چرا طلاق در جامعه ايرانی زياد شده است؟
آمارهاي طلاق اين روزها بسياري را نگران كرده و همه بهدنبال راهحلي براي اين مشكل هستند. براي حل اين مشكل بزرگ راههاي سادهاي وجود دارد كه به دليل مشغله زياد، زندگي ماشيني، دوري بيش از حد اعضاي خانواده از يكديگر، خستگي ناشي از كار چند شيفته زن و مرد، تغيير سبك زندگي و خيلي از عوامل ديگر اين راهحلهاي ساده به دست فراموشي سپرده شدهاند.
روانشناس و مشاور خانواده در اين مورد با اشاره به اينكه ازدواج نادرست مهمترين عامل طلاق است، به تهران امروز ميگويد: ازدواج يك رابطه قانوني، عرفي و مذهبي است كه مرد و زن را براي شركت دائم در زندگي بهم پيوند ميدهد. از آنجاييكه ميدانيم احساس بيكسي و تنهايي رنج آورترين احساسهاست و زن و مرد پيش از ازدواج هر دو از اين احساس جانفرسا رنج ميبرند اما خداي متعال، با توجه به نوع خلقت خود و شناختي كه از انسان دارد در وجودش جذبه و كششي نسبت به هم قرار داده است تا با هم به آرامش برسند و از اين تنهايي فرساينده و اين رنج سوزنده و كدورت فزاينده به درآيند و با صفا و سلامت در كنار هم زندگي كنند.
ازدواجهاي عاقلانه و درست
دكتر تقي ابوطالبياحمدي در ادامه ميافزايد: آنگونه كه خداوند در سوره روم آيه ۲۱ ميفرمايد: «از نشانههاي او اينكه همسراني از جنس خودتان براي شما آفريده است تا در كنار آنان آرامش يابيد و در ميان شما مودت و رحمت قرار داد. در اين نشانههايي است براي گروهي كه تفكر ميكنند.» در جاي خود ميتوان گفت كه خانواده نخستين نهاد اجتماعي است كه در طول تاريخ همواره از جايگاه خاصي برخوردار بوده است. زن و مرد در چارچوب نهاد خانواده حقوق و تكاليف متقابلي دارند كه ناديده گرفتن هر يك از آنها، به فروپاشي اين نهاد مقدس منجر ميشود.
در اهميت ازدواج به فرموده پيامبر اسلام بايد گفت كه در ۴ موقع عنايت و رحمت خدا بيشتر متوجه بندگانش ميشود؛ يكي به وقت باريدن باران، دومبه هنگام نظر كردن فرزند به صورت پدر از باب مهر و محبت،سوم در آن زماني كه در خانه كعبه باز ميشود و چهارم آن وقتي كه عهد ازدواج بين زن و مرد بسته ميشود. پس ميتوان گفت ازدواج در جاي خود قراردادي مقدس است و انسان نيز بايد در قبال اين قرارداد هدفي مقدس و پاك داشته باشد. زن و مرد در مسئله ازدواج بايد خود را آماده ورود به يك كارزار سنگين و دشوار كنند كه در صورت موفقيت در اين مسير به سلامت روان خود و اطرافيان نزديك (پدر و مادر) و در آينده (فرزندان) كمك قابلتوجهي خواهند شد.
به گفته او، تحقيقات نشان ميدهد افرادي كه ازدواج ميكنند و روابط سالم زن و شوهري را در زندگي خود برقرار ميكنند، از سلامت رواني بالايي برخوردارند. از طرف ديگر اگر ازدواج به اشتباه صورت گيرد و به اصول اوليه و ضروري آن توجه نشود اين پيوند زمينه بسياري از مشكلات و در نهايت عاملي براي تهديد بهداشت و سلامت روان انسان به حساب ميآيد. لذا انتخاب همسر از مهمترين تصميمات زندگي هر فردي است زيرا آينده فرد را رقم ميزند. بنابراين جوان ميبايستي براساس معيارهاي اصولي و منطقي همسر خود را انتخاب و آنگاه به پيوند زناشويي اقدام كند.
