کامکارها، بزرگترین گروه موسیقی خانوادگی ایران
خانواده کامکارها بزرگترین گروه موسیقی خانوادگی را دارند؛ گروهی که بعد از ۴۵ سال هنوزهم پابرجاست
شاید سال 1344 که حسن کامکار، پدر خانواده کامکارها بچه هایش را دور هم جمع کرد تا یک گروه کوچک خانوادگی تشکیل دهد، هیچ وقت فکرش را نمی کرد که این گروه خانوادگی به بزرگترین گروه موسیقی سنتی ایرانی تبدیل شود.
در روزهای اول تشکیل گروه به غیر از حسن کامکار که ویولن می نواخت، فقط هوشنگ (آکاردئون)، بیژن (خواننده)، پشنگ (سنتور)، قشنگ (خواننده و ویلون) و ارژنگ (تمبک) در گروه حضور داشتند. تمرین ها هم هر شب در حیاط بزرگ خانه پدری و در کنار حوض و دیگر اعضای خانواده انجام می شد. مهمترین ویژگی کامکارها که همیشه روی حفظ آن تاثیر دارند، خانواده بودن آنهاست.
آنها هیچ وقت نوازنده یا خواننده غریبه ای به صورت ثابت وارد گروهشان نمی کنند. در زمان های مختلف برحسب نیازی که دارند از آنها به عنوان میهمان دعوت می کنند. آنقدر خانواده شان پرتعداد و هنرمند هست که بتوانند یک گروه کامل را تشکیل دهند. به موسیقی محلی شان (کردی) علاقه زیادی دارند، آنقدر که جزو جدانشدنی تمام آلبوم ها و اجراهایشان است.
خارج از خانواده و گروه هر کدام برای خودشان در هنر کسی هستند. نسل جدیدشان دقیقا جا پای پدرانشان گذاشته اند. جوان های خانواده باعث شده اند تا انرژی گروه چند برابر شود.
استاد حسن کامکار
پدر برادران و یک خواهر کامکار بود. برای خودش در سنندج بروبیایی داشت. همه اهل هنر او را به اسم استاد حسن کامکار می شناختند. موسیقی امروز کردستان تا حد زیادی مدیون فعالیت های اوست، برای اینکه اولین هنرستان موسیقی در سنندج به همت او تاسیس شد و بیشتر عمرش را صرف تحقیق و بازنویسی آهنگ های فولکلور کردی کرد و بیش از ۴۰۰ آهنگ محلی ساخت که از او به یادگار ماند. در واقع موسس اصلی گروه کامکارها استاد حسن کامکار بوده. او به تمام بچه هایش موسیقی و سازهای جداگانه یاد داد و آنها را تشویق می کرد تا همیشه در کنار هم بمانند. استاد کامکار در سال ۱۳۷۱ درگذشت.
هوشنگ کامکار (سرپرستس گروه و آهنگساز و تنظیم کننده)
بزرگ خاندان کامکارهاست. بعد از پدرش، سید حسن کامکار که بچه هایش را دور هم جمع کرد و موسیقی را مانند خواندن و نوشتن یادشان داد، هوشنگ کسی بود که باید این وظیفه را دامه می داد. تشکیل گروهی به نام گروه کامکارها و جمع کردن خانواده در قالب این گروه و اجرای کنسرت و تهیه آلبوم و خلاصه هر فعالیتی که در قالب گروه کامکارها انجام می شود زیر دست همین هوشنگ کامکار است. خیلی خودش را روی صحنه آفتابی نمی کند.
بیشتر به عنوان سرپرست گروه و آهنگساز فعالیت می کند. خیلی از آهنگ های خاطره انگیزی که این سال ها کامکارها اجرا کرده اند مانند بهاران آبیدر، کجائید این شهیدان خدایی، گل همیشه بهار، در گلستانه، شباهنگام (به اتفاق ارسلان کامکار)، موسیقی فیلم پل آزادی (به کارگردانی مهدی مدنی)، به یاد حافظ، کنسرتینو برای سنتور و ارکستر (بر تارک سپیده) و سماع ضربی ها (برای سازهای کوبه ای) ساخته اوست. بیشتر سرش به کارهای علمی مانند تالیف و ترجمه گرم است.
تا به حال چندین کتاب و مقاله علمی در زمینه های مختلف موسیقی نوشته است که بعضی از آنها در سطح جهانی مطرح هستند. به علاوه اینکه برادر بزرگ کامکارها تحصیلاتش را در ایتالیا و آمریکا انجام داده و چندین سال رئیس گروه موسیقی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده و هنوز هم به عنوان استاد موسیقی در این دانشگاه فعالیت می کند.
