روایت «شرق» از حضور بقایی در این روزنامه
دیروز، روزنامه «شرق» مثل دیگر روزهای كاری، فعالیتش را آغاز نكرد. میهمان ناخواندهای داشت كه آمده بود بگوید قصد فرار نداشته است اما با عده و عده. درحالیكه مطلب «شرق» كه ۲۹ تیر منتشر شده بود، به نقل از وكیلش این فرار را تكذیب كرده بود؛ اما بقایی صرفا با دیدن عكسش در صفحه یك روزنامه «شرق» و تیتر «ماجرای فرار از کشور معاون احمدینژاد»، راهی روزنامه شد تا به قول خودش روزنامه را به آتش بکشد.
روزنامه شرق: دیروز، روزنامه «شرق» مثل دیگر روزهای كاری، فعالیتش را آغاز نكرد. میهمان ناخواندهای داشت كه آمده بود بگوید قصد فرار نداشته است اما با عده و عده. درحالیكه مطلب «شرق» كه ۲۹ تیر منتشر شده بود، به نقل از وكیلش این فرار را تكذیب كرده بود؛ اما بقایی صرفا با دیدن عكسش در صفحه یك روزنامه «شرق» و تیتر «ماجرای فرار از کشور معاون احمدینژاد»، راهی روزنامه شد تا به قول خودش روزنامه را به آتش بکشد.
اعتراض به گزارشی كه نخوانده بود
ماجرا از اینجا شروع شده بود كه حمید بقایی عكس خود را در صفحه یك «شرق» میبیند. گزارشی كوتاه درباره ماجرای شایعه فرار حمید بقایی در صفحه دو روزنامه ۲۹ تیر منتشر شده كه در این گزارش با وكیل او هم صحبت شده بود. بحث كلی گزارش درباره شایعه فرار بقایی به خارج بود که وكیل او تكذیب كرده بود كه بقایی قصد فرار داشته است. طبق معمول بسیاری از گزارشهای ژورنالیستی، برای چنین مطلبی تیتری انتخاب میشود كه محتوای مطلب لو نرود. شاید طبق همین رویه، آن تیتر برای گزارش انتخاب شده بود. درحالیكه مشخص بود بقایی و یارانش این گزارش را نخواندهاند، «شرق» را متهم میكردند كه گزارش دروغ منتشر كرده است. بقایی اصرار داشت كه مهره چهار و پنج كمرش شكسته است و دخترش در زمان تصادف در غرب کشور، از پنجره ماشین به بیرون پرتاب شده است؛ درحالیكه هیچیك از موارد اعتراضی بقایی، جایی در گزارش «شرق» نداشت.
حمله بقایی به پرسنل
فردی که ضعف جسمانی عامل معافیت او از حضور در زندان بود، با عصا به «شرق» آمده بود؛ عصایی كه گویا صرفا برای شكستن و خردكردن آورده بود.
با عصایش صفحه LED اتاق مدیرمسئول را شكست و با همان عصا به مرضیه امیری، خبرنگار «شرق» كه به حضور او در دفتر مدیرمسئول معترض بود و میگفت باید برای اعتراض به یك مطلب، جوابیه به دفتر روزنامه ارسال شود، حمله كرد و به او ضربه زد. او همچنین به دو خانم دیگر یعنی كارشناس امور مالی و مسئول دفتر مدیرمسئول هم حمله كرد كه خوشبختانه عصایش به هدف برخورد نكرد. بقایی با عصا به در و دیوار میكوبید و تماس با پلیس ۱۱۰ برای برخورد با رفتارهای غیرقانونی بقایی هم با تأخیر پاسخ داده شد.
تأخیر پلیس در ورود به «شرق»
فریادهای بقایی تمامی نداشت. از تمام توان حنجرهاش برای ایجاد رعبووحشت استفاده میكرد. فحشهای ركیك توسط بقایی و همراهانش به آدمهایی كه اصلا در عمرشان آنها را ندیده بودند، حواله میشد. بقایی اصرار داشت كه میهمان است و باید از او پذیرایی شود؛ اما با عصایش به طور مداوم به زمین میكوبید و میز و مبل موجود در آن محیط را بینصیب نمیگذاشت. نیمساعتی از حضور غیرقانونی او در روزنامه میگذشت. ماشین پلیس را میدیدیم كه وارد كوچه روزنامه شده و روبهروی دفتر روزنامه توقف كرده است. نیروهای پلیس از ماشین پیاده شدند؛ ولی كسی وارد روزنامه نمیشد. هماهنگی پلیس برای ورود به روزنامه نیمساعتی طول كشید و پلیس حاضر نبود اقدام به جلب بقایی كند و در نهایت هم از جلب خبری نبود. فضا كاملا برای ادامه فعالیت روزنامه مختل شده بود؛ ولی برای معاون سابق رئیسجمهور مهم نبود كه در یك محیط فرهنگی باید آداب را رعایت كند.