ايمان، اخلاق نيكو و روان سالم از جمله فاكتورهايي است كه در كنار ويژگيهاي ظاهري، سني، تحصيلي، فرهنگي، تربيتي و اعتقادي بايد به آن توجه شود. عضو هيات علمي دانشگاه فرهنگيان در ادامه ميافزايد: زن و مرد در هنگام ازدواج بايد نقشه راه داشته باشند. آنها بايد بدانند كه داشتن هدف در زندگي تكاملي و رعايت اصول آن در مسير زندگي موجب رسيدن به مقصد به شيوه دلخواه و معقول ميشوند. اگر مسير خانواده را به پرواز هواپيما تشبيه كنيم قبل از پرواز خلبان يك برنامه پرواز در اختيار دارد و به درستي ميداند كه مقصد كجاست و طبق برنامه سفر را شروع ميكند ولي در طول مسير پرواز ممكن است با مشكلاتي مانند باد، باران، توفان، ترافيكهاي هوايي، خطاهاي بشري و ديگر عوامل روبهرو شوند و آنها هواپيما را كمي از مسير منحرف سازند.
بدينترتيب در آغاز سفر خلبان بايد نسبت به عوامل تهديدكننده پيشبينيهاي لازم را داشته باشد. تا اينكه بتواند در مواقع بروز خطر با درايت عمل خود هواپيما را به سلامت به زمين بنشاند. اولين شرط رفاه و آرامش دو نفر به عنوان زن و مرد در زندگي و در محيط خانه دوست بودن است. باور دارم كه زن و مرد در ابتدا بايد دوست صميمي بوده و بعد خود را به عنوان همسر بدانند. دوستي مقدم بر همسر بودن انعطاف لازم را در ايفاي نقش موجب ميشود و آنها مورد عشق واقعي يكديگر واقع ميشوند.
وضعيت كودكان طلاق
دكتر ابوطالبياحمدي با اشاره ظلم به كودكان طلاق ميگويد: محقق نامدار در بحث خانواده درماني (خانم ويرجينيا ستير) نويسنده كتاب معروف «آدم ميسازي» ميگويد: كساني كه با هم ازدواج ميكنند در كمتر از دو سال به سه گروه تقسيم ميشوند يا طلاق ميگيرند، يا در آشفتگي و نابساماني بهسر ميبرند يا با خرسندي و شادكامي به واسطه حل مسائل زندگي به رشد و بالندگي خود ادامه ميدهند.
بنابراين انتخاب صحيح همسر و شناسايي عوامل تهديدكننده زندگي مشترك به كمك بزرگترها (خانواده دختر و پسر) در اوايل زندگي مشترك موجب شناخت بيشتر نسبت به همديگر و تقويت و استحكام بنيان خانواده ميشود. طلاق رويدادي بس ناگوار و آسيبرسان است و آن به گردابي ميماند كه همه اعضاي خانواده بهويژه كودكان و زنان را به كام خود ميكشاند. حقيقت اين است كه بيشتر افراد پس از طلاق احساس رنج و عذابي فراوان ميكنند و به صورت آشفته احساس تنهايي، فقدان هويت، اضطراب، احساس شكست، افسردگي، آزردگي يا احساس گناه ميكنند. طلاق نقطه پايان خانواده از نظر شرعي و قانوني است. طلاق رويداد خطرناكي است كه براي افراد ديگر اعم از والدين و كودكان، بحرانزا خواهد بود.
در ميان تلخي و آشفتگي جدايي والدين، كودكان آسيبپذيرترين اعضاي خانواده خواهند بود. لذا از نظر كودكان فرآيند طلاق شبيه زمينلرزهاي است كه بهطور ناگهاني بر زندگي وارد شده و آنها را نابود خواهد كرد. طلاق هرگز به آساني اتفاق نميافتد و با درگيريهاي عاطفي همراه است. كودك طلاق حفظ اعتماد و وفاداري به خانواده را از دست ميدهد و با موقعيت جديد توان سازگاري ندارد و اغلب دچار وسواس و حواس پرتي ميشود. طلاق تعادل عاطفي كودك را برهم ميزند و از ارضاي نيازهاي عاطفي جلوگيري ميكند و در مدت زمان كوتاه ممكن است دچار اختلالات رفتاري و تحصيلي شود.
