مهارت تندخوانی؛ کمترین زمان، بیشترین بازده
اولین فایدهی تندخوانی این است که به شما کمک میکند در مدت زمان مشخص کتابهای بیشتری بخوانید. اما تندخوانی فواید بیشتر و بهتری نیز دارد. به طور مثال وقتی میتوانید مطلبی را سریع بخوانید به این معنا است که میتوانید به همان سرعت مطالب را در ذهن خود پردازش کنید.
برترینها: اولین فایدهی تندخوانی این است که به شما کمک میکند در مدت زمان مشخص کتابهای بیشتری بخوانید. اما تندخوانی فواید بیشتر و بهتری نیز دارد. به طور مثال وقتی میتوانید مطلبی را سریع بخوانید به این معنا است که میتوانید به همان سرعت مطالب را در ذهن خود پردازش کنید. وقتی ذهن شما سرعت پردازش بالایی داشته باشد، میتواند کارهای بیشتر و چالشهای بزرگتری را انجام دهد و شما را به سمت موفقیت سوق دهد.
روش علمی تندخوانی: چطور میتوانیم در عرض ۲۰ دقیقه ۳۰۰درصد سریعتر بخوانیم؟
فکر کنید اگر میتوانستید هر مطلب را یک سوم یا حتی یک پنجم زمان حاضر سریعتر بخوانید، چه اتفاقی میافتاد؟ چقدر وقت اضافه داشتید تا مطالب بیشاری بخوانید یا به کارهای دیگر خود برسید؟
تمرین تندخوانی در واقع تمرینی برای بهرهبرداری بهتر از زمان است.
پروژهی PX
پروژهی PX، یک تجربهی شناختی ۳ ساعته است که باعث میشود متوسط سرعت خواندن تا ۳۸۶درصد افزایش یابد.
این روش توسط افراد با ۵ زبان مختلف آزمایش شده است و حتی کسانی که دیسلکسی یا اختلال بدخوانی دارند توانستند در هر دقیقه بیشتر از ۳۰۰۰ کلمه که معادل ۱۰ صفحه است بخوانند. (یعنی یک صفحه به ازای هر ۶ ثانیه)
این در حالی است که سرعت متوسط خواندن در آمریکا حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلمه در دقیقه (نصف الی یک صفحه در دقیقه) میباشد. البته بیشتر از یک درصد افراد جمعیت بالای ۴۰۰ کلمه در دقیقه میخوانند.
اگر چند مورد از اصول پایهای سیستم بصری انسان را بدانید، میتوانید عواملی که باعث کندخوانی میشوند را حذف کنید و همزمان با تقویت حافظهی خود، سرعت خواندنتان را افزایش دهید.
برای انجام تمرینهای پیشنهادی این مقاله و نتیجهگیری از آنها، به یک کتاب بیشتر از ۲۰۰ صفحه، خودکار و زمانگیر نیاز دارید. بهتر است تمرین ۲۰ دقیقهای را در یک جلسه تمام کنید.
خلاصهخوانی
ابتدا لازم است در مورد خلاصهخوانی کمی توضیح دهیم.
خلاصهخوانی یعنی بتوانید مدت زمانی که برای خواندن هر خط مکث میکنید کاهش دهید تا سرعت خواندن افزایش یابد.
نیازی نیست هر خط را به طور کامل بخوانید. سعی کنید کلمات مهمتر را بخوانید و از بقیهی کلمات رد شوید. روی هر کلمهی مهم لحظهای مکث کنید و کلمهی مهم بعدی را با چشم دنبال کنید. در حالت معمول مکث روی هر کلمه نصف یا ربع ثانیه طول میکشد. برای اثبات این قضیه، با دست یکی از چشمان خود را بپوشانید و بعد به آرامی چشم دیگرتان را بین خطوط حرکت دهید. آن گاه حرکت مردمک چشم بستهی خود را نیز به موازات حرکت چشم دیگرتان احساس میکنید و متوجه میشوید هر توقف فقط کسری از ثانیه طول میکشد.
تمرین دیگری که باید برای خلاصهخوانی انجام دهید این است که میزان برگشت به خطوط قبلی و دوباره خواندن آنها را کاهش دهید تا سرعت خواندن افزایش یابد.
البته مطالبی که دنبالهدار نیستند، (مثل عناوین پررنگ شدهی کتاب) به دقت کامل نیاز دارند و نمیتوان از آنها سطی گذشت. گاهی حتی لازم است آنها را دوباره بخوانید و بیشتر مکث کنید. اما از آنجایی که معمولاً عناوین یا قسمتهای پررنگ شده بخش کمتری از مطلب را تشکیل میدهند، مکث کردن روی آنها، فقط ۳۰درصد کل زمان مطالعه را به خود اختصاص میدهد. تنها راه یاد گرفتن موارد گفته شده تمرین کردن است.
پس در گام اول تکنیک را یاد بگیرید. در گام دوم سعی کنید با تمرین زیاد از تکنیکهایی که یاد گرفتید استفاده کنید و در گام سوم خود را با خواندن عمیق مطلب محک بزنید.
این مراحل جدا از همند و این که بتوانید آنها را به طور متوالی انجام دهید نیز به جدا دانستنشان بستگی دارد. اگر میخواهید تندخوانی را یاد بگیرید، نباید نگران درک کردن متن باشید. تمرین این تکنیک به مرور زمان قوهی اداراک شما را تقویت میکند.
اما قانون اصلی این است که باید تکنیک تندخوانی را سه برابر سرعت ایدهآل خواندن خود انجام دهید. برای مثال اگر سرعت معمول خواندنتان ۳۰۰ کلمه در دقیقه است و میخواهید ۹۰۰ کلمه در دقیقه بخوانید، باید این تکنیک را برای خواندن ۲۷۰۰ کلمه در دقیقه یا ۶ صفحه در دقیقه تمرین و تکرار کنید تا به هدف ۹۰۰ کلمهای خود برسید.
در زیر دو تکنیک اصلی تندخوانی را معرفی کردیم:
۱. دنبالهروی
۲. بسط حاشیهای
اول: حد پایه را تعیین کنید
برای تعیین سرعت فعلی خواندن، کتاب تمرین خود را را بردارید و تعداد لغتهای موجود در ۵ خط اول آن را بشمارید. تعداد کل لغتها را بر ۵ تقسیم کنید تا تعداد متوسط کلمههای هر خط به دست آید.
مثلاً در ۵ خط اول کتاب شما ۶۲ کلمه وجود دارد. ۶۲ تقسیم بر ۵ برابر است با ۱۲.۴ که یعنی در هر خط به طور متوسط ۱۲ کلمه وجود دارد.
سپس تعداد خطوط موجود در ۵ صفحه از کتاب را بشمارید و بر ۵ تقسیم کنید. عدد حاصل با تعداد متوسط خطوط در هر صفحه برابر است. این عدد را در تعداد متوسط کلمات هر خط ضرب کنید تا تعداد متوسط کلمات موجود در هر صفحه به دست آید.
مثلاً اگر در هر ۵ صفحه از کتاب ۱۵۴ خط وجود داشته باشد. از تقسیم ۱۵۴ بر ۵ تعداد متوسط خطوط هر صفحه به دست میآید که برابر است با ۳۰.۸ که میتوان آن را به عدد ۳۱ تخمین زد. حال با ضرب ۱۲ (تعداد کلمات هر خط) در ۳۱ (تعداد خطوط هر صفحه)، تعداد متوسط کلمات هر صفحه به دست میآید.
بر این مبنا خط اول کتاب را علامت بزنید و هشدار ساعت را روی ۱ دقیقه تنظیم کنید. سپس با دقت و سرعت معمول خود خط مذکور را بخوانید. بعد از گذشت یک دقیقه، تعداد کلماتی را که خواندید بشمارید و حساب کنید در هر دقیقه به طور متوسط چند کلمه میخوانید.
دوم: دنبالهروی
تعداد دفعاتی که هنگام خواندن هر متن به عقب برمیگردید یا مدت زمانی که روی هر کلمه مکث میکنید را میتوان با کمک روش دنبالهروها و قدمروها کاهش داد. انجام مرحلهی قبل یعنی شمارش تعداد کلماتی که در دقیقه میخوانید، در این روش بسیار اهمیت دارد تا بتوانید از ابزارهای بصری برای مکث کردنهای به موقع و لازم میان کلمات بهره ببرید. هیچ چیز به اندازهی حدف مکثهای بیمورد در افزایش سرعت خواندن تاثیر ندارد.
به این منظور بهتر است خودکاری بردارید و زیر هر خطی که میخوانید با خودکار خط بکشید و چشمتان را روی هر کلمهی بالای نوک خودکار ثابت کنید. (منظور از دنبالهروی هم همین است.) ضمناً بهتر است خودکار را به صورت خوابیده بر صفحهی کتاب نگه دارید و نگران درک مطلب نباشید. سعی کنید هر خط را حداکثر طی یک دقیقه بخوانید و هر صفحه که میخوانید، سرعت خود را بیشتر کنید. هدف این است که تحت هیچ شرایطی خواندن هر خط را بیش از یک دقیقه طول ندهید.
این تکنیک را تکرار کنید و بد از چندین بار تمرین مدت زمان خواندن هر خط را به ۳۰ ثانیه یا نیم دقیقه کاهش دهید. یا به عبارتی در هر دقیقه دو خط بخوانید. بعضی افراد ممکن است با این سرعت خواندن، معنی هیچ کلمهای را درک نکنند که دور از انتظار نیست. در هر صورت سرعت خواندن را حفظ کنید. آن وقت میبینید که بعد از مدتی قوهی درکتان نیز با سرعت خواندن شما هماهنگ میشود. مهم این است که هنگام تمرین بر روی کلمات تمرکز و به چیز دیگری فکر نکنید.
سوم: بسط قاعدهای
وقتی بر وسط صفحهی کامپیوترتان تمرکز کنید، باز میتوانید گوشههای صفحه نمایش را ببینید. تمرین بسط حلشیهای میتواند سرعت خواندن را تا ۳۰۰درصد افزایش دهد. افراد عادی از کلمهی اول تا آخر هر خط را میخوانند و ۲۵ تا ۵۰ درصد وقتشان را صرف خواندن حاشیه های خطوط میکنند بدون آن که معنای کلی آن را درک کنند.
بگذارید با یک مثال بیشتر برایتان توضیح دهیم. جملهی زیر را در نظر بگیرید: در زمانهای گذشته دانشآموزان از ۴ ساعت درس خواندن در روز لذت میبردند.
اگر بتوانید خواندن این جمله را از کلمهی (گذشته) شروع کنید و با کلمهی (درس) تمام کنید؛ توانستهاید از ۱۳ کلمه، ۷ کلمه را حذف کنید. یعنی سرعت خواندنتان را بیش از دو برابر کردهاید. این روش را به راحتی میتوانید با روش دنبال کردن مخلوط و تمرین کنید. به این صورت که دوباره خودکاری بردارید و از اول هر خط یک کلمه و از آخرش نیز کلمهی دیگری انتخاب کنید. این بار هم لازم نیست نگران درک مطلبی که میخوانید باشید. فقط هر خط را در کمتر از یک دقیقه بخوانید و بعد از خواندن هر صفحه سرعت خود را افزایش دهید.
بعد از تمرین و تکرار زیاد و انجام دو تکنیک گفته شده، مدت زمان خواندن هر خط را با نهایت سرعتی که میتوانید اندازه بگیرید و با سرعت خواندن معمولی خود قبل از انجام این تمرینات مقایسه کنید و ببینید چقدر پیشرفت کردهاید.
منابع: tim ،entrepreneur
نظر کاربران
خیلی مفید بود
ممنونم عالی
روش های بهتری واسه تندخوانی هست . این مقاله ناقصه
پاسخ ها
لااقل آدرس یک مقاله بهتر رو میذاشتی
فکر میکنم اونجا که نوشته حداقل هر خط رو یک دقیقه باید خوند و بعدش بشه سی ثانیه، منظور صفحه بوده نه خط؛ چون تو یک دقیقه به راحتی میشه چندین خط خوند.