گفتوگو با «مرضیه صدرایی»، بازیگر سریال پرمخاطب کودک نمایش خانگی:
«لالایی» به رویاپروری و خلاقیت بچهها کمک میکند
درباره مرضیه صدرایی صحبت میکنیم؛ بازیگر نقش «خاله الهه» در سریال «لالایی» به کارگردانی احمد درویشعلیپور که تاکنون ۱۲ قسمت آن از نمایش خانگی پخش شده است.
آرمان ملی: بیش از ۳۰ سال است که وارد حوزه هنری شده و از حضور روی صحنه تئاتر گرفته تا بازی در سریالها و فیلمهای سینمایی تجربه نقشآفرینی دارد. در این میان گویندگی در رادیو را هم تجربه کرده است و به عرصه دوبله نیز وارد شده است؛ اگرچه خودش بازیگری را اولویت اولش قرار داده و معتقد است که همچنان تئاتر برایش رتبه یک را دارد.
درباره مرضیه صدرایی صحبت میکنیم؛ بازیگر نقش «خاله الهه» در سریال «لالایی» به کارگردانی احمد درویشعلیپور که تاکنون 12 قسمت آن از نمایش خانگی پخش شده است. به همین بهانه گفتوگویی با او داشتهایم که در ادامه میخوانید:
خانم صدرایی شما فعالیت خود را از تئاتر آغاز کردید. برخی از افراد معتقدند کسانیکه از صحنه تئاتر پا به عرصه تصویر میگذارند، بعضا بازیگرانی موفقتر هستند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
خاستگاه هنرهای نمایشی تئاتر است و هرکسی تئاتر را بهصورت آکادمیک و علمی فراگرفته و بهصورت عملی در تئاتر تجربه کسب کرده باشد، صد در صد کمک شایانی به خودش در حوزههای دیگر خواهد کرد به لحاظ نظم حضور، رفتار، اخلاق و... . کار در تئاتر علاوه بر پختهشدن و کسب تجربه منجر به تسلط بیشتر برای بداههسازی در نوع کلام و دیالوگها میشود و در حقیقت شامل همه ابزارهایی میشود برای کمک به بازیگری. چه بسا بازیگرانی در هالیوود داریم که برای قوی شدن و توانمندکردن خود روی صحنه تئاتر میروند و نقشآفرینی میکنند.
اساسا بازی در تئاتر چقدر و چگونه به شما در دیگر عرصههای هنری کمک کرد؟
من از کلاس پنجم ابتدایی بازی روی صحنه تئاتر را تجربه کردم و اساسا مدارسی درس خواندم که به این حرفه بها میدادند و با نمایش حرفهایتر برخورد میکردند. همچنین در دانشگاه نیز در رشته هنرهای نمایشی تحصیل کردم و خدا را شاکرم که شاگرد استادان خوبی بودم. تئاتر برای یک بازیگر انگیزه و پشتکار و همچنین صبوری را به ارمغان میآورد. تحصیل در رشته هنرهای نمایشی و حضور در تئاتر همیشه به کمک من آمده است در بداههسازی و نظم حرفهایگری.
شما علاوه بر بازیگری در عرصه گویندگی نیز فعالیت داشتهاید. گویندگی چه جایگاهی در زندگی شما دارد؟
من از سال 79 وارد رادیو نمایش شدم و همزمان که برای دوبله هم تست دادم، قبول شدم. حوزه دوبله و اساسا گویندگی خود یک هنر و صنعت است و انگار یک تیم جدید باید نقشهایی را ایفا کنند و حس و حالی را درآورند که قبلا دیگران بازی کردهاند. من خود را در دوبله شاگرد مستمع آزاد دوبله که بسیار هم کار سختی است، میدانم اگرچه هم دورهایهای من در حال حاضر مدیر دوبلاژ هستند اما من حرفه اصلی نمیدانم و گاها برای تمدد روحیه فعالیت میکنم.
