وضعیت اسفناک کارگران ساختمانی ایرانی در عراق
سال ۹۹ برای کار ساختمانی به کردستان عراق رفت. وقتی رفت، قبراق و سرحال بود اما وقتی برگشت دیگر نمیتوانست با پاهای خودش راه برود و ناباورانه ویلچرنشین و خانهنشین شد.
توسعه ایرانی-نسرین هزاره مقدم: سال ۹۹ برای کار ساختمانی به کردستان عراق رفت. وقتی رفت، قبراق و سرحال بود اما وقتی برگشت دیگر نمیتوانست با پاهای خودش راه برود و ناباورانه ویلچرنشین و خانهنشین شد.
«رحمان» یکی از صدها کارگر ساختمانی استانهای غربی و مرزی کشور است که از زور بیکاری مجبور به مهاجرت میشوند. رکود سنگین و کمرشکن ساخت و ساز، نیمی از سال بیکاری و هزینههای سنگین زندگی، دو راه پیش پایت میگذارد: کولبری یا مهاجرت برای کار.
کولبری البته مخاطرات بسیاری دارد و آمارها از مرگ و میر بالای سالانه کولبران حکایت دارند یعنی امنیت جانی و سلامتی این گروه از کارگران غیررسمی، هر روز و هر لحظه در معرض خطر است. ضمنا درآمد کولبران هم کم و ناچیز است و پولی که به قیمت جان درمیآید، به اندازه اجاره یک سقف هم نیست.
رنجهای مهاجرت و دلایل این ناکامی
«رحمان» در مواجهه با مشکلات روزگار و هزینههای دو فرزند در خانه، تصمیم میگیرد در کردستان عراق به دنبال کار باشد. بالای داربست بنایی کند، بدون بیمه، بدون ایمنی و در تب و تاب حوادثی که میتواند ناخوانده و غیرمنتظر هر آن از راه برسد.
سرنوشت ناکام «رحمان» جایی برای آینده نگذاشت. او در یک سقوط آزاد، دچار مشکلات نخاعی شد. همکاران همشهری او را با دشواری به شهرستان محل سکونت خانواده در کردستان بازگرداندند و در نهایت، معالجههای پزشکان موثر نیفتاد. حالا رحمان روی ویلچر نشسته و برای تمام باقی عمر نمیتواند کار کند.
مهاجرت کارگران ساختمانی ایران به عراق از میانههای دهه 90 آغاز شد اما در یکی دو سال اخیر و بعد از شوکهای متوالی ارزی و گرانی مصالح و ساخت و ساز، این موج با تکانههای سنگینتر خود را به ساحلِ ناآرامِ کارگران ساختمانی کوبید. به گفته دبیرکل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق در تیرماه سال گذشته، میزان مهاجرت نیروی کار ایرانی به عراق تشدید شده است. به گفته او کارگران ماهر ایرانی در عراق درآمد بهتری دارند.
«جهانبخش سنجابیشیرازی» درباره انگیزههای این مهاجرت گفت «اختلاف معنادار ارزش پولی بین عراق و کشورهای همسایه به این مسأله دامن زده است». او افزوده «شاید بخشی از علل مهاجرت به عراق این است که نیروی کار ایرانی احساس میکند همان زمان کاری که ایران انجام میدهد را اگر در عراق انجام دهد به سطح اقتصادی بهتری میرسد».
کار در شرایط سخت و بدون بیمه
رفت و آمد کارگران ساختمانی مهاجر میان ایران و عراق زیاد است و لاجرم آمار دقیق از تعداد کارگران ایرانی که در هر ماه در استانهای مختلف عراق مشغول به کارند، در دست نیست اما به گفته فعالان صنفی و کارگرانی که تجربه کار در کشور عراق را دارند «فضای ایمنی و کار در کردستان عراق و استانهایی مانند کربلا به مراتب از ایران بدتر است به خصوص برای کارگران مهاجر. کارگران آن جا از حداقلهای ایمنی محرومند و بیمه ندارند».
«میکائیل صدیقی» رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان و عضو هیات مدیره کانون عالی کارگران ساختمانی کشور با بیان اینکه متاسفانه هنوز مشکلات بیمه کارگران ساختمانی در کشور برقرار است و با وجود اصلاحات ماده ۵ قانون بیمه، صدها هزار نفر در صف ایستادهاند، میگوید: حتی اگر کارگری در ایران بیمه داشته باشد، بعد از مهاجرت کاری به عراق بیمهاش قطع میشود و این مساله، خطرپذیری کار کارگر را افزایش میدهد. در صورتیکه برایش حادثه کار اتفاق بیفتد، از مستمری و غرامت خبری نیست و در صورت فوت کارگر نیز خانوادهاش محروم میمانند.
سنجابیشیرازی: اختلاف معنادار ارزش پولی بین کشورهای همسایه و ایران به مهاجرت دامن زده و شاید نیروی کار ایرانی احساس میکند همان کاری که انجام میدهد را اگر در عراق انجام دهد، به سطح اقتصادی بهتری میرسد
صدیقی از ارسال نامه کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان خطاب به مدیران سازمان تامین اجتماعی خبر میدهد. در این نامه انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی کردستان خواستار حل مشکلات کارگران مهاجر و عقد یک تفاهمنامه بیمهای با عراق شدهاند تا به این ترتیب، بیمه کارگران مهاجر قطع نشود و به شکلی در کشور عراق تداوم یابد.
