اُبِلیسکهای مصر باستان چرا ساخته شدند؟
مصریان باستان میراث معماری باشکوهی از خود به جا گذاشتهاند که بدون شک ابلیسک یکی از نمادینترین آثار در میان آنهاست
فرادید: مصریان باستان میراث معماری باشکوهی از خود به جا گذاشتهاند که بدون شک ابلیسک یکی از شاخصترینها در میان آنهاست؛ اما تعداد کمی از این ابلیسکها امروز در خود مصر باقی ماندهاند. این ستونهای سنگی بلند و باریک اغلب به صورت دوتایی در ورودی معابد قرار میگرفتند. این ابلیسکها که در اصل به افتخار خدای خورشید یعنی «رع» ساخته میشدند، به سرعت در مصر باستان و فراتر از آن مورد توجه قرار گرفتند و به عنوان غنیمت جنگی، هدیهای بینالمللی، و بخشی از تاریخ که رهبران جهان به دنبال کسب آن بودند، ارزشمند شدند.
اولین فرد خارجی که به ابلیسک علاقه نشان داد، آشوربانیپال، پادشاه آشور بود. او پس از تصرف تبس در سال ۶۶۴ قبل از میلاد، یک جفت ابلیسک را به کاخ سلطنتی نینوا (که امروزه در عراق قرار دارد) منتقل کرد. امپراتوری روم باستان نیز دارای ابلیسکهای متعددی بود که برخی از آنها از مصر آورده شده بودند و برخی دیگر در خود روم ساخته شده بودند. امروزه ابلیسکهای مصری را میتوان در نقاط مختلف دنیا از جمله نیویورک، استانبول و پاریس یافت.
نمادهای ابلیسک
یونانیان به این آثار نام «obeliskos» دادند که به معنای «ستونهای کوچک و نوکتیز» است. اما خود مصریان آن را «تِخِن» مینامیدند؛ واژهای که منشأ آن مشخص نیست. ابلیسکها که معمولاً از گرانیت ساخته میشدند، در مقطع عرضی مربع شکل بودند و به تدریج به سمت بالا باریکتر میشدند و به یک هرم کوچک که یونانیان آن را «پیرامیدیون» مینامیدند، ختم میشدند.
برای اینکه ابلیسک تجسمی از پرتو خورشید باشد و بتواند نور آن را منعکس کند، گاهی پیرامیدیون یا همان نوک هرمی ابلیسک را با طلا یا آلیاژی از طلا و نقره میپوشاندند. مصریان پیرامیدیون را «بِنبِن» مینامیدند که به معنای «درخشش و تابیدن» بود. این نوک هرمی در واقع نمادی از «تپۀ اولیه» بود؛ یعنی همان مکانی که خدای «آتوم» (یکی از تجلیات رع) از آنجا همه چیز را آفرید. همچنین بر روی آن نمادهایی خورشیدی یا تصاویری از فرعون حاکم که تحت حمایت رع بود حکاکی میشد.
پایۀ ابلیسک اغلب تصاویری از بابونها داشت؛ حیواناتی که به خاطر صداهای غمانگیزی که در هنگام طلوع و غروب آفتاب ایجاد میکنند، با خورشید مرتبط دانسته میشدند. بدنۀ اصلی ابلیسک نیز که پیرامیدیون را نگه میداشت و به سوی آسمان بلند میکرد، معمولاً با هیروگلیفهایی به افتخار خدایی که ابلیسک به او اختصاص داده شده بود و فرمانروایی که آن را سفارش داده بود حکاکی میشد.
اولین ابلیسکها
این آثار باستانی مصری برای اولین بار در آغاز هزاره سوم قبل از میلاد در شهری در شمال مصر که مرکز اصلی پرستش «رع» بود پدیدار شدند. این شهر بعداً به زبان یونانی به نام هلیوپولیس (به معنای «شهر خورشید») معروف شد. اما خود مصریان این مکان را «ایونو» یا «شهر ستونها» مینامیدند که اشارهای بود به ابلیسکهایی که نماد پرتوهای خورشید بودند. امروزه از هلیوپولیس، مکانی که به خاطر زیباییاش تحسین میشد، چیزی باقی نمانده است. خرابههای آن زیر محلهای در قاهره امروزی مدفون شده و تقریباً همه ابلیسکهای باستانی آن ناپدید شدهاند.
در منطقه ابوصیر، در جنوب قاهره، فرمانروایان سلسله پنجم پادشاهی قدیم (2575-2150 قبل از میلاد) معابدی برای خورشید ساختند. هر یک از این معابد دارای یک حیاط باز بودند که در وسط آن یک ابلیسک با یک قربانگاه بزرگ در پایهاش قرار داشت. این ابلیسکهای اولیه از بلوکهای سنگی ساخته شده بودند اما هنوز به شکل باریک و بلند کلاسیک نرسیده بودند. اگرچه ساخت معابد خورشیدی پس از سلسله پنجم متوقف شد، اما سنت برپایی ابلیسکها از دوران پادشاهی میانه (حدود 1975-1640 قبل از میلاد) به بعد در سراسر مصر گسترش یافت.