آثار بعد از طلاق زن و مرد
اين مشاور خانواده با اشاره به اينكه زن و مرد بعد از طلاق نيز دچار استرس شده و معضلات طلاق از بين نميرود ميگويد: نگراني بر عهده گرفتن آينده اقتصادي خود و فرزندان، غمگين بودن درخصوص بهم خوردن كانون خانواده، عصباني بودن از اداره همزمان شغل و خانه، رنجديدگي به سبب از دست دادن موقعيت شغلي سابق، تنفر از همسر سابق، برآشفتگي در موقعيت جديد، هراس از اشتباه مشابه در روابط ديگري، اين احساسات ناخوشايند و دردآور در طلاق وجود دارد و زمينه استرس و اضطراب انسان را به همراه خواهد داشت. بر اساس اين رويكرد روانشناس مشهور به نام هانس سليه، طلاق از جمله عوامل پراسترس زندگي انسان است كه دامن گير زندگي ميشود.
توصيههاي كاربردي در جلوگيري از طلاق
دكتر ابوطالبياحمدي با تاكيد بر اينكه چند راهكار بسيار ساده و آسان قبل و بعد از ازدواج ميتواند خانواده را از رسيدن به ورطه طلاق نجات دهد ادامه ميدهد: آگاهي از تفاوتهاي فردي يكديگر، بررسيهاي دقيق، ظريف و همه جانبه قبل از ازدواج، مشاورههاي قبل از ازدواج، آگاهي از تفاوتهاي فردي و تيپ شخصيتي يكديگر، گرفتن مشاوره و كمك از تجربيات پدر و مادر و ريش سفيدها، در نظر گرفتن تفاوتهاي خانواده، فرهنگي، اقتصادي، تحصيلي، ميزان درآمد، شناخت روحيات و انتظارات يكديگر قبل از ازدواج ضروري به نظر ميرسد.
همچنين بعد از ازدواج پذيرفتن همسر در همه حالات، پذيرش واقعي از يكديگر با درك احساسات، باور همسر خود و توانا ديدن او در حل مشكلات و مديريت برنامههاي خوب، انعطاف لازم در مواقع انتقاد نسبت به همديگر، احترام به خلوت ذهن همسر خود، توجه به نكات مثبت رفتار و شخصيت يكديگر در هنگام انتقاد، نشان دادن پشتيباني و ياري خود از همسر، مهيا نكردن صحنه مشاجره و دامن نزدن به آن، ارزش قائل بودن براي ابراز احساسات همسر، مهرورزي صادقانه، استفاده از كلماتي چون ببخشيد، متاسفم و... كه بار عاطفي بيشتري در زندگي مشترك دارند، گفتن و نشان دادن عشق، محبت و وابستگي عاطفي خود به همسر، مورد سرزنش و سوال قرار ندادن همسر هنگام اشتباه يا خطا، قدرداني به مناسبتهاي مختلف از همسر و مهمتر از همه اين موارد نگاه با عشق به چهره همسر و گوش دادن به حرفهايش.