چه عواملی موجب شد در سریال لالایی حضور پیدا کنید؟
اولین همکاری من با داریوش فرضیایی و برادران درویشعلیپور به سریال «محله گل و بلبل» بازمیگردد که من نقش ملکه سایهها را ایفا میکردم. آن اثر برایم یک داستان معنوی داشت و ماجرا از این قرار بود که بهدلیل شرایط مادرم نمیتوانستم حضور در اثری را بپذیرم چراکه ایشان برایم در اولویت قرار داشت اما با هماهنگیهای انجام شده توسط آقای درویشعلیپور در این کار بازی کردم. این عزیزان بسیار برای من قابل احترام و ارزشمند هستند و همیشه کار کردن با این عزیزان که بسیار حرفهای هستند، برایم جذاب است و دوست دارم در آثارشان حضور داشته باشم.
از نقش خود در لالایی برایمان بگویید.
من در این اثر نقش «خاله الهه» را ایفا کردم که دوست صمیمی گوهر خیراندیش در سریال هستم. در حقیقت «خاله الهه» حامی بچههاست و از ابتدای داستان هم مانند یک فرشته نجات وارد داستان میشود. ناگفته نماند که در سریال لالایی با یک رئالیسم جادویی مواجه هستیم که «خاله الهه» در سراسر کار در خواب و خیال شخصیتهای داستان حاضر میشود.
از تفاوتهای کار در عرصه کودک و نوجوان و آثار ویژه بزرگسالان برایمان بگویید.
برای کار کودک احتیاط بیشتری باید کرد چراکه علاوه بر نگاهکردن به بخش سرگرمی، بخش آموزش و فرهنگسازی نیز باید مدنظر قرار بگیرد و با احتیاط بیشتر جلو رفت. کار کودک بهشخصه برای من بسیار جذاب است به گونهای که انگار برای کودک درونم آن را انجام میدهم. نباید سرسری به کار کودک نگاه کرد بلکه باید حساستر با آن برخورد شود.
تولید سریال برای طیف سنی کودک و نوجوان ریسک مخصوص به خود را دارد، لالایی چه ویژگیهایی دارد؟
سریال لالایی میتواند از کودک 3 یا 4 ساله تا فرد 99 ساله را درگیر کند چراکه همه ویژگیهای لازم برای جذب مخاطب را دارد؛ از داستان و شخصیتهای مختلف گرفته تا ویژوال منحصر به فرد. ناگفته نماند که این کار قصهمحور است و علاوه بر رئالبودن، بخشی از آن رئالیسم جادویی است که میتواند به خلاقیت و رویاپروری بچهها کمک کند. از سوی دیگر داستانکهایی دارد که برمبنای سوءتفاهم است؛ اتفاقی که امروزه بشر دائما با آن دست و پنجه نرم میکند. معماهای مطرح شده در لالایی بهصورت کاملا روانشناسانه و علمی، تخیل بچه را هدف قرار میدهد که در روند رشد فکری، روحی و روانی مخاطب اثرگذار است.
کودک و نوجوان امروز به واسطه حضور پررنگ انواع رسانهها که ممکن است مناسب او نباشد. برای جلوگیری از این اتفاق باید چه کارهایی انجام شود؟
متاسفانه ما تولیدات زیادی برای گروه سنی کودک و نوجوان نداریم و چه بسا امروزه بسیاری از آثار این حوزه بچهها را به سمت هیاهو و بازیهای کامپیوتری و فردی پیش میبرند در حالیکه در لالایی میبینیم بازیهای گروهی طراحی شده است. این سریال علاوه بر آنکه بروز است و از تکنولوژی استفاده کرده اما در کنار آن سنتگرایی هم دارد و به سمت بازیهای قدیمی که جسم و روان و هوش و تخیل بچه را در بر میگیرد، رفته است.
سخن پایانی...
ما خودمان جزو طرفداران کارهای عموپورنگ و برادران درویشعلیپور هستیم و امیدواریم بیشتر دیده و حمایت شوند. ناگفته نماند که مخاطب از سریال لالایی و دیگر آثار این گروه راضی بوده و حمایت کرده است بهگونهای که برخی از آنها هنوز مرا به نام «خاله ملکه» صدا میزنند. اساسا تمام کسانی که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت میکنند باید بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند تا شاهد آثار باکیفیتی در این زمینه باشیم.
ارسال نظر