با این حال، تا دوران پادشاهی نوین (1539-1075 قبل از میلاد) ابلیسکها به ارتفاعی که اکنون به آن معروف هستند، ساخته نمیشدند. ابلیسکهای دوران پادشاهی نوین که از یک تکه سنگ تراشیده شده بودند، بلندتر و باریکتر از نسخههای قبلی بودند و استخراج و برپایی آنها پیچیدهتر بود. ابلیسکهای دوران پادشاهی نوین تقریباً همیشه به صورت دوتایی در مقابل ورودیهای بزرگ معابد (موسوم به پیلونها) نصب میشدند و جلوهای هماهنگ ایجاد میکردند. مصرشناس ایتالیایی، مائوریتزیو دامیانو-آپیا معتقد است که جفت بودن ابلیسکها ممکن است نمادی از خورشید و ماه باشد.
سفر ابلیسکها به شهرهای مختلف جهان
امروزه هیچ یک از جفتهای ابلیسک مصری به طور کامل در مکان اصلی خود باقی نمانده است. آخرین جفت ابلیسکی که در مصر باقی مانده بود توسط رامسس دوم (حکومت در 1279-1213 قبل از میلاد) سفارش داده شده بود و در مقابل معبد الاقصر قرار داشت. اما در سال 1830، نایبالسلطنه عثمانی مصر، محمد علی، یکی از دو ابلیسک را به پادشاه فرانسه هدیه داد. این اثر در سال 1836 با شکوه تمام در میدان «پلاس دو لا کنکورد» پاریس نصب شد.
در دوران پادشاهی نوین، تبس پایتخت مصر و مرکز پرستش «آمون-رع» شد، خدایی که از اتحاد خدای تبسی آمون و خدای خورشید یعنی رع زاده شده بود. پیوند میان این دو خدا چنان قوی بود که تبس نیز «ایونو شِماعو» یا «هلیوپولیس مصر علیا» نامیده میشد. در معابد تبسی کارناک و الاقصر، ابلیسکهای فراوانی برپا شدند، اما امروزه تنها سه عدد از آنها باقی مانده است؛ دو تا در معبد کارناک و یکی در الاقصر. سایر ابلیسکها یا در دوران امپراتوری روم یا در عصر مدرن به اروپا منتقل شدند.
پس از دوران پادشاهی نوین نیز برپایی ابلیسکها ادامه یافت اما در مقیاس کوچکتر. آخرین دو ابلیسک مربوط به دوران حکومت «بطلمیوس نهم» (حکومت در 116-107، 88-81 قبل از میلاد) است که این بناها را برای معبدی که به الهه «ایسیس» در جزیره فیلای اختصاص داده شده بود سفارش داد. این آخرین مورد از ساخت ابلیسکها در سرزمین مادریشان بود، اما پس از فتح مصر توسط رومیان در سال 30 قبل از میلاد، این بناهای عظیم در جاهای دیگر دنیا محبوب شدند.
آگوستوس سزار (حکومت در 31 قبل از میلاد-14 میلادی) سنت انتقال ابلیسکها به رم را آغاز کرد که در طول دوره امپراتوری ادامه یافت. در ابتدا، ابلیسکها به عنوان غنایم جنگی و نماد پیروزی روم بر مصر در نظر گرفته میشدند. اما بعدها، با محبوب شدن ادیان و خدایان مصری در روم، آنها به خاطر اهمیت نمادین و مذهبیشان مورد تقدیر قرار گرفتند.
معمولاً یک ابلیسک بزرگ در یک میدان مسابقۀ رومی قرار میگرفت تا منطقۀ مرکزی میدان که مسابقات ارابهرانی دور آن انجام میشد را تزئین کند. در این زمینه، ابلیسکها ارتباط خود را با خورشید حفظ کردند، زیرا برای رومیان این مسابقات نمایانگر مسیر حرکت «آپولو» (خدای خورشید) در آسمان بود. ابلیسکهای کوچکتر نیز معمولاً در معابد اختصاص یافته به ایسیس یا سراپیس (خدای یونانی-مصری) قرار داده میشدند. امروزه رم دارای 13 ابلیسک مصری است که بیشتر از هر شهر یا کشور دیگری در جهان است.