پیشنهاد مردم برای تهیه فیلم
چند نفر از نیروهای پلیس به داخل روزنامه آمدند و با احترام سمت بقایی رفتند. حضور ماشین پلیس در كوچه توجه مردم را هم جلب كرده بود. چند نفری مقابل روزنامه تجمع كرده بودند. میدانستند كه بقایی داخل ساختمان است. جوانان كنجكاوی كه دوست داشتند بدانند چه خبر است، خبرنگاران را تشویق به تهیه فیلم و مستندسازی رفتار بقایی میكردند؛ اما پلیس برای برخورد با بقایی و ورود به ساختمان همچنان در حال رایزنی با محلی بود كه نمیدانیم كجا بود. برخی از نیروهای ۱۱۰ در دفتر روزنامه دنبال ماسك میگشتند. با وجود آنكه بقایی همچنان عصا به زمین میكوبید و فحاشی میكرد، گویا كسی را یارای برخورد با او نبود.
خودقانونپنداری بقایی
بقایی به گزارشی كه نخوانده بود، اعتراض میكرد. گزارشی كه صرفا یك شایعه را بررسی كرده بود و به نقل از وكیل او این شایعه را رد كرده بود. بقایی اصرار داشت كه از سرپلذهاب به جایی نمیتواند فرار كند. قانون مطبوعات را قبول نداشت كه باید برای مطلبی كه نخوانده، جوابیه بنویسد. فحاشی میكرد و فحشهای ركیك میداد. خود و همراهانش نسبتهای ناروا به خبرنگاران «شرق» و بقیه میدادند. از مزدور گرفته تا فحشهای ركیك جنسی در لابهلای فریادهایشان شنیده میشد. بقایی و دارودستهاش اصرار داشتند كه همینجوری نمیشود گزارش نوشت. اگر برای فرار بقایی گزارش نوشته شده است؛ پس باید نسبتهای ناروا و بیپایهواساس آنها را هم به افرادی كه در عمرشان ندیده بودند، در قالب گزارش در روزنامه منتشر كنیم و بعد برای این نسبتهای ناروا جوابیه بنویسیم! اصلا متوجه نبودند كه كار روزنامه بررسی همین شایعهها و شفافكردن واقعیت است. صرفا با دیدن یك عكس و تیتر، به روزنامه حمله كرده بودند و حتی نمیدانستند مطلب در كدام صفحه روزنامه منتشر شده است! اصرار داشتند كه نهادهای امنیتی پشت چاپ این مطلب هستند؛ درحالیكه هیچكدام از حرفهایی كه میزدند، نه درست بود و نه واقعیت داشت.
تجسس یاران بقایی در روزنامه
با وجود حضور نیروهای پلیس ۱۱۰ در طبقه آخر روزنامه، فحشهای ركیك بقایی همچنان ادامه داشت. حوالی ساعت یكونیم بود كه احمد غلامی، سردبیر روزنامه، از راه رسید. به طبقه آخر رفت كه غائله را تمام كند. از بقایی پذیرایی كردند تا حرفهایش را بزند. همه را از طبقه آخر بیرون كردند تا آنجا خلوت شود؛ اما یاران بقایی همچنان طبقه آخر را ترك نمیكردند. یك نفرشان بهراحتی تمام وسایل خبرنگاران «شرق» را برای پیداكردن شارژر تفتیش میكرد تا گوشیاش را به شارژ بزند، آن دیگری هم با وجود اینکه مسجد نور در نزدیكی روزنامه «شرق» قرار دارد، دنبال نمازخانه میگشت تا نمازش را حتما در «شرق» بخواند!
