سه لحظه درخشان از کلاس درس آقا سعید در جنوب تهران
به انگیزه ۲۳ مرداد و زادروز سعید روستایی ، مروری داریم بر بهترین شخصیتهای خلق شده توسط او در «ابدویکروز»، «متری شیشونیم» و «برادران لیلا».
برترینها: سعید روستایی تا بهحال سه فیلم ساخته و یکی از مهمترین ویژگیهای هر سه فیلم او، شخصیتهای درخشانی است که ماجراها به واسطه حضور آنها پیش میروند. شخصیتهایی که حتی اگر به عنوان قاچاقچی، معتاد و … هم معرفی شوند، مطلقا سیاه یا سفید نیستند و ویژگیهایی دارند که به دل مینشینند و بهراحتی از ذهنمان بیرون نمیروند. روستایی در هر سه اثری که ساخته هم چند شخصیت درخشان خلق کرده که با بازی موفق بازیگرانش در دلها نشستهاند.
انتخاب این شخصیتها به این معنا نیست که سایر شخصیتهای این سه فیلم، موفق نبودهاند. طبیعی است که هم در «ابدویکروز»، هم در «متری شیش و نیم» و هم «برادران لیلا» میتوانستیم به تمام شخصیتها اشاره کنیم اما سعی کردهایم دست روی مهمترینها بگذاریم. به انگیزه 23 مرداد و زادروز سعید روستایی ، مروری داریم بر بهترین شخصیتهای خلق شده توسط او در «ابدویکروز»، «متری شیشونیم» و «برادران لیلا». با ما همراه باشید.
محسن / ابدویکروز
محسن فیلم «ابدویکروز» یک معتادِ تا حدودی دوستداشتنیست؛ وضعیتی دوگانه که معدود بازیگرانی مثل محمدزاده میتوانند آن را بهدرستی از آب دربیاورند. او در «ابدویکروز» نقش مکمل بازی میکرد ولی همه نگاهها به سمت شخصیت اوست. محمدزاده از یک معتاد از ریخت و قیافه افتاده، وجهی تازه به نمایش گذاشت؛ معتادی احساساتی و مهربان که برای دفاع از خانوادهاش هرکاری میکند.
آن لحظه خاص محسن روی پلههای حیاط خانه و دیالوگ «نرو سمیه» از زبان محسن با آن لحن خسته و پر از بغض آنقدر مورد توجه قرار گرفت که در موقعیتهای مختلف مدام تکرار میشد. نوید محمدزاده در نقش محسن، بهخوبی حس ترحم و نفرت را در بازیاش به نمایش میگذاشت تا جایی که مخاطب هم از دستش حرص میخورد و هم برایش دل میسوزاند.
صمد / متری شیشونیم
پیمان معادی در دومین همکاریاش با سعید روستایی، در فیلم «متری شیشونیم» نقشی کاملا متفاوت با «ابدویکروز» را بازی کرد. صمد پلیسی متفاوت بین شخصیتهای پلیس سینمای ایران است. پلیسی جدی، پایبند به اصول، تندمزاج و انعطافناپذیر که در عینحال رفتاری شیرین دارد و بعضی اوقات مخاطب را به خنده میاندازد. استایل معادی، شیوه راه رفتن، نگاه کردن و میمیک چهرهاش باعث میشود خیلی زود بتوانیم این شخصیت را باور کنیم.
سکانس بازجویی صمد از الهام، همسر سابق ناصر خاکزاد (پریناز ایزدیار) نقطه عطف دومین ساخته روستاییست. ناصر خاکزاد در واقع اینجا لو رفته. ناصری که با قرص میخوابید و با کفشش به رختخواب میرفت. اما این حرفها برای صمد قابل قبول نیست و الهام به تمام ابعاد جرم ناصر خاکزاد متصل اشت. بلاتکلیفی که حتی به خاطر داییاش هم در مظان اتهام قرار میگیرد و عملا صمد بدون هیچ ترحمی محل اختفای ناصر خاکزارد را پیدا میکند.
لیلا / برادران لیلا
تمرکز داستان روی شخصیت علیرضاست اما همانطور که از نام فیلم برمیآید، قصد دارد موضع برادران لیلا را نسبت به اقدامات عصیانگرانه و سازنده خواهرشان نشان دهد. لیلا تمام عمر از رفتارهای پدر آسیب دیده و حتی عشقش را به خاطر او از دست داده است. حالا اما به واسطه حضور علیرضا، در نقطهای ایستاده که میخواهد مقابل پدر بایستد و دست به اصلاحات اساسی بزند.
سکانس سیلی زدن به گوش پدر که البته مخالفان زیادی هم داشته و دارد. گرچه بخش مهمی از مخاطبان به دلیل غلبه احساساتشان نسبت به پدر خانواده، نتوانستهاند به طور کامل با این شخصیت و اعمالش همذاتپنداری کنند و در قسمتهایی از فیلم، پشت علیرضا ایستادهاند. اما به نظر میرسد هم قصد کارگردان و هم ترانه علیدوستی قهرمانسازی نبوده و اتفاقا فقط در پی این بودهند که زن قدرتمند فیلم یکبار برای همیشه مقابل بیخردی بزرگ خانواده بایستد، حتی اگر اقدامش به جایی نرسد.
نظر کاربران
سعید روستایی کارگردان جوان عالی محشر کاربلد
سعیو روستایی بهترینی واما انتخاب بازیگر اصلا خود خود جنس
خون تازه به سینما دمید
خدا از شر مغرضان مصون داردش
آقای روستایی کارگردان خوبی هستند
اما فیلم های شان متاسفانه پر از سروصدا و فحاشی است حتی بعضی جا ها مثل برادران لیلا به پدر خود با سیلی توهین می کنند و سیاه نمایی و...
کاش موارد را اصلاح کنند
شخصیت لیلا زن مقتدر نبود اقتدار با بی حرمتی وبی ادبی فرق دارد