۶۵۱۲۵۶
۱۱ نظر
۵۰۰۵
۱۱ نظر
۵۰۰۵
پ

قتل مسافر اتاق ۲۰۲ به خاطر رقیب عشقی

شهادت کارگر مسافرخانه در پرونده قتل مسافر میانسال، صاحبکارش را به دردسر انداخت و او را با اتهام قتل روبه‌رو کرد.

روزنامه ایران: شهادت کارگر مسافرخانه در پرونده قتل مسافر میانسال، صاحبکارش را به دردسر انداخت و او را با اتهام قتل روبه‌رو کرد. این در حالی است که صاحب مسافرخانه مدعی شده کارگر جوانش به خاطر کینه‌ای قدیمی او را عامل جنایت معرفی کرده است.

به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، نیمه شب 26 آذر، رهگذرانی که درحال عبور از میدان راه آهن بودند با پیکر نیمه جان مرد میانسالی در گوشه خیابان روبه‌رو شدند. با انتقال مصدوم به یکی از نزدیکترین بیمارستان‌ها مرد 62 ساله تحت درمان قرار گرفت اما با وجود تلاش پزشکان،او پس از 5 روز کما جان سپرد. با اعلام این خبر به بازپرس کشیک قتل، تحقیقات جنایی با دستور بازپرس منافی آذر برای شناسایی عامل یا عاملان جنایت آغاز شد.

کارآگاهان در بررسی‌های مقدماتی دریافتند قربانی ۶۲ ساله جنایت «محمد» نام دارد. پس از شناسایی هویت مقتول، به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران،خانواده‌اش تحت تحقیق قرارگرفتند. همسر «محمد» گفت: شوهرم برای انجام کاری از «ایرانشهر» به «تهران» رفته بود و ۵ روز قبل از مرگش با من تماس گرفت و گفت در مسافرخانه‌ای نزدیک راه آهن اقامت دارد.اما بعدازآن تماس هایش قطع شد وبه تلفن هایش هم جواب نداد.ماهم درتلاش برای یافتن ردی ازاوبودیم که به نتیجه نرسیدیم.»

به دنبال اظهارات همسر مقتول، مسافرخانه مورد نظر شناسایی شد و صاحبش تحت بازجویی قرارگرفت. «بهنام»- 38 ساله- به مأموران گفت: شب 26 آبان،مردی به نام محمد-مقتول- به مسافرخانه آمد و اتاقی کرایه کرد. وقتی مدارک و پول اجاره اتاق را گرفتم او راهی اتاق 202 شد که 4 مسافر دیگر هم درآنجا بودند.اما نیمه شب متوجه سر و صداهایی از داخل اتاق شدم. وقتی پیگیر شدم، هم اتاقی‌های او گفتند حال «محمد» خوب نیست و آنها نمی‌توانند این شرایط را تحمل کنند.به همین خاطر از من خواستند او را بیرون کنم. من هم به خواست مسافران، شناسنامه و پولش را پس دادم و او رفت.

پس ازاین اظهارات، کارآگاهان در تحقیق از کارگران مسافرخانه به حقایق دیگری دست یافتند که با داستان صاحبکارشان متفاوت بود. یکی از کارگران به نام «سهراب» که ادعا می‌کرد شاهد درگیری مرد مسافر با صاحب مسافرخانه بود، گفت: «من همه چیز را خودم دیدم. «بهنام»، او را کشت و همه حرف هایش دروغ است. آن مرد آن شب به مسافرخانه آمد و چون هم اتاقی هایش از وضعیت جسمانی او شکایت داشتند «بهنام» او را بیرون کرد. من درگیری آنها را دیدم و حتی شاهد بودم که «بهنام» با میله آهنی ضربه‌ای به سر او زد که مرد بیچاره نقش بر زمین شد. «بهنام» خیلی ترسیده بود به همین دلیل ماشین یکی از دوستانش را گرفت و او را با خود برد. اما یک ساعت بعد بدون او برگشت و از من هم خواست درباره این موضوع با هیچکس حرفی نزنم.»

این اظهارات در حالی مطرح شده بود که پزشکی قانونی نیز علت مرگ را اصابت جسم سنگین به سر و ضربه مغزی اعلام کرده بود. به این ترتیب با توجه به شواهد و مدارک به دست آمده، بازپرس منافی آذر دستور بازداشت صاحب مسافرخانه را صادر کرد.صبح دیروز مرد 38 ساله برای بازجویی به شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. اما در تحقیقات اتهام قتل را رد کرد و مدعی شد کارگر جوانش به خاطر شک به ارتباط او با دختر مورد علاقه‌اش چنین اظهاراتی داشته است.

- با مقتول مشکلی داشتی؟

- نه، حتی او را نمی‌شناختم. او هم مثل تمام مسافرهای دیگر بود. من وضعیت مالی خیلی خوبی دارم و پدر بزرگم نیز هتل مجللی در یکی از شهرها دارد.

