند، تا این شخص مثل یک دیوانه مصمم به قتل بدهکار و قاضی و دو وکیل شود و در ادامه میخوانیم: «در دکان نان و مسقطی میگیرد و میخورد و قدری هم همراه برمی دارد و میآید در دکان بدهکار پس از اتمام حجت او را میکشد؛ از آنجا میآید در خانه شیخ بیچاره او را هم پس از قدری عتاب و خطاب مقتول میکند، مادر و دختر شیخ میخواهند او را بگیرند دختر را با تیر و مادر را با تبرزین مقتول و مجروح مینماید.
از آنجا مثل قابض الارواح، رو به خانه دو نفر وکیل روانه میشود. اول کربلایی محمد معروف به گند رجب، دویم آقاعلی عبدالنبی که در بستر ناخوشی بوده هر دو را پس از شمردن تقصیر آنها مقتول میسازد». شعری که بوشهریها درنگه میکردند چنین بود: «تفنگی داشتم یه بغل/ اول زدم شیخالی کچل/ دوم زدم گند رجب/ سوم زدم شیخ ابوتراب/ شیخ ابوتراب تو کله بی/ دسش تو او هندونه بی…».
تنگسیر میان این مولفهها داستان خوشساخت خود را روایت میکند، با دوربینی بر دوش قهرمان اصلی آن، کلمهی قهرمان برازندهی این شخصیت است، او از هر نظر یک قهرمان واقعی است، تصمیمی که او میگیرد تقریباً هیچ کس حتی جرأت فکر کردن به آن را ندارد، از نظر دیگران او دیوانه شده است، ولی او طبق قوانین و اعتقادات شخصی خود زندگی میکند.
بی شک پذیرش این شخصیت در اخبار نشریهها و اسناد و استناد گزارشهای تاریخی میسر نبود، تا ادبیات آن را تعین بخشیده، ماندگار کند و فرینش تازهای از آن ایجاد کند. ما با خواندن رمان «تنگسیر» و نمایش رئالیستی واقعه، قرار نیست به یاد خاطره تاریخی شیرمحمد افتاده، چه خوب چه بد، چه با خوشی چه ناخوشی از آن یاد کنیم، بلکه گفتمان صدق و کذب چوبک در بازآفرینی این ماجرا با بهره بردن از مولفههای تاریخی و بازتاب دیدگاه مسلط و تعهد اجتماعی نویسندهای است که همواره با ستمگران در جنگ است، همواره، چون «تنگسیر». امیر نادری سالها پیش در نشستی در یک دانشگاه در توضیح چرایی ساختن «تنگسیر» گفته است: «من تنگسیر را ساختم بهدلیل اینکه کودکیام در بوشهر گذشت. وقتی پدرم کوچک بود «زائرمحمد» را با تفنگ در کوچه دیده بود.» با این حال در تاریخ سینمای ایران قصههای شفاهی زیادی از اختلافنظرهای علی عباسی (تهیه کننده)، نعمت حقیقی (مدیر فیلمبرداری) و بهروز وثوقی با امیر نادری نقل شده است. با اینکه امیر نادری با این فیلم جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم سپاس را از آن خود کرد، اما پس از «تنگسیر» او برای فیلم ساختن از حرفهایهای سینمای
ایران فاصله گرفت و به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفت. کودکی همان قلب تپنده امیرنادری و سینمای اوست. بهروز وثوقی نقش زائرمحمد را بازی میکند و نوری کسرایی، عنایت بخشی، جعفر والی از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
بهترین فیلمه
پاسخ ها
من یادمه ۱۶ سالم بود این فیلم رو دیدم الان چهل سالمه هنوزم اسمه زارممدو میشنوم به هیجان میام کاش هر گدوم از
جزو فیلمهای خوبه
حال و روز الان مملکت شبیه
همان موقع است.......
زار محمد کجایی؟؟؟؟؟
هر ایرانی میتونه یک
زار محمد باشه.....
پاسخ ها
آفرین.کِی و کجا موقعش برسه
قیام علیه ظلم عالی این فیلم
خوب حال مال مردم خور ها رو میگیره
پاسخ ها
یک نفر دیسلایک معلومه چکاره اس
زائرمحمد نماد ارتش تک نفره،مبارزه علیه ظلم و احقاق حق هست
فیلم خوش ساخت و پر معنا که با گذشت نیم قرن دیدنیست
نگو زارممد بگو شير ممد
حال و روز الانه ماست ایران یه زار ممد میخواد یه کاوه آهنگر میخواد یه فریدون میخواد خدايا کی میان
فقط به زور اسلحه تونست حقشو بگیره
فیلم خوب با بازی خوب بهروز مظلوم علیه ظالم
درود به شرفش
حتما هر ایرانی ای باید یکبار این فیلم رو ببینه با بازی درخشان بهروز وثوقی
اکثریت با حق خوری زندگی می کنند آه مظلوم رو زمین نمیمونه
مال مردم خورها مال مردم رو میخورند