نظر کاربران
چرا هیچکس از فشارروحی وجسمانی که درزمان مجردی برجوانان ما سنگینی می کنه حرفی نمی زنه، حکومت و نظام ما با سانسور وارسال پارازیت تصورمی کنه جوان ایرانی سالها از ابراز احساسات و غرائض دست برمیداره تا زمانی که وضع مالی خوبی پیدا کرد اونها رو به پای یکنفر بریزه ولی درواقع شاهد حجم زیاد مواردی هستیم که باعث میشن جوانان ما نتونن خودشونو کنترل کنن و دربرابر خواهشهای نفسانی کوتاه میان، اینکه ازیک جوون انتظار داشته باشیم مثل یک دیوار یا یک درخت باش، درس بخون و کار کن وسربازی برو وغرائض خودت رو خفه کن کاریست سخت و مشکل، بسیاری از طلاقها به خاطر اونه که زن و مرد به خاطر ارضای نیازهای جسمانیشون تن به ازدواج زود هنگام میدن وبدوراز تفکر و تعقل اینکار رو میکنن، آتش هوسها هم پس از شعله ور شدن به راحتی سرد وخاموش میشه و اونوقته که هردو پشیمان از انتخاب راهی به جز طلاق پیدا نمی کنن، دراون زمانه که همه دنبال بهانه های دیگه ای هستند وکمترکسی نیازقبل از ازدواجش رو عامل انتخاب نادرستش قلمداد می کنه، بهانه ها قطار میشن نداشتن تفاهم دخالت خانواده طرف ، نداشتن پول یا کار یا هزاران بهانه دیگه فقط سرپوشی بر اشتباه قبل از انتخابه، کاش جوونهای ما بیشترچشمشون بازبشه و با منطق همسرانتخاب کنن
بابك آسون ترين كار انتقاد كردن است.راه كارت چيه؟نكنه متد هاي غربي رو شما تجويز ميكنيد؟!!انقدر دنبال بازي نباش...برو زندگي غربيها رو ببين و لايف استايلشون رو دنبال كن ببين ايرانيها بيشتر طلاق ميگيرن يا اونه
ميخواي بدوني چرا طلاق زياد شده؟فقط و فقط و فقط ماهواره ماهواره ماهواره.اين يه جمله كليشه اي نيست عمق داره؟بهش فكر كن
پاسخ ها
بله من هم همینو میگم ماهواره تاثیرداره، هم ماهواره و هم فیلمهای ناجور، عکسها و بلوتوث ها، الان تکنولوژی وارد مملکت ما شده و خواهی نخواهی همه دارن استفاده میکنن، اما چنددرصد از جوونهای ما میتونن عکس یا فیلمی رو ببینند و واکنش نشون ندن، حالشون عوض نشه و دلشون نخواد، شما اگرگرسنه باشی و مقابل چلوکبابی بایستی می تونی جلوی خودتو بگیری و تلقین کنی که نباید نیاز گرسنگی تو ازبین ببری؟ وقتی گرسنگی زیاد باشه آدم حتی دربیابون هم سراب رو چلوکبابی می بینه، چه بسیارپسرهایی رو دیدم که به زنان چادری هم نگاه بد میکنن، نمیگم مثل اروپا باشیم یا اینقدرپارازیت و فیلتر بگذاریم که ذهن ها رو کنجکاوترکنیم ، میگم آموزش صحیح از کودکی به بچه ها بدیم تا وقتی بزرگ شدن به خاطر ارضا نیازهای روحی و جسمانی تن به ازدواج ندن، احساسی نباشند و ازدواج رو از دوستی جدا کنن، ازما سی ساله ها که گذشت بهتره به فکرکودکان امروز و جوانان چند سال دیگه باشیم،درآلمان کودک هشت ساله همه چیز درباره نیازهاش می دونه اما دراینجا تابوها اجازه صحبت و آموزش نمیده، اینه که فکراصلی خیلی از جوونها سرچ کردن مسائل منفی در اینترنت و رفتن به دنبال برنامه های پورنو درماهواره و چشم چرونی دختران و زنان مملکت ما میشه
2013/11/07 03:40:48 ب.ظ
16/آبان ماه/1392
آب از سر چشمه گل است
پایه یک اذدواج
باید از ابتدا
با شناسائی کامل
امکان پذیر باشد
ضمنا مرد نباید
همسر عزیز خود را
زرخرید خود بداند
نباید که خودرا
حا کم بر زن بداند
حقوق زن و مرد
باید مساوی باشد
هیچ کدام حق ندارد
با بهانه و امرو نهی
باعث دلتنگی و
استررس همسر باشد
در طول زندگی
باید بین آنها
عشق و محبت باشد
اگر مرد خانه
غیر از همسر خود
کسی را عاشق شود
بنای آن زندگی
فوری خراب میشه
همسر با وفایش
از او جدا میشه
تهرانی
خواهشا دست ازسره ماهواره بردارید... فقر فقر فقر نداری نداری نداری حقوق 400هزار تومن اینا باعث افزایش طلاقند... خدا این ماهواره رو از اینا نگیره و گرنه بی لیاقتی خودشونو به پای کی مینویسن
به نظرمن طلاق راه نجات برا.ی جووناس
پاسخ ها
اره جون عمت
به نظر من سن کم جوانها و ناپختگی آنها دلیل طلاق است و اینکه دهه 70 دی ها زودتر از ما دهه 60 تی ها ازدواج کردن که این خود مزید بر علت است چون تجربه ما رو ندارن .