- آن شب چه اتفاقی افتاد؟

- محمد برای اجاره اتاق به مسافرخانه ما آمد وتختی دریک اتاق عمومی که 4 مسافر دیگر داشت کرایه کرد. یک ساعتی از اقامتش گذشته بود که سر و صدای مسافران بلند شد و از من خواستند او را بیرون کنم. آنها می‌گفتند که حال محمد بد شده و آنها نمی‌توانند بخوابند. من هم از محمد خواستم مسافرخانه را ترک کند و با دادن مدارک و پول‌هایش او را تا مقابل در خروجی همراهی کردم.

- محمد مخالفتی نکرد؟
- نه، همه چیز خیلی عادی انجام شد و او هیچ اعتراضی نداشت.

- اما یکی از کارگرها گفته که تو با میله به سر مقتول زدی؟

- دروغ می‌گوید، او از من کینه دارد و می‌خواهد انتقام بگیرد.

- کینه؟ برای چه باید دروغ به این بزرگی بگوید؟

- چند وقت قبل سهراب تلفن همراهی خرید و روی آن تلگرام نصب کرد. چند روز بعد متوجه شدم با دختری دوست شده. او عکس‌های آن دختر را به من نشان داد. وقتی عکس‌ها را دیدم به سهراب گفتم این دختر به درد تو نمی‌خورد و با او قطع رابطه کن. اما سهراب از من کینه به دل گرفت و تصور کرد که من پنهانی شماره تلفن آن دختر را برداشته‌ام و با او دوست شده ام. حالا هم به خاطر همین کینه، مرا متهم به قتل کرده است! و...

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      چ فرقی میکنه یارو مرده جواب اینو بده دوس دختر چیع. ربطش چیه خدا پدر تو بیامرزه طرفو کشتی میگی دروغه

      پاسخ ها

      • بدون نام

        فرد 62 ساله میان سال محسوب نمیشه .بلکه پیر یا مسن محسوب میشه .میان سالی یعنی میانه عمر .بین چهل تا شصت سالگی

    • اریا

      انسانیت مرده همه چیز را با پول معاوضه میکنن نشد یه نفر این اقارابرسونه دکتر که سر صدا نکنه ؟ زدین کشتینش تف به شرفت تف به پولت مگه فقط با این پول خیانت بکنی

    • بدون نام

      62 ساله میان سال حساب میشه بعد همین که شد هفتاد سالش میشه پیر مرد !!!

      پاسخ ها

      • بدون نام

        میانگین سنّ امید به زندگی در مردان ایرانی هفتاد و دوساله. بعد انتظار داری به مرد هفتاد ساله بگن میانسال؟! میانسالی به معنی میانه عمره و با این حساب مرد شصت ساله هم پیرمرده .جالبه که بارها برای زنهای پنجاه ساله از عنوان پیرزن استفاده شده(!) و کسی شاکی نشده در حالیکه طول عمر زنها از مردها بیشتره .ولی اگه به مرد هفتاد ساله بگن پیرمرد بهشون بر می خوره! مزخرف!!!!

    • بدون نام

      یعنی چی حالش بد بوده مگه کسی رو که حالش بده از جایی بیرون می کنن اگه حالش بد بود باید کاری براش میکردین نه اینکه بیرونش کنین اصلا معلوم نیست منظور اینا از بدحالی چی هست
      و اصلا قابل قبول نیست کسی که حالش بده نصف شب بدون اعتراض بخواد جایی رو که گرفته و پولش رو هم پرداخت کرده ترک کنه و بره

    • مهدی گلپا

      اقای آریای عزیزکامل با فرمایشتون موافق هستم اگریک نفراز اون ۴نفراون بنده خدارو دکتر می برد شاید الان محمدزنده بود پدرخانواده بود بخدا شاید یک ساعت از خوابشون می زدندکه محمد ببرنددکترلااقل خانواده ای بی پدرنمی شد کمک کردن به یک بیمار ثوابش از خیلی از کارها بیشترهستش

    • گندم مجیدی ...15ساله...پونک قزوین

      نظر من که بهنام راست میگه .....

    • بدون نام

      حالا کی نظر تو رو خواست خودتو میندازی وسط

      پاسخ ها

      • گندم مجیدی ...15ساله...پونک قزوین

        اول حرف رو مزه مزه کن بعد بریزش بیرون .... آشغال

    • عاشق حمیدعسگری

      بجای اینکه به پیرمردبیچاره کمک کنیدانداختینش بیرون ؟؟؟؟!!!!!!!بعدشم کشتینش ؟؟؟؟؟؟!!!!!!اخه چرا؟؟؟؟؟گناهش حال بدیش بوده نامردا؟؟؟؟!!!!!حالاهم قتلوپاس میدید؟؟؟؟واقعاچقدادماازانسانیت دورشدن ؛متاسفم

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج