قدرنشناسی بشار اسد در قبال ایران، کار دستش داد
ما نمیدانیم چرا بشار اسد پرواز به مسکو را برگزید و با وجود سردی برخورد کرملین، باز هم راهی تهران نشد؛ اما او خودش خوب میداند که چرا به خلبانش فرمان نشستن در مهرآباد را نداد.
علی آهنگر در اعتماد نوشت: کمتر از ۳۶ ساعت زمان لازم بود تا خاورمیانه بار دیگر در راس اخبار جهان قرار گیرد. آتشبس در جنوب لبنان در دو، سه روز میرفت که خبرها را از این مرکز ناآرامیهای عالم منحرف کند. اما مگر میشود خاورمیانه در محور اخبار نباشد؟
در سحرگاه سهشنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ آتشبس در جنوب لبنان برقرار شد. صبح روز چهارشنبه اما ولولهای در اطراف حلب به راه افتاد. عصر نشده حلب به مخاطره سقوط افتاد. بشار اسد روز پنجشنبه ۸ آذر سوار بر هواپیما راهی مسکو شد تا مگر از پوتین خط امانی طلب کند. اما به سرعت دریافت که امنیت او نه در کرملین که در تهران قابل بازیافت است. در تهران اما شاید روی نشستن نداشت.
ما نمیدانیم چرا پرواز به مسکو را برگزید و با وجود سردی برخورد کرملین، باز هم راهی تهران نشد؛ اما او خودش خوب میداند که چرا به خلبانش فرمان نشستن در مهرآباد را نداد. سیاست اما دنیای ممکنات است. بشار اسد هنوز هم می تواند روی تهران حساب کند. اما اینبار با پرداخت صورتحسابهای بسیار امکانپذیر است.
هیات تحریرالشام در ژانویه ۲۰۱۷ از ادغام تندترین گروههای سلفی و تکفیری مانند جبهه النصره شکل گرفت. جبهه النصره پس از جدایی از القاعده در ۲۰۱۶، به فتحالشام تغییر نام داد و سپس به هیات تحریرالشام تبدیل شد.
سرنوشت این گروه در سپتامبر ۲۰۱۸/شهریور ۱۳۹۷ در شهر سوچی بین روسیه و ترکیه رقم خورد. در این نشست توافق شد این گروه در شهر ادلب سوریه به عنوان منطقه کاهش تنش سکنا گزیند. نشستی که برخلاف توافق ماه مه ۲۰۱۷/ اردیبهشت ۱۳۹۶ آستانه بین ایران، روسیه و ترکیه؛ ایران در آن جایی نداشت. در واقع در نشست سوچی تصمیم گرفته شد هیات تحریرالشام در ادلب در امان بماند.
ادلب شهری در شمال غرب سوریه و در سمت غربی خود تماما با ترکیه همداستان است. همه چیز در گرگ و میش آرامش پیش میرفت تا اینکه در لبنان آتشبس برقرار شد. تغییرات تاریخی به وجود آمده در جنگ غزه و لبنان لابد شرایط را بهگونهای رقم زد که هیات تحریرالشام به فکر فتح شهر استراتژیک و قلب تاریخ سوریه و شام، یعنی حلب برآید.
بانگ بلند و پرغوغای روز چهارشنبه ۷ آذر موی ها را بر اندام سیخ کرد. همه چیز یادآور القاعده و داعش بود. آنچه در این دو، سه روز در سوریه رقم خورد، سرنوشت تلخی است که آرامش عراق را نیز تهدید میکند. بانگ رعد و برق اطراف حلب، حالا نقش بیبدیل و امنیتساز محور مقاومت را بیش از هر زمان دیگری برای سوریه و عراق و دیگر کشورها متجلی میسازد.
حالا وقت آن رسیده است تا سوریه و عراق به ایران بیایند و برای تامین امنیت و آرامش خود نقش دیگری ترسیم کنند. اینبار ایران قدر توانایی امنیتساز خود را بیش از گذشته می داند.
تجربیات چند سال اخیر و به ویژه دو، سه ماه گذشته این انگاره را برای ایران پدید آورد که تلاشهای امنیتسازش قدردان چندانی نداشت. حالا ایران خود قدر خودش را بیشتر میداند و برای بازگرداندن امنیت و تامین آرامش برای همسایگان صورتحسابی قابل قبول صادر می کند.
نظر کاربران
خاور میانه همینه همیشه هر روز یه داستان
کشور های عربی اصلا ذات مردانگی ندارند که ما برایشان هزینه کنیم .مسئولین بفکر مردم خودشان باشند
مردم خودمون غذا دارو مسکن کار پول ندارند
اسد نگران موقعیت خودش شده
رفته روسیه پیش پوتین گفته کمک چرا ایران نرفته
همیشه اون چیزی که میخوای دنیا پیش نمیره
مسئولین و مقامات تا دیر نشده باید بیش از بیش به فکر و توجه مردم خودشان باشند چون هیچ امیدی از سوی اعراب و روسیه و....وجود نخواهد داشت.
ایران مرزهایش را حفظ کند به این عربها اعتمادی نیست
کو گوش شنوا!!؟
حمایت از این کشورها آب در هاونگ کوبیدن است و مسئولین ما باید به این تفکر رسیده باشند
بفکرکشورخودمان باشیم،برای کشورمان خودمون ومردم خودمون هزینه کنیم.
ایران بودجه روفقط باید صرف توسعه صنعتی ونظامی خودش بکنه.
به زبون ساده
هرکی مسُول میشه
فکرمیکنه اگه وارد مسائل بین الملی شود محبوب میشه!!! مسئول ومسُولانی که مشگلات مردم راحل ولب خند ورضایت مردموجلب کنن محبوب خداورضایت ملتند
زود نباید قضاوت کرد
بفکر مردم و اقتصاد کشورمون باشید ...
بغیر از کلی هزینه (انسانی و مادی) که برای کشور و مردم کرده اید ... این حمایتها چه سودی داشته؟