بیژن کامکار (خواننده اصلی و نوازنده دف، رباب، تار، تمبک و دهل)
از پایه گذارانگروه های عارف و شیدا و رفیق شفیق مشکاتیان و لطفی بود. اوایل در همین گروه عارف و شیدا تنبک می نواخت، اما یک روز به محمدرضا لطفی پیشنهادی داد که باعث یک انقلابی در بین سازهای کوبه ای ایرانی شد. پیشنهاد داد تا از ساز دف در ترکیب سازها استفاده شود و این حرکت آنقدر مورد استقبال قرار گرفت که از آن به بعد در بیشتر گروه های سنتی نقش دف را به خوبی می شود دید.
پیش از این، دف فقط در مراسم مذهبی دراویش در خانقاه ها مورد استفاده قرار می گرفت و در گروه های موسیقی ایرانی استفاده نمی شد. بیژن کامکار به غیر از نواندگی تنبک، دف و رباب، کار خوانندگی هم انجام می دهد و در بیشتر کنسرت ها و آلبوم های کامکارها به عنوان خواننده یا همخوان حضور دارد. در بین کامکارها او با حضور داشتن در ۱۲۰ آلبوم به عنوان نوازنده و خواننده رکورددار است.
پشنگ کامکار (سنتور)
از همان اولکه وارد کار حرفه ای شد و خودی نشان داد در جامعه موسیقی، در کنار پرویز مشکاتیان و فرامرز پایور از وزنه های سنتورنوازی ایران محسوب می شد. مانند برادرش بیژن، رفیق شفیق محمدرضا لطفی بودتو از همان ابتدای تاسیس گروه شیدا حضور داشت. پشنگ برای خودش مکتب خاصی در شیوه سنتورنوازی دارد و خیلی از سنتورنوازان جوان به سبک او کار می کنند.
به غیر از کارهای معروفی که با گروه شیدا انجام داده است، آلبوم های دیگری ماننه سه نوازی و تکنوازی سنتور، گلگشت، به یاد صبا، بارانه (تکنوازی)، فراق، تکنوازی سنتور در ماهور و راست پنجگاه و گل به دامن را هم منتشر کرده که از مهمترین آلبوم های تکنوازی سنتور محسوب می شوند.
قشنگ کامکار (سه تار)
تنها خواهر خانواده کامکارها همیشه پا به پای برادرانش به عنوان نوازنده سه تار در گروه حضور داشته. او همسر محمدرضا لطفی بوده و امید لطفی که مدتی به عنوان نوازنده میهمان در گروه کامکارها فعالیت می کرده فرزند اوست. به جز سه تار، ویولن هم می نوازد و به آواز ایرانی هم تسلط دارد.
او اولین زنی بود که بعد از انقلاب به عنوان نوازنده روی صحنه می رفت و این نقطه عطفی شد برای حضور نوازنده ها و همخوان های زن در گروه های موسیقی. به غیر از نوازندگی و همخوانی در گروه کامکارها، کنسرت های زیادی را هم همراه سیما بینا انجام داده است.
ارژنگ کامکار (تمبک)
حتی اگر سراغ موسیقی هم نمی آمد باز هم آنقدر هنرمند و معروف بود که همه اهل هنر بشناسندش. ارژنگ کامکار یک مقدار جنس با خواهرها و برادرهایش فرق می کرد. برعکس همه که در دانشگاه سراغ رشته موسیقی رفتند، نقاشی خواند و خیلی حرفه ای نقاشی را ادامه داد تا اینکه در این سال ها چندین گالری هنری از آثارش برپا کرده که تمام هنرمندان تجسمی را به طرف خودش جلب کرده اما نقاشی باعث نشد تا در موسیقی کمی از خواهرها و برادرهایش عقب بماند.
حضور رسمی اش را در موسیقی با گروه عارف و شیدا شروع کرد و از شروع کار گروه کامکارها هم در کنار برادران و خواهرانش تمبک و دف می نواخت. ارژنگ در سال ۱۳۸۳ کتاب «۶۰ قطعه برای تمبک» را منتشر کرد که الان خیلی از هنرجویان تنبک از آن به عنوان سرمشق استفاده می کنند.
ارسلان کامکار (بربط و ویولن)
آنهایی که عشق موسیقی کلاسیک و پای ثابت اجراهای ارکستر سمفونیک اند ارسلان کامکار را به خوبی می شناسند. سولیست ارکستر سمفونیک که همیشه نزدیک به همه نوازنده ها به رهبر گروه می نشیند. به علاوه یکی از معروفترین نوازنده های عود و بربت در ایران هم هست و ساز تخصصی اش در گروه خانوادگی شان هم همین عود است. به غیر از این در زمینه آهنگسازی برای کودکان هم فعال است و موسیقی متن تئاترهای سبز در سبز، شش جوجه کلاغ و روباه، کارآگاه 2، بابابزرگ و تُرُب و موسیقی فیلم تنبلِ قهرمان (تماما به کارگردانی بهروز غریب پور) ساخته اوست.