عقد موافقتنامههای دوجانبه بیمهای، البته یک شیوه معمول برای صیانت از حقوق و جان کارگران مهاجر است. در روزهای ابتدایی دیماه امسال، معاون بیمهای سازمان تأمیناجتماعی از توافق جدید بیمهای بین ایران و ترکیه خبر داده و گفته که محور اصلی موافقتنامه تأمیناجتماعی میان ایران و ترکیه تجمیع و لحاظ کردن سوابق بیمهای ذینفعان نزد طرفین در احراز شرایط جهت بهرهمندی از مزایا و تعهدات است.
محمدی درباره این موافقتنامه گفت: طبق بند الف ماده ۵ قانون تأمیناجتماعی، در مورد اتباع خارجی که در ایران اشتغال بهکار دارند، چنانچه موافقتنامههای دوجانبه یا چندجانبه تأمیناجتماعی بین دولت متبوع آنان و دولت ایران منعقد شده باشد، در مورد ارائه خدمات بیمهای به آنها مطابق مفاد موافقتنامه عمل خواهد شد.
وی با بیان اینکه قانون موافقتنامه تأمیناجتماعی فیمابین دولت ایران و دولت ترکیه توسط مجالس کشورهای دو طرف به تصویب رسیده، تاکید کرده که سند ترتیبات اجرایی این موافقتنامه ۲۸ تیر سال گذشته به امضای طرفین رسیده و مشمولان این موافقتنامه افرادی هستند که قبلاً یا در حال حاضر نزد سازمان تأمیناجتماعی یا سازمانهای ذیربط در کشور ترکیه، بیمهپرداز بوده و دارای سابقه پرداخت حق بیمه هستند.
براساس این موافقتنامه، بیمه کارگران ساختمانی در صورت مهاجرت به ترکیه قطع نمیشود و بیمهپردازی در سازمان تامین اجتماعی آن کشور ادامه مییابد. به همین شکل، کارگران ترک در صورت مهاجرت کاری به ایران، زیر چتر حمایت سازمان تامین اجتماعی قرار میگیرند اما وقتی در کشور عراق، نظام مدون و سازمان مشخصی برای احراز سابقه بیمه کارگران مهاجر و تداوم بیمهپردازی در کار نیست، مسئولان باید چارهای بیندیشند تا کارگرانی که تن به مهاجرت میدهند، از حداقلیترین حقوق شغلی خود یعنی چتر بیمه بینصیب نمانند. البته همه اینها به گفته صدیقی، «منوط به پوشش بیمهای کارگران ساختمانی در داخل کشور است. هنوز کارگران بسیاری در انتظار باز شدن سامانه و ثبتنام و برخوداری از بیمه هستند و معالاسف بیمه برای کارگران ساختمانی کشور چیزی شبیه یک آرزوست».
اگر کارگری در ایران بیمه داشته باشد، بعد از مهاجرت کاری به عراق بیمهاش قطع میشود و اگر برایش حادثه کار اتفاق بیفتد، از مستمری و غرامت خبری نیست و در صورت فوت نیز خانوادهاش محروم میمانند
صدها کارگر مثل رحمان
«رحمان» کارگری که امروز روی ویلچر نشسته و با کمکهای خانواده زندگی میکند، هرگز بیمه نداشته، نه در سالهای کار در ایران و نه بعد از مهاجرت به کردستان عراق. او تمام هزینههای درمان را بدون بیمه پرداخته و حالا که سقوط از داربست او را از پا انداخته، مستمری ازکارافتادگی نمیگیرد. اما رحمان در این میانه تنها نیست. سرنوشت ناکام او، تصویریست که بارها در آینه منعکس میشود و دهها کارگر خود را در آن میبینند؛ کارگرانی که قبراق و سر پا به عراق مهاجرت میکنند اما آسیبدیده و روی برانکارد یا بر دوش رفیقانشان به ایران بازمیگردند.
نظر کاربران
مرگ بر باعث و بانیش
بدیخت تر از کارگر نداریم
آنان که تر رشد جمعیت را میدن جوابگوی این کارگران بدبخت باشند
افغانها بدون حساب کتاب میان ایران وفرست های شغلی را تصاحب میکنند بدون اینکه دولت جلوی ان را بگیرد وخود ایرانی ها هم برای کارگری راهی دیار غربت میشنود وچنین بلایی بر سرشان میاید لعنت بر افغانهای بزهکار وجانی فرصت طلب وادم کش تجاوز کار تروريست ودزد
ایرانی به چه روزی انداختن
بعد افغانی رو با بورس میارن ایران
ازبس سر هر ساختمانی میری کارگر افغانی داره کار میکنه بعد جوونای خودمون باید به همچین روزی بیفتن
پاسخ ها
افغانها اصلا استانهای کردنشین نیستن
بجه های ایرانی در عراق کار گری میکن پسران عراقی با نام تحصیل در ایران ... به خاطر بالا بودن ارزش پولشان