بعد از تداوم فحاشیهای بقایی و یارانش در حضور سردبیر، پلیس با احترام او را به خارج از مجموعه و به سمت كلانتری هدایت كرد. او با پلیس رفت كه از «شرق» شكایت كند! احمد غلامی، سردبیر «شرق»، دراینباره گفت كه تلاش كرده فضا را آرام كند تا اتفاقی خارج از كنترل در مجموعه رخ ندهد. غائله حمله بقایی به «شرق»، با دخالت پلیس به پایان رسید؛ اما رفتار فراقانونی او ممكن است ادامه یابد و تبعات جدیتری هم برای كشور داشته باشد.
نظر کاربران
روزنامه شرق بسیار غلط کرد که تهمت زد
دوران بزن درو تموم شده
اگر بقایی اینطوری عمل نمیکرد مثل همیشه این روزنامه اول دروغ خود را به خورد مردم میداد و بعد که مردم باور کردند در یک گوشه ای از صفحه تکذیبیه دو پهلو میگذاشت
پاسخ ها
شما هم مثل بقایی
فقط اونی که اصرار داشت نماز بخواند
هنوز نمی دونه مکان نماز شرایط خاص دارد؟
به نظر من این گزارش شرق دروغه، چون بقایی از کشور فرار کرده و الان کاناداست.
این که گفتن نمیتواند براحتی راه برود وبخاطر مریضی از زندان مرخص شده
انصاف داشته باشید
عجب تهیه کننده بی طرفی هزاران بار عصا عصا میکند ولله عصای موسی هم این قدر قدرتی که تهیه کننده میگوید نداشته است ای کاش این تهیه کننده یک گزارش این چنین مفصلی از وضع اقتصادی کشور تهیه وارایه میکرد
پاسخ ها
رسانه هوچی گر همین است.
کاری ندارم که بقایی کی بوده و چه کرده،قانون به آن رسیدگی کرد و خواهد کرد.امت خود روزنامه با خبر سراسر کذب برای فروش بیشتر را برای چه منتشر می کند؟
آیا روزنامه شرق بابت خبر کذب و دروغش نه باید توبیخ شود.
این رفتار نشان میدهد این آقایان چقدر به آداب واخلاق اسلامی مقید وپایبنددند.
اصولأ انسانها در حوادث وناملایمان ماهیت اصلی خودشانرا به نمایش میگذارند.
من نمیدونم این مطلب در مورد رفتار بقایی تا چه اندازه صحت داره هرچند عکس تلویزیون شکسته را هم گذاشته اند،ولی پلیسی که همه انتظار دارن و خود پلیس هم گفته که با کسانی که نظم و امنیت را بهم بزنند برخورد قاطع میشه، چرا در این مورد برخوردشون فرق میکرد!؟
این اگر بدحال است چجوری قیل قال کرده
دم بقایی گرم
جیگر داره
تا شما روزنامه شرق باشید دروغ به خورد مردم ندید
پاسخ ها
خدایی دمش،گرم.
ازش خوشم اومد
نصف روزنامه ها و اخبار ایران دروغههههههه
به نرخ دلار بپردازيد تا بقايي
دروغ گفتی پاش وایسا.
خیلی وقته برای نظام هزینه درست میکنید
دمش گرم
پاسخ ها
کاری بقایی اصلا درست نبود اگر مهره کمرش شکسته چطور ایشان راه میرف شخصی اگر مهره کمرش بشکند نمی تواند حتی از تخت پایین بیایید واقعا بی ادب بوده که به یک خانم حرف زشت زده
با سلام
من نمیدانم چرا چند روزی است که ارسال دیدگاه برای من حذف شده است .
اگر اشکالی هست من از آن اطلایی ندارم .
لطفا درصورت امکان دلیل آن را توضیح دهید ... با تشکر مصطفی
شرق غلط کرد تهمت بیجا زد
روزنامه شرق اگر اخلاق و شرافت داشت ، تیتر میزد بررسی شایعه یا واقعیت فرار بقایی . نه اینکه تیتر فرار بزند و بعد داهل روزنامه ادعای بررسی مطلب داشته باشد. اکثر مردم فقط و فقط تیترها را میخوانند . بقایی هم نهایت اگر جوابیه و اعتراض مینوشت در گوشه ای چاپ میشد و هرگز به اندازه آن تیتر دروغ اشاعه نمیافت . حالا هم با این گزارش مضحک به بی اعتباری خودشان بیشتر اضافه کرده اند.
فقط همین جوری باید جواب رسانه های دروغگو را داد.
راه دیگه ای نمونده
به جای عذرخواهی از بقایی زبان درازی هم میکنند کذاب های دروغگو