به یاد علی اصغر کردستانی، زردی خزان، سوئیت سمفونیک افسانه سرزمین پدری ام، سرود ایران، شوریده دل، سوئیت سمفونیک کردی، کنسرتینو کمانچه (با همکاری اردشیر کامکار)، شباهنگام (با همکاری هوشنگ کامکار روی اشعار نیما یوشیج)، جاده ابریشم، موسیقی متن فیلم مادر (به کارگردانی علی حاتمی) موسیقی متن فیلم آوازهای سرزمین مادری ام (به کارگردانی بهمن قبادی)، آلبوم خاک، نغمه خراسانی، نغمه صلح (تقدیم به خانم شیرین عبادی) و آلبوم ئه وین آثاری از ارسلان کامکار است که آن را خارج از قالب گروه خانوادگی اش منتشر کرده.
اردشیر کامکار (کمانچه و قیچک)
آلبوم ناشکیبای همایون شجریان را که حتما یادتان هست؟ آلبومی که در زمان انتشارش به پرفروش ترین آلبوم موسیقی سنتی تبدیل شد و حسابی سروصدا به پا کرد. آهنگسازی این آلبوم را اردشیر کامکار به عهده داشت. البته اردشیر حق استادی هم به گردن همایون شجریان دارد و او کمانچه را پیش همین اردشیر کامکار یاد گرفته است. همزمان که نزد برادر بزرگترش پشنگ و محمدرضا لطفی موسیقی را یاد می گرفت، عضو گروه عارف و شیدا هم شد.
آلبوم ها به یاد صبا، بر تارک سپیده، زهی عشق، تال (قطعاتی روی موسیقی لرستان همراه آواز و کمانچه فرج علیپور)، ناشکیبا، راز نگاه (همنوازی کمانچه و لیره ساز یونانی و بداهه نوازی در موسیقی ایران و یونان به همراه ماتئوس تساهوریدیس)، کارهای ماندگار او در آهنگسازی و کمانچه نوازی هستند که به صورت مستقل آنها را انجام داده است.
اردوان کامکار (سنتور)
برای اینکه اردوان کامکار را خوب به یاد بیاورید کافی است موسیقی فیلم سنتوری را یک بار دیگر گوش کنید. همان موسیقی که با خوانندگی محسن چاووشی تبدیل شد به یکی از موسیقی فیلم های چند سال اخیر. اما این فقط گوشه ای از هنرنمایی های اردوان کامکار است.
او عاشق کارهای فیوژن و ترکیبی است. به سنتور کاملا مسلط است و برای همین می تواند از آن در هر موسیقی دیگری به غیر از موسیقی سنتی هم استفاده کند. نمونه اش همین موسیقی فیلم سنتوری است که اصلا در ژانر پاپ ساخته شده. ملودی های کردی را برای ارکستر سمفونیک تنظیم می کند، کنسرتینو برای سنتور می نویسد، ترکیبی از سنتور و ارکستر سازهای زهی می سازد و خلاصه کلی کارهای عجیب و غریب که باعث شده او را در میان تمام خواهران و برادرانش متمایز کند. بر تارک سپیده، ماهی برای سال نو، سیاچمانه، آلبوم های دریا و برفراز باد (تکنوازی)، موسیقی فیلم چشم انداز ایرانی (به کارگردانی تورج منصوری) از دیگر آثار ماندگار او هستند.
مریم ابراهیم پور (خواننده)
قبل از اینکه پایش به گروه کامکارها باز شود، نوازنده ویولن ارکستر سمفونیک بود. به آواز هم تسلط داشت اما بعد از اینکه با ارسلان کامکار ازدواج کرد و عضوی از خانواده کامکارها به حساب آمد، به عنوان همخوان در گروه شروع به فعالیت کرد. آلبوم های خاک، ئه وین (ارسلان کامکار)، موسیقی متن فیلم مسیح (موسی پور)، همچنین موسیقی سریال های تلویزیونی مختلف که مهمترین آنها ساخته هایی از احمد پژمان، مجید انتظامی و مرحوم بابک بیات هستند، از آثاری هستند که ابراهیم پوردر آنها به عنوان خواننده حضور داشته.
نظر کاربران
خانواده فرهنگ و هنر
خیلی جالبن
واران وارانه ، عزیزکم واران
افتخوار هر ايراني بخصوص كردستان فقط كامكاران