ابلیسکهای میدان ماکسیموس
در سال 10 قبل از میلاد، امپراتور آگوستوس اولین ابلیسک را از مصر به رم آورد. این ابلیسک در مرکز میدان مسابقۀ ماکسیموس قرار گرفت. این ستون که ساخت آن تحت رهبری ستی اول آغاز شده و توسط رامسس دوم و پسرش مرنپتاح به پایان رسیده بود، از گرانیت قرمز ساخته شده و در هلیوپولیس نصب شده بود. این ابلیسک که تقریباً 23 متر ارتفاع و وزنی حدود 235 تن داشت، از مصر با کشتیای به طول حدود 30 متر حمل شد و در کارخانه کشتیسازی پوتئولی (در خلیج ناپل) به نمایش درآمد تا مردم آن را تحسین کنند.
در سال 357 میلادی، به مناسبت بیستمین سال حکومت خود، کنستانتیوس دوم (حکومت در 337-361 میلادی) دو ابلیسک را از مجتمع معبد کارناک در تبس منتقل کرد. این ستونها که در اصل توسط فرعون تحوتمس سوم (حکومت در 1479-1425 قبل از میلاد) سفارش داده شده بودند، بلندترین ابلیسکهای جهان بودند که ارتفاعی حدود 30 متر داشتند. کنستانتیوس ابتدا آنها را به اسکندریه منتقل کرد و از آنجا یکی از آنها را به رم منتقل کرد تا در میدان ماکسیموس قرار دهد؛ دومی تا سال 390 میلادی در مصر باقی ماند، زمانی که تئودوسیوس اول تصمیم گرفت آن را به قسطنطنیه منتقل کند تا یک استادیوم باستانی برای مسابقات اسبدوانی و ارابهرانی را تزئین کند.
با گذشت قرنها، تقریباً هیچ چیزی از میدان ماکسیموس باقی نماند و دو ابلیسک آن به سه قسمت شکسته و زیر 7 متر خاک دفن شدند. در سال 1587، به دستور پاپ سیکستوس پنجم، آنها دوباره بیرون کشیده شدند. پس از بازسازی، ابلیسک آگوستوس در «پیاتزا دل پوپولو» و ابلیسک کنستانتیوس در میدان جلوی «باسیلیکا سنت جان لاتران» نصب شد.
در قرن اول میلادی، میدان مسابقۀ نرون بر روی تپهای قرار داشت که امروزه واتیکان در آن قرار دارد. در اینجا، نرون هزاران مسیحی، از جمله پطرس حواری را پس از مقصر دانستن آنها در آتشسوزی رم اعدام کرد. در مرکز میدان مسابقۀ نرون یک ابلیسک بدون کتیبه قرار داشت که توسط کالیگولا (حکومت در 37-41 میلادی) در اولین سال حکومتش به شهر آورده شده بود. بر اساس گفتههای پلینی بزرگ، محقق رومی قرن اول، این ابلیسک مربوط به دوره پادشاهی میانه است و توسط پسر فرعون سنوسرت اول ساخته شده بود.
پس از رها شدن میدان نرون، ابلیسک همچنان در کنار کلیسایی که امپراتور کنستانتین بر روی قبر رسول پطرس در قرن چهارم میلادی ساخته بود باقی ماند. سپس، در سال 1585، پاپ سیکستوس پنجم تصمیم گرفت ابلیسک را به جلوی «کلیسای سنت پیتر» جدید منتقل کند. معمار دومنیکو فونتانا عملیات انتقال را هدایت کرد؛ عملیاتی که در سال 1586 با مشارکت 900 کارگر انجام شد. یک صلیب نیز بر روی این ابلیسک قرار گرفت. این ابلیسک در جایی که امروز میدان اصلی واتیکان است قرار گرفت تا شاید نمادی از پیروزی مسیحیت بر بتپرستی و شرک باشد.
در قرن نوزدهم، سنت رومی انتقال ابلیسکها از مصر از سر گرفته شد. اما این بار، این آثار به عنوان هدیه جابهجا میشدند. دولت مصر یک جفت ابلیسک که به نام «سوزنهای کلئوپاترا» شناخته میشدند را از اسکندریه برداشت و یکی را به نیویورک و دیگری را به لندن ارسال کرد. یکی از ابلیسکهای الاقصر نیز به فرانسه اهدا شد و در «پلاس دو لا کنکورد» در پاریس نصب شد.
در این زمان ابلیسکهای جدیدی نیز با استفاده از تکنیکها و مصالح مدرن ساخته میشدند؛ مانند «بنای یادبود جورج واشنگتن» در پایتخت ایالات متحده. این بنا که پنج برابر بلندتر از ابلیسکهای مصر باستان است، نمادی از احترام به بنیانگذار کشور آمریکا است. علاقه مداوم به ابلیسکها در سراسر جهان نشان میدهد که این جذابیت همچنان قوی است و تأثیر مصر باستان همچنان در طول هزارهها ادامه دارد.
ارسال نظر