بخاطر این زیاد شده که بدون شناخت ازدواج می کنند
حالا بگید من برا تحقیقم چی بنویسم
اولین عامل طلاق ماهواره وبعدنبودشغل ودرامد کم باعث میشه نیازها وتوقعات خانواده رفع نشه .
نبود مشاوره خوب قبل از ازدواج.باید قوه قضائیه، دفاتر ازدواج و ثبت اسناد را موظف کند که مثل آزمایش خون زوجین، مشاوره قبل از ازدواج نیز اجباری کند .
چرا که خیلی از اختلافات بسیار پیش پا افتاده است و زوجین اطلاع جزئی هم از این مسائل ابتدایی ندارن و این شده که خیلی از طلاقها در سالهای ابتدایی زندگی رخ میدهد.
مطلب دوم اینکه استفاده از بزرگترها و ریش سفیدان است که نباید فراموش کنیم اینها مخصوصا در قدیم خیلی از مشکلات بزرگ را قبل از اینکه به دادگاه برسه حل می کردند.
بنظر من اول اینکه قبح طلاق از بین رفته، در گذشته طلاق بسیار منفور وزشت بود دوم وضعیت مالی خوب زن باعث شده طلاق راحت انجام بشه، شاغل بودن زن، و ترس نداشتن ازاز دست دادن پشتیبان مالی،سوم خیانتکار زیاد شده چه زن و چه مرد چه بسا گزینه های بهتر از همسر فعلی خود میابند، چهارم گذشت و تحمل کم شده،وفاداری کم، و در آخر تصمیم عجولانه وشناخت ناقص و سطحی از یکدیگر که آیا واقعا به درد همدیگر میخورند یا نه
باسلام بزارید درمورد خودم بگم همسر من تو نیروی انتظامی بود کلانتری ۱۳۳ شهرزیبا نظامی بود تریاکی بود نمیدونستم بعد شد شیره شد شیشه رفت کمپ خوابید برگشت شد هروئین رهن خونه از من بود مجردم بودم عروسی
چه ربطی داره کسی که مشکل داره با دیدن ماهواره یا هر چیزی سریع اون روشو نشون میده
لعنت به منو دخترمو بدبخت کردی درسته از لحاظ مالی مشکل ندارم ولی نیا عاطفیه من چی بازم من به درک دخترم پدر میخواد باباشو از کجا بیارم لعنت ره تو که بدبختم کردی من به
لعنت به تو دخترمو بدبخت کردی درسته از لحاظ مالی مشکل ندارم ولی نیازعاطفی من چی بازم من به درک دخترم پدر میخواد باباشو از کجا بیارم لعنت ره تو که بدبختم کردی من به درکککک با نهال چه کنم این عشق رو چه کنم این قلب شکسته ام رو که هنوز عاشقته لعنتی چه کنم نمیتونم برت گردونم چون فایده نداره چون تو تمام زندگیت خلاصه شده تو گرد و دوا لعنت به تو لعنت به این عشق که